چگونه متوجه میشوید که شرکت شما در حال رشد است؟ آیا رشد خود را برحسب مشتریانی که بهدست آوردهاید یا کل درآمد ایجادشده محاسبه میکنید؟ یا رشد شما براساس شاخصهای ساده مانند تعداد بازدید از پیج و تعداد دانلود برنامه است؟ برای محاسبه رشد استارتاپ خود توجه به چند شاخص اسکیل آپ کلیدی ضروری است.
شاخصهای اسکیل آپ اعدادی هستند که به ما کمک میکنند تا وضعیت کسب وکار خود را درک کنیم تا ببینیم آیا کسب و کار ما در مسیر درستی حرکت میکند یا خیر. اما چگونه یک کسب و کار این شاخصهای اسکیل اپ را شناسایی میکند؟ بدون اتلاف وقت با ایمیلهای بیهوده یا صفحات اکسل، باید بر رساندن کسب و کار خود به سطح بالاتر، جستجوی بودجه و استخدام استعدادهای مناسب برای رسیدن به نتیجه دلخواه تمرکز کنید.
بدون برنامهریزی استراتژیک یا شاخصهای اسکیل آپ، شما همانند یک موشک قدرتمند هستید که هیچ هدایتی روی هدف ندارید. هنگامی که اهداف را تنظیم کنید، میتوانید کسب و کار خود را بهصورت تصاعدی رشد داده و مشکلات احتمالی را با استراتژی برنامهریزی شده خود برطرف کنید. در این مقاله 10 شاخص کلیدی را بررسی می کنیم که میتوانید برای اسکیل کسب و کار خود از آنها استفاده کنید.
آنچه در این مقاله میخوانید ...
شاخص اول اسکیل آپ: حفظ مشتری
DAU (متوسط کاربران به ازای خریداران روزانه) و MAU (متوسط کاربران به ازای خریداران ماهانه) عبارت از تعداد گروههای مشتری است که بسیار حائز اهمیت است. تعداد ثبتنامها، دانلود برنامه و… گمراه کننده بوده و در طولانی مدت هیچ ارزشی را ایجاد یا منتقل نمیکنند. این موارد منجر به رشد درآمد بهصورت سودآور میشود و از این رو بهبود کلی کسب و کار را نشان میدهند.
شاخص دوم اسکیل آپ: نرخ تبدیل
نرخ تبدیل که یکی از شاخصهای اسکیل است، تعداد افرادی که یک اقدام موردنظر (مانند ثبتنام، دانلود یا خرید) را در مقابل تعداد کل افرادی که بازدید یا دانلود، بازکردن برنامه و … انجام میدهند، اندازهگیری میکند. این یک شاخص عالی است زیرا تمام ویژگیهای لازم برای کسب و کار خوب را در برمیگیرد. برای مثال برای یک وبسایت یا برنامه، ترافیک با کیفیت بالا، تبلیغات موثر و روابط کاربری خوب از این شاخصها هستند؛ زیرا در صورت نبود این موارد نرخ تبدیل پایین خواهد بود.
شاخص سوم اسکیل آپ: نرخ رشد
اگر کسب و کار شما از نوع معاملهای باشد، نرخ رشد از طریق محاسبه در آمد و اگر کسب و کار تعاملی است، از طریق DAU یا MAU محاسبه میشود. در این شاخص اسکیل آپ، نسبت مشتریان جدید به مشتریان فعلی بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا نرخ جذب مشتریان جدید در نهایت منجر به درآمد میشود.
شاخص چهارم اسکیل آپ: سود ناخالص
استارتاپها باید بدانند که چه نوعی از سود ناخالص برای صنعت آنها قابل قبول است. سود ناخالص میتواند در تشخیص اهمیت و تاثیر تیم مدیریت، فروش و مشتری در هدایت یک کسب و کار، اینکه کسب و کارشان در چه مرحلهای قرار دارد. از چه اهرمهای عملیاتی میتوانند برای پیشبرد رشد استفاده کنند و چقدر به هدفشان نزدیک هستند، به شرکتها کمک کند.
شاخص پنجم اسکیل آپ: CPA (هزینه به ازای هر مشتری)
CPA به اندازهگیری هزینههای صرف شده برای جذب مشتریهای جدید کمک میکند. این شاخص اسکیلاپ، روشی کارآمد برای نظارت بر کارایی فرایند و تیم فروش شما است. اگر نسبت هزینه به تاثیر در طول زمان تغییر نیابد، ممکن است تغییراتی را به دنبال داشته باشد.
مطلب جذابی هست، استفاده کردم.
اینکه با شاخص هایی بشه میزان اسکیل کسب و کار رو اندازه گرفت بسیار مفید میتونه باشه.
خوشحالیم جناب کشتکار که مفید بوده برای شما
توضیحات تکمیلی به نوشته در خصوص شاخصها اضافه خواهد شد.
متشکر از مطالب مفیدی که در سایتتون می گذارید و البته این مقاله که شاخص های اسکیل آپ هست.
تشکر از همراهی شما