کوچینگ یعنی چی | مسیرهای پر پیچ خم را با یک راه بلد طی کنید
بیل گیتس میگه : هر فردی به کوچ نیاز داره و همه ما به افرادی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند.
زمانی رو تصویر کنید که به چالش های زیاد برخورد کردین و حس تنهایی خواهید داشت و میتوانید با یک تماس تلفنی موضوع را با یک فرد کاربلد که به آن اعتماد دارید مطرح کنید . مشورتهای لازم را از مشاور بگیرید. حس اینکه یک نفر از بیرون به کسب و کار نگاه عمیقی دارد میتواند به ما در گرفتن تصمیم های سخت کمک کند.
برای شروع رشد و اسکیل یک بیزینس و استارتاپ نیازه از یک کاربلد کمک بگیریم. فردی که در این مسیر سخت در کنارمون باشه و بتونه به ما در مواقع بحرانی کمک کنه مشاور یا کوچ یا منتور این سه کلمه معمولا زیاد در کنار همدیگر استفاده میشه
در این متن درباره کوچینگ و تعریف آن و اینکه کوچینگ یعنی چی توضیح میدهیم و در مقاله دیگری منتورینگ به طور کامل شرح داده شده که مطمئن هستیم مطالب گفته شه در آن برای شما مفید است.
برای آنکه بفهمیم کوچینگ یعنی چی باید آن را به شکل یک فرآیند توضیح دهیم. کوچینگ یک فرآیند تعاملی برای دستیابی افراد به اهداف تعیین شده است. به فردی که کار کوچینگ (Coaching) را انجام میدهد، کوچ (Coach) میگویند.
کوچ از طریق گفتگو به فرد آموزشگیرنده یا کلاینت خود کمک میکند تا هدف خود را به درستی تعیین کند و بهترین مسیر را به سمت این هدف بیابد.
کوچ به کلاینت نمیگوید چگونه به هدف خود دست یابد؛ او سئوالاتی را مطرح میکند که کلاینت، از طریق آنها، خود، راه غلبه بر مشکلات یا راه رسیدن به هدف را پیدا کند. در فرآیند کوچینگ پتانسیل درونی افراد برای آنها آشکار میشود.
مشکل ترجمه و تعریف کوچینگ
پرسش کوچینگ یعنی چی را میتوان به صورت منفی نیز پاسخ داد. یعنی بگوییم که کوچینگ چه چیزهایی نیست. برای مثال: کوچینگ را گاهی به “مربیگری” ترجمه میکنند. اما مربیگری ترجمه مناسبی برای کوچینگ نیست.
در زبان فارسی واژه مربی عموما برای برخی معلمان آموزش و پرورش یا آموزش دهندگان و هدایتکنندگان تیمهای ورزشی به کار میرود. درحالیکه کار کوچ با کار یک معلم یا مربی ورزشی تفاوت دارد. کوچینگ، آموزش دادن، ارائه اطلاعات و معرفی تکنیک نیست.
فرهنگ لغت کمبریج نیز کوچینگ را به عنوان “شغل یا فعالیت ارائه آموزش برای افراد یا کمک به آمادهسازی آنها برای انجام یک کار” تعریف میکند. اما این تعریف هم به طور کامل درست نیست؛ زیرا کوچینگ، آموزش یا آمادهسازی نیست؛ بلکه در راه رسیدن به هدف، کمک و پشتیبانی میکند. گاهی به جای کوچینگ در زبان فارسی از معادل “تسهیلگری” استفاده میشود.
کوچینگ در روزگار باستان
نقطه آغاز کوچینگ را میتوان مدارس فلسفه در یونان باستان دانست. در این مدرسهها دانش به طور مستقیم به دانشآموزان منتقل نمیشد؛ بلکه معلم، پرسشهای اساسی را مطرح کرد و با گفتگو آنها را به نقطهای میرساند که خودشان به پاسخهای درخور برسند. سقراط یکی از مشهورترین این استادان فلسفه در یونان باستان است.
کوچینگ در عصر معاصر
در روزگار حاضر کوچینگ در دهه 1970 میلادی به عنوان ادامهای بر “جنبش پتانسیل انسانی” مطرح شد. اولین اثر اختصاصی در زمینه کوچینگ، کتاب “بازی درونی تنیس” (The Inner Game of Tennis) به قلم “تیموتی گالوی” است که در سال 1974 منتشر شد.
کتاب گالوی انقلابی در زمینه کوچینگ بود. او معتقد بود بزرگترین موانع موفقیت و عدم دستیابی به پتانسیل درونی، مانعی درونی به نام صدای ذهنی است. این صدای ذهنی یا گفتگوی درونی، صدایی انتقادی است که اجازه بروز پتانسیل فردی را نمیدهد.
گالوی میگفت در تمرین تنیس میتوانید روی ارتفاع ضربه تنیس تمرکز کنید. این تمرکز در واقع کاری غیرضروری است اما باعث از بین رفتن یا انحراف آن صدای درونی میشود؛ در چنین شرایطی، بدن شما خودش کنترل را در دست میگیرد و پتانسیل درونی واقعی خود را در بازی تنیس خواهید دید.
بعد از گالوی نوبت به “جان ویتمور” میرسد. او یک راننده حرفهای مسابقات اتومبیلرانی بود. ویتمور از سال 1971 میلادی آموختن اصول کوچینگ را آغاز کرد و در سال 1992 کتاب “کوچینگ برای عملکرد” را منتشر ساخت. در این کتاب به قلم ویتمور میخوانیم: «کوچینگ گشودن قفل از توانایی بالقوه فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد او است. اینکار به افرادکمک میکند تا خود یاد بگیرند، نه اینکه به آنها آموزش داده شود.»
روند تعامل و گفتگو بین کوچ و ما، جلسه کوچینگ نامیده میشود. کوچ در این جلسه بیشتر شنونده است و گاهی با طرح برخی پرسشها به گفتگو با ما جهت میدهد.این ما هستیم که باید به پرسشهای کوچ فکر کنیم و به آنها پاسخ دهیم. طی اینکار ما میتوانیم به راهحلهایی برای رسیدن به هدف خود دست پیدا میکنیم.
مزایای کوچینگ
تاثیر جلسات کوچینگ معمولا به دو صورت قابل مشاهده است. تاثیر اولیه و تاثیر ثانویه. تاثیر اولیه بلافاصله و در همان جلسات نخست کوچینگ مشخص میشود. آثار ثانویه یا پنهان کوچینگ به مرور زمان پدیدار میشود که عبارت است از: بهبود کیفیت زندگی، افزایش انگیزه، افزایش اعتماد به نفس و دستیابی به پتانسیل درونی در زمینههای مختلف.
در یک مطالعه و نظرخواهی جهانی که در سال 2014 میلادی و به نمایندگی از فدراسیون بینالمللی کوچینگ انجام شد، افرادی که به عنوان شاگرد، فرآیند کوچینگ را تجربه کرده بودند، نظرات خود را به این شکل ابراز داشتند:
• 99% از تجربه کوچینگ رضایت داشتهاند
• 96% گفتهاند این تجربه را تکرار خواهند کرد
• 80٪ معتقد بودند اعتماد به نفس آنها افزایش یافته است
• 72٪ شاهد بهبود مهارتهای ارتباطی خود بودهاند
• 70٪ عملکردهای خود را بهبود یافته توضیح دادند
• 61٪ شاهد بهبود مدیریت در امور تجاری بودهاند
• 57٪ شاهد بهبود مهارت مدیریت زمان بودهاند
• 51٪ شاهد بهبود عملکرد تیمی بودهاند
انواع گرایشهای کوچینگ
امروزه با پیشرفتهای کوچینگ و کارایی آن در امور مختلف، پاسخ این پرسش که کوچینگ یعنی چی بسیار چالشبرانگیز شده است. زیرا تنوع شاخههای کوچینگ و تنوع شیوههای انتقال آن تا حدودی تعریف کوچینگ را گسترده ساخته است.
بعضی از انواع مهم گرایشهای کوچینگ عبارتند از:
• کوچینگ زندگی
• کوچینگ کسبوکار
• کوچینگ مدیریتی
• کوچینگ عملکردی
• کوچینگ ورزشی
• کوچینگ بازاریابی و فروش
• کوچینگ تحصیلی
پاسخهای تکمیلی به سوال کوچینگ یعنی چی
کوچینگ آزادسازی پتانسیلهای فردی با هدف به حداکثر رساندن عملکرد در افراد است. کوچینگ یا تسهیلگری به افراد کمک میکند تا خودشان چیزهایی بیاموزند، بدون آنکه مطلب تازهای به آنها گفته شود، یا روشها و تکنیکهای تازهای به آنها معرفی شود. در ادامه چند تعریف کوتاه و ویژگی کوچینگ را با هم مرور میکنیم:
• کوچینگ باعث تامل بیشتر میشود.
• کوچینگ روی آینده و فرصتهای پیش رو تمرکز دارد نه اشتباهات گذشته.
• کوچینگ مثبتاندیش است.
• کوچینگ فرآیندی بسیار انگیزشی است.
• کوچینگ فرآیند پرسیدن بدون پاسخ دادن است. خود فرد کلاینت، بهترین پاسخ را خواهد یافت.
• کوچینگ رویکردی مکالمهمحور است.
• کوچینگ همواره بر این تاکید دارد که تواناییهای بشر بسیار بیش از آن چیزی است که در حال حاضر به آن دستیابی دارد.
همچنین اگر علاقه دارید که تفاوت های بین مشاوره و کوچینگ را بدانید،به مقاله تفاوت مشاوره و کوچینگ مراجعه کنید.
کوچینگ کسب و کار چیست؟
تقاضا برای فعالیت در حوزه شغلی مربیگری تجاری و مالی بسیار زیاد است و این تقاضا همچنان در حال رشد است. این امر باعث میشود مربیان تجاری بتوانند با احترام بیشتری در تخصص خود کسب درآمد کنند. به همین خاطر، افرادی که وارد عرصه مربیگری میشوند میدانند مراجعان آنها خواهان استفاده از تکنیکها و ترفندهای کاربردی هستند.
اگر بخواهیم به سوال اینکه مربی تجاری و مالی کیست پاسخ دهیم، باید بگوییم مربیان تجاری همچون مربیانی هستند که به افراد مختلف کمک میکنند، تا به مهارتهای مورد نیازشان برای کسب موفقیت مالی دست یابند. این مربیان همچون هر مربی دیگری به اصلاح استعدادهای مراجعانشان، اصلاح اهداف آنها، هدایت تصمیماتشان و آموزش نحوه استفاده از تکنیکهای کاربردی برای موفقیت مالی و تجاری میپردازند.
برای مطالعه بیشتر در این خصوص درس بیزینس کوچینگ رو میتونین تو سایت مشاوران غزال مطالعه کنین.
جلسات کوچینگ؟
حالا که پاسخ سوال خود مبنی بر مربی چیست؟ را یافتید احتمالا خواهان دستیابی به پاسخ سوالات جلسات مربیگری یعنی چه؟ هستید. جلسات مربیگری شامل فعالیت گروهی که بین یک مربی و فرد مراجعه کننده درباره عملکردها، فرصتها، اهداف کوتاه مدت و بلندمدت، برنامههای توسعه شغلی یا مسائل خصوصی و مالی است، میپردازد. جلسه مربیگری به افراد و یا سازمانها کمک میکند تا شکاف بین اهداف و واقعیت را به حداقل برساند.
توجه داشته باشید، این جلسات به بهبود وضعیت مالی و تجاری بیزینسها، مواجه با چالشها و دستیابی به تکنیکهای مالی کاربردی کمک میکنند. به همین خاطر، باید گفت جلسات مربیگری با هدف بهبود رابطه شما در مراحل و شرایط مختلف زندگیتان همچون روابط مالی و یا عاطفی برگزار میشوند. شما متناسب با اهداف خود به طور منظم در جلسات مدیریت مسائل مالی شرکت میکنید. پس از آن سعی در بهبود وضعیت مالی، دستیابی به خواستهها و عبور از مشکلات و چالشهای مالی خود خواهید داشت.
مزایای داشتن کوچ در کنارتان
حالا بیایید به مزایای کوچینگ اشاراتی داشته باشیم. مربیان مالی همچون رهبران مالی بیزینسها و کسب و کارها هستند. رهبرانی که مهارت و تواناییهای لازم را برای دستیابی به بهترین نتیجه و عبور از چالشها را دارند. به عبارت دیگر، باید گفت یک مربی مالی به بخشهای مختلف بیزینسها کمک می کند تا با گذر از کار سخت رشد کنند. در حقیقت، مربی مالی به نوعی به مجموعهای از مهارتها و تلاشهای مختلف که هدف آنها هدایت کارکنان برای دستیابی به بهرهوری بالا و نتایج مثبت است، اطلاق میشود. حالا بیایید نگاهی به مزایای مربی مالی داشته باشیم:
مربیان برنامه های عملیاتی میسازند.
معمولا، مدیران و صاحبان مشاغل فعال به دنبال درک این موضوع هستند که چرا دستیابی به اهداف تجاری برای آنها شخصاً مهم است و چه تاثیراتی بر زندگی آنها خواهد داشت. علاوه بر این، صاحبان مشاغل تمایل زیادی برای دستیابی به اهداف خود دارند. پس از اینکه صاحب بیزینس معین کرد خواهان دستیابی به چه اهدافی است، اهداف و استراتژیهای کاربردی و مورد نیاز خود را به منظور پیشرفت و توسعه کارها و وظایفش اولویتبندی میکند.
یک مربی کسب و کار به طور منظم هر هفته یا ماهانه، با صاحب بیزینس دیدار داشته و او را در جلسات مربیگری در مسیر دستیابی به اهدافش نگه میدارد. مربی تجاربی که سالیان سال کسب کرده را به عنوان نقشه راه در اختیار صاحبان کسب و کارها قرار میدهد. به این ترتیب، آنها در مشاوره و خلق برنامه های عملیاتی مناسب هر بیزینسی موفق جلو میروند.
به چشم انداز و اهداف مشخص شده دست یابید.
آيا میدانید چه چشم اندازها و اهداف مالی دارید؟ آیا خواهان دستیابی به این چشم اندازها و اهداف هستید؟ آیا به دنبال تاثیرات مثبت بیزینس کوچینگ در زندگی مالی و تجاری خود هستید؟ یک مربی مالی و تجاری میتواند به شما برای دستیابی به پاسخ سوالات فوق کمک کند. لازم به ذکر است، یک مربی مالی به شما کمک میکند اهداف واقع بینانه، بلندمدت و قابل دستیابی تعیین کنید. سپس او نکاتی کارآمد در رابطه با دستیابی سریع شما به آن اهداف ارائه میدهد.
او در طول مسیر همچون مشاوری مهربان و با تجربه شما را هدایت می کند. بنابراین اگر دچار مشکلات مالی شدهاید، اگر خواهان دستیابی به اهداف مالی زندگی خود هستید و یا میخواهید در رفاه کامل مالی به سر ببرید، باید گفت یک کوچ میتواند به شما برای دستیابی به اهدافتان در سریعترین زمان ممکن کمک کند. شما میتوانید آزادانه اهداف دیگر خود را با مربیتان در میان بگذارید و از او راهنمایی های لازمه را بخواهید.
و مزیت آخر، کمک و راهنمایی او برای بهبود مهارتهای شما است.
مهم نیست که چند وقت پیش بیزینس خود را راه اندازی کردهاید و یا در چه سطح موفقیتی قرار دارید، همیشه مسائل جدیدی برای یادگیری در امور مالی وجود دارد. ممکن است بیزینس شما سوددهی زیادی داشته باشد و یا شما در رفاه مالی باشید اما باید گفت شما همیشه میتوانید از نکات کاربردی بیشتری برای بهتر کردن شرایط خود بهره ببرید.
مربیان خوب مالی به شما ماهی نمیدهند، بلکه آنها اصول صحیح ماهیگیری را در اختیارتان قرار میدهند. به این ترتیب، شما میتوانید با استفاده از این مهارتها وضعیت مالی خود را ارتقا دهید. در ابتدا، مربی مالی شما اهداف و دیدگاههای شما درباره مسائل مالی را پیدا میکند. سپس با در اختیار قرار دادن نکات کاربردی و کارآمد به بهبود روابط شما با پول و مسائل مالیتان میپردازد. و در نهایت به ارتقای وضعیت فعلی شما کمک میکند.
عملکرد کوچینگ سازمانی با چه عواملی در ارتباط است؟
مزایای کوچینگ سازمانی در بسیاری از مقالات و پژوهشهای معتبر مورد بررسی قرار گرفته و به همان میزان نیز به دشواریهای این کار اشاره شده است. زمانی که شما فردی را به عنوان کوچ سازمان خود انتخاب میکنید تا به خصوص با اعضای تیم مدیریتی شما در ارتباط مستقیم باشد، چه روشهایی به بهبود عملکرد این فرد کمک میکند؟ البته موفقیت کوچینگ سازمانی به میزان زیادی با مهارتها و سوابق کاری کوچ در ارتباط است و در درجه دوم با میزان تمایل مدیران اجرایی به یادگیری و رشد ارتباط مستقیم دارد. با این وجود مدیرعامل، مدیر منابع انسانی یا هر فرد مسئول دیگری که کوچ سازمان را انتخاب کرده، نقش مهمی در حمایت و تسهیل عملکرد او ایفا میکند.
استراتژیهای بهبود عملکرد کوچینگ سازمانی
۱.دسترسی کوچینگ سازمانی را تسهیل کنید.
گاهی شرایط کوچینگ سازمانی به گونهای است که دسترسی محدودی به کسب و کار و اطلاعات مرتبط با آن دارد. به خصوص هم اکنون در شرایط پاندمی، ممکن است حضور کوچ در سازمان امکانپذیر نباشد. به هر حال نیاز کوچینگ به اطلاعات به روز سازمان انکارناپذیر است. این دسترسی میتواند از طریق جلسات و مصاحبههای رسمی با مدیران اجرایی صورت گیرد. به کارمندان خود نشان دهید که دسترسی بهتر کوچ به اطلاعات مورد نیاز و دادههای سازمان، نقش مهمی در موفقیت کسب و کار و بهبود بهرهوری همگی ایفا خواهد کرد.
هر چقدر که کوچینگ سازمانی درک بهتری از سازمان، تاریخچه آن، ارزشها و اهداف، مدلهای کسب و کار و چالشهای موجود در آن داشته باشد بازخورد موثرتری ارایه خواهد داد و بهتر به بهبود عملکرد تیم اجرایی کمک میکند.
این مفهوم به خصوص در جایی اهمیت مییابد که نقش اصلی کوچ، تمرکز بر بهبود توانایی و ظرفیتها ، مهارتهای ارتباطی، تسهیل مشارکت و خودآگاهی در مدیران سازمان باشد. بنابراین ضرورت دارد که مدیران اهمیت جایگاه کوچینگ سازمان را برای اعضای تیم مشخص کنند، امکان برقراری ارتباط کوچ با افراد و پستهای مختلف را تسهیل سازند و آنها را در جریان آخرین گزارشات و دادههای سازمان قرار دهند.
۲.به جایگاه کوچینگ در سازمان اعتبار دهید.
شما به این دلیل از کوچ کمک میگیرید که به تواناییها و صداقت این فرد اعتماد و باور دارید. البته مهارتهای کوچ در جلب اعتماد اعضای سازمان نیز مهم است. اما در نهایت این شما هستید که با سخنان یا اقدامات صریح خود به کوچینگ سازمان اعتبار میبخشید و با آنها به عنوان یک شریک یا مشاور واقعی برخورد میکنید.
برای مثال، زمانی که میخواهید کوچ را به اعضای سازمان معرفی کنید به یک معرفی رسمی از تجارب و موثر بودن آن فرد بسنده نکنید بلکه سخرانی مثبت و خاصی داشته باشید که نشان دهنده اعتماد شما به کوچ باشد و اعتماد سایر افراد را نیز جلب کند.
۳.انتظارات خود را با صراحت مشخص کنید.
مهم نیست که کوچینگ سازمانی چقدر قوی و موثر باشد، تعریف انتظارات شما نقشی کلیدی در این فرایند ایفا میکند. مشخص کنید که حضور کوچ در چه زمینههایی به شما کمک خواهد کرد و چه انتظاراتی از این جایگاه دارید. آیا ورود این فرد به فرایند تصمیمسازی برای شما مهم است یا صرفا میخواهید بر بهبود عملکردهای جاری تیم مدیران (یا تیم اجرایی) متمرکز گردد؟ این که انتظارات شما از این جایگاه چه باشد و آنها را شفاف به فرد انتقال دهید باعث میشود که کوچ تشخیص دهد به چه اطلاعات و فرایندهایی نیاز دارد و به کدام بخشهای کسب و کار باید ورود کند. همچنین با این کار ارزیابی عملکرد کوچینگ سازمانی آسانتر میگردد.
۴.مانع دخالت ذینفعان در روند کاری کوچینگ سازمانی شوید.
زمانی که کوچ شروع به کار و ارزیابی جوانب و فرصتهای مختلف برای توسعه میکند، طبیعی است که برخی ذینفعان کسب و کار (از جمله شرکا و مدیران مختلف) برای تاثیرگذاری بر این فرایند تلاش کنند. برای مثال، اگر کوچ بر تقویت مهارت خاصی در تیم رهبری تاکید کند ممکن است این حس به مدیران القاء شود که از این مهارت بیبهره هستند و تعارضهایی در این فرایند رخ دهد.
یا برای مثال، ممکن است کوچ به محدودهای ورود کند که تحت اختیار مدیر و تیم اجرایی خاصی باشد و مایل به بهرهگیری از نظرات و مشاوره کوچ نباشند.
۵.از تعارضات قدرت و منافع پرهیز کنید.
درست است که وجود کوچ و تعاملات مابین این فرد با مدیران به نفع همه و کسب و کار است، ولی باید نسبت به تعارضات و مسائل موجود در این مسیر هوشیار باشید. به هر حال کوچ یک فرد خارجی است و از بیرون به چالشهای موجود مینگرد که با منافع افراد درون سازمان یا دیدگاههای آنها در تعارض احتمالی قرار میگیرد. بنابراین ممکن است برخی افراد کوچ را به عنوان یک تهدید خارجی محسوب کنند که به صورت مداوم همه چیز را تحت کنترل و ارزیابی قرار میدهد و خواهان کنترل سازمان است.
بله، این مهم است که به کوچینگ سازمانی اعتبار دهید و اعتمادسازی کنید ولی محدوده و اختیار عمل این فرد را مشخص کنید تا از تنشهای احتمالی احتراز شود.
در آخر ...
در آخر، امیدواریم این مطلب که از اینجا گرفته شده به شما کمک کرده باشد تا پاسخ سوالات خود را در حوزه مربیگری و coaching پیدا کرده باشید.
همانطور که میدانید مربیگری در برگیرنده حوزه های مختلفی همچون relationship coah, financial coach, personal development coah و… است. شما متناسب با هدف خود همچون بهبود وضعیت شخصی، مالی، ازدواج، فرزندآوری، داشتن یک خانواده سالم، راه اندازی بیزینستان، مدیریت زمان، مدیریت استرس و هزاران هزار علت دیگر میتوانید از کوچ و مربی مناسب هدفتان استفاده کنید. البته، باید متذکر شد مربی مالی سعی در بهبود روابط شما با پول و ارائه تکنیکهایی کارآمد در رابطه با مدیریت پول و دستیابی به اهدافتان در حوزه مالی دارد.
در صورت داشتن هرگونه پیشنهاد انتقاد و یا سوال خوشحال میشیم آن را با ما مشاوران غزال درمیان بگذارید.
سوالات متداول درباره کوچینگ
کوچینگ چیست؟
کوچ از طریق گفتگو به فرد آموزشگیرنده یا کلاینت خود کمک میکند تا هدف خود را به درستی تعیین کند و بهترین مسیر را به سمت این هدف بیابد.
کوچ به کلاینت نمیگوید چگونه به هدف خود دست یابد؛ او سئوالاتی را مطرح میکند که کلاینت، از طریق آنها، خود، راه غلبه بر مشکلات یا راه رسیدن به هدف را پیدا کند. در فرآیند کوچینگ پتانسیل درونی افراد برای آنها آشکار میشود.
انواع گرایش های کوچینگ چیست؟
بعضی از انواع مهم گرایشهای کوچینگ عبارتند از:
• کوچینگ زندگی
• کوچینگ کسبوکار
• کوچینگ مدیریتی
• کوچینگ عملکردی
• کوچینگ ورزشی
• کوچینگ بازاریابی و فروش
• کوچینگ تحصیلی
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
تشکر می کنم از موضوع جذابی که بهش پرداختید، فقط یه سوال،
مهارت های اصلی یک کوچ خوب چه مواردی است؟
وقت بخیر جناب فتوحی عزیز،
مهارت های ضروری برای کوچینگ موفق باید داشته باشید شامل این موارد است:
نه تنها یک شنونده فعال باشید بلکه با کنجکاوی گوش کنید. این یعنی به آنچه دیگران می گویند علاقه نشان دهید.
آنچه می شنوید در گفتار و رفتار خود منعکس کنید.
دقت بالایی داشته باشید.
برای کشف موضوعات مرتبا سوال بپرسید.
بازخورد ارائه دهید.
موفق باشید.
عالی بود به زبان ساده بیانش کرد بود راحت میشد فهمیدش
نه ک ساعتها برای پیدا کردن معانی کلمات وقت و اشتیاق برای ادامه خواندن متن صرفشه
واقعا عالی بود