بلاگ

تحلیل کسب و کار چیست؟ انواع تکنیکهای مختلف تحلیل کسب‌وکار

تحلیل کسب وکار
همه کسانی که در یک صنفی کسب وکار خود را راه اندازی کرده اند میدانند که امروزه اکثر بازارها رقابتی است و کسب‌ وکارهایی که می‌خواهند موفق شوند باید از هر ابزار و منبعی که در دسترس هستند استفاده کنند. تصمیمات هوشمندانه به کسب و کارها کمک می کند و اطلاعات به روز، کلید تصمیم گیری های هوشمند است. یکی از بهترین روشها برای به دست آوردن این اطلاعات کلیدی تحلیل کسب و کار است در این مقاله به شما یاد می دهیم که تحلیل کسب و کار چیست و تحلیلگران کسب و کار چه ویژگیهایی دارند و چرا اصلا ما به آنها نیاز داریم و چگونه می توانیم به یک تحلیلگر کسب و کار تبدیل شویم با ما همراه باشید تا اولین قدم های خود را در دنیای یک تحلیلگر کسب و کار با درک اینکه تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست، برداریم.

تحلیل کسب و کار(Business analysis) ترکیبی از به دست آوردن بینش از داده ها با استفاده از تکنیک های خاص، و انجام وظایف برای شناسایی نیازهای یک کسب و کار و سپس، توصیه تغییرات و ارائه راه حل هایی است که برای ذینفعان ارزش ایجاد می کند. بسیاری از راه حل ها به طور بالقوه دارای نرم افزار و مؤلفه های مبتنی بر داده های دیجیتال هستند، اما می توانند تغییرات سازمانی مانند بهبود فرآیندها، توسعه سیاست های جدید و درگیر شدن در برنامه ریزی استراتژیک را نیز در بر گیرند.

یک تحلیلگر کسب و کار چه می کند؟

تحلیلگران کسب و کار عوامل تغییر در سازمان هستند  متخصصانی که یک کسب و کار یا سازمان را با مستندسازی سیستم ها و فرآیندهای آن، ارزیابی مدل کسب و کار آن، شناسایی آسیب پذیری ها و ابداع راه حل ها تجزیه و تحلیل می کنند.

تحلیلگران کسب و کار با عناوین شغلی زیادی کار میکنند برخی از آنها عبارتند از: معمار کسب و کار

  • تحلیلگر هوش تجاری
  • تحلیلگر سیستم های کسب و کار
  • دانشمند داده
  • تحلیلگر سازمانی
  • مشاور مدیریتی
  • تحلیلگر فرآیند
  • مدیر تولید
  • مالک محصول
  • مهندس نیازمندی ها
  • تحلیلگر سیستم

به خاطر داشته باشید که برخی از سازمان ها از اصطلاح “تحلیلگر کسب و کار فناوری اطلاعات” نیز استفاده می کنند. اگرچه به نظر می‌رسد که در مورد تفاوت‌های بین این دو موضع، اجماع واضحی وجود ندارد (و در واقع، بسیاری از سازمان‌ها از آنها به جای یکدیگر استفاده می‌کنند)، برخی محافل خاطرنشان می‌کنند که تحلیلگر تجارت فناوری اطلاعات بیشتر با متدولوژی‌های نرم‌افزاری کار می‌کند.

حالا که تعریف تجزیه و تحلیل کسب و کار را فهمیدیم، خواننده کنجکاوتر ممکن است از خود بپرسد، “در آن صورت، تحلیل تاثیر کسب و کار (Business Impact Analysis) چیست؟” تحلیل تأثیر کسب و کار روشی است که در این روزهای تعطیلی مشاغل ناشی از رکود از  اهمیت خاصی برخوردار است. تحلیل تاثیر کسب و کار یا BIA، هدفش پیش بینی و شناسایی اثرات مالی و عملیاتی است که در صورت اختلال در فرآیند کسب و کار در دورانی مثل رکود شدید یا به وجود آمدن شرایط خطرناک مثل ظهور ویروس کرونا بر کسب و کار ما وارد میکند.  

اکنون که برای درک اینکه تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست، به بررسی تفاوت بین تحلیل کسب و کار و تجزیه و تحلیل تجاری می پردازیم.

تفاوت بین تحلیل کسب و کار و تجزیه و تحلیل تجاری

ما باید کمی وقت بگذاریم و تمایز بین این دو مفهوم را روشن کنیم. تحلیل کسب و کار(Business analysis) بیشتر به عملکردها و فرآیندها مربوط می شود، در حالی که تجزیه و تحلیل تجاری(business analytics) داده ها و گزارش ها را پوشش می دهد. با این حال، بسیاری از سازمان ها از این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده می کنند.

همانطور که آموختیم تحلیل کسب و کار چیست، اجازه دهید کاربردهای تحلیل کسب و کار را نیز بیان کنیم.

چرا از تحلیل کسب و کار استفاده کنیم؟

عمدتاً به لطف سرعت خیره کننده پیشرفت های تکنولوژیک امروزی، دنیای تجارت قرن بیست و یکم دنیایی از تغییرات سریع و دائمی است. نوآوری‌ها روش زندگی و کار ما را تغییر می‌دهند و کسب‌ و کارها باید بتوانند خود را با این تغییرات تطبیق دهند یا عقب بمانند.

تحلیلگران کسب و کار، متخصصان ایده آلی هستند که می توانند هر سازمانی را از منجلاب های خطرناک و دشوار تغییر پشت سر بگذارند. هنگامی که آنها از طریق این تغییرات سازمان را به حرکت درمیاورند، کسب و کارها قوی تر، رقابتی تر و مجهزتر برای مدیریت دنیای همیشه در حال تکامل تجارت مبتنی بر دیجیتال ظاهر می شوند.

اجازه دهید در ادامه به فرآیند تحلیل کسب و کار نگاهی بیندازیم.

فرآیند تحلیل کسب و کار چیست؟

مراحل ی که ادامه به آنها میپردازیم استاندارد و نرم فرآیند تحلیل کسب و کار هستند. با این حال، نیازها و موقعیت های هر شرکت متفاوت است، بنابراین ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد.

1-جهت گیری سازمان را مشخص کنید حتماً نقش تحلیلگر کسب و کار را روشن کنید، دیدگاه ذینفعان را مشخص کنید و با تاریخچه پروژه آشنا شوید.

2-اهداف اولیه کسب و کار را نام ببرید. انتظارات ذینفعان اولیه را شناسایی کنید، انتظارات متضاد را تطبیق دهید و مطمئن شوید که اهداف واضح و قابل اجرا هستند.

3-محدوده پروژه را تعریف کنید شما به یک بیانیه واضح و کامل از ماموریت سازمان در محدوده پروژه نیاز دارید  همچنین یک نقشه راه تقریبی از تمام مراحلی که شرکت کنندگان پروژه باید دنبال کنند را نیز باید فراهم کنید.

4-یک طرح کسب و کار یا بیزینس مدل ایجاد کنید. جدول زمانی، مراحل، و شرایط تحویل محصولات یا خدمات را فهرست کنید.

5-الزامات را تعریف کنید. بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده تاکنون، به الزامات مختصر، واضح و قابل اجرا نیاز دارید.

6-از اجرای فنی پشتیبانی کنید. از آنجایی که بسیاری از راه حل ها نیازمند استفاده از نرم افزار هستند، تحلیلگر کسب و کار باید با تیم های فناوری اطلاعات همکاری نزدیک داشته باشد.

7-به اجرای راه حل کمک کنید. این مرحله شامل ایجاد مستندات واضح و آموزش کاربران نهایی است.

8-ارزش را ارزیابی کنید آیا پروژه جواب داد؟ این سازمان چقدر پیشرفت داشته است؟ آیا پیگیری های لازم وجود دارد؟

در حالی که به جنبه های مختلف تجزیه و تحلیل کسب و کار نگاه می کنیم، آموخته ایم که تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست، بنابراین اجازه دهید در ادامه تکنیک های مختلف آن را بیاموزیم.

تکنیک های مختلف تحلیل کسب و کار چیست؟

موانع بی شماری با هر شرکتی روبرو می شود که هدفش این است که مانع موفقیت برند و سازمان شما شود. خوشبختانه، تعداد انگشت شماری از تکنیک های مختلف تجزیه و تحلیل کسب و کار نیز وجود دارد که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم:

 

1- CATWOE که شامل این عوامل است: مشتریان(Clients)، بازیگران (Actors)، فرآیند تغییر و تحول (Transformation)، دیدگاه جهانی یک فرد یا گروه (Weltanschauung or World View)، مالک (Owner)، و محدودیت های محیطی(Environmental Constraints). این تکنیک احزاب و فرآیندهای اصلی را که به طور بالقوه تحت تأثیر هر اقدامی است که کسب و کار انجام می دهد، شناسایی می کند. این تکنیک به تحلیلگران تجاری کمک می کند تا به طور کامل ارزیابی کنند که چگونه یک اقدام پیشنهادی بر مجموعه ای از احزاب و عناصر مختلف تأثیر می گذارد.

2- MoscoW که شامل چهار عنصر است:

اولویت‌های Must

از آنجا که این اولویت‌ها برای مشتری ضروری هستند، بدون آنها محصول شما بی استفاده خواهد ماند و اهداف کسب و کارتان تامین نخواهد شد. پس به خاطر داشته باشید که در تولید محصول، حتی اگر یکی از اولویت‌های این دسته در نظر گرفته نشود، فرآیند معرفی محصول شما به بازار با شکست روبرو خواهد شد.

 

اولویت‌های Should

این اولویت‌ها، شامل نیازمندی‌های مهم اما غیرضروری است. به عبارت دیگر، هر چند موفقیت در تولید و انتشار محصولات، به اولویت‌های Should وابسته نیست، اما بهتر است در فرآیند تولید و انتشار محصولات، در نظر گرفته شوند. برای تشخیص راحت‌تر و سریع‌تر این دسته از اولویت‌ها، باید بررسی کنید که این اولویت تا چه اندازه هدف اولیه کسب و کار را فراهم می‌کند؟ یا چه تعداد از مشتریان از این اولویت تاثیر خواهند گرفت؟

 

اولویت‌های Could

این دسته اولویت‌ها ویژگی‌هایی را بیان می‌کند که هر چند الزامی و اجباری نیستند، اما از نظر مشتریان خوشایند و مطلوب به شمار می‌روند. پس بهتر است کاری کنید که محصولات شما این ویژگی‌ها را داشته باشد.

 

اولویت‌های Would Won’t Have this time

این دسته از اولویت‌ها، شامل نیازهایی هستند که در پایین‌ترین درجه اهمیت قرار دارند و نمی‌توانند اهداف کسب و کار را تامین کنند. در واقع، بود و نبود آنها هیچ تاثیری در روند کار یا بازه زمانی مورد نظر شما ندارد. حتی در بعضی موارد با کنار گذاشتن آنها می‌توانید کارتان را سریع‌تر پیش ببرید.

 

3- تحلیل MOST یک چارچوب تحلیل کسب و کار قدرتمند و یکی از بهترین روش های تجزیه و تحلیل کسب و کار است که با استفاده از آن می توان دریافت که سازمان چه کاری انجام می دهد و برای رسیدن به هدف و حفظ هماهنگی استراتژی ها چه برنامه ای دارد. از این رو، تجزیه و تحلیل MOST روشی واضح برای درک توانایی و هدف یک سازمان است.

اکنون، اجازه دهید هر یک از عوامل را با اهداف آنها توضیح دهیم.

 

 

ماموریت: این مهمترین عامل برای یک سازمان در زمینه تعیین اهدافی است که می خواهد در آینده بدست آورد. اگر ماموریت مشخص باشد، آنگاه تحلیل و اندازه گیری عوامل باقی مانده آسان تر خواهد بود.

اهداف: ما می توانیم اهداف را به عنوان مجموعه ای از اهداف که به عنوان یک نتیجه گنجانده شده در ماموریت سازمان است، در نظر بگیریم. علاوه بر این، اهداف باید S.M.A.R.T باشد

استراتژی: این مراحل یا اقداماتی است که سازمان برای دستیابی به اهداف و برای انجام مأموریت انجام می دهد. یک استراتژی، گروهی از تاکتیک ها است.

تاکتیک ها: عبارتست از روش های گسسته و ساده که یک سازمان برای انجام استراتژی ها دنبال می کند.

تحلیل کسب و کار

4- PESTLE که شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، جامعه شناسی، فناوری، حقوقی و محیطی میشود. تحلیلگران کسب و کار از مدل PESTLE برای ارزیابی عوامل خارجی مختلف که به طور بالقوه می توانند بر شرکت آنها تأثیر بگذارند و بهترین روش برای رسیدگی به آنها استفاده می کنند. PESTLE یک چارچوب ساده و آسان برای تحلیل کسب و کار است که شامل مهارت های کارکردی متقابل یک تحلیلگر کسب و کار با تخصص و خبرگی وی می شود. با تجزیه و تحلیل PESTLE به صورت موثر، ما می توانیم تهدیدات بالقوه یک سازمان را کاهش دهیم. علاوه بر این، امکانی را برای بهره برداری از فرصت های ورود به بازارهای جدید در سطح جهانی فراهم می کند.

5- SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها). این تکنیک نقاط قوت و ضعف ساختار شرکت را شناسایی می کند و آنها را به فرصت ها و تهدیدها تبدیل می کند. دانش به دست آمده به تعیین تخصیص مناسب منابع کمک می کند. تجزیه و تحلیل SWOT یکی از محبوب ترین روش های تحلیل کسب و کار است که در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد. این روش، آسان است. این روش تجزیه و تحلیل سطح سازمانی است و فقط به تحلیل کسب و کار محدود نیست. این روش اگر واحد به آن نیاز داشته باشد و اکثر افراد با آن آشنا باشند، می تواند در هر مرحله از پروژه مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، به طور گسترده ای در صنعت استفاده می شود.

چگونه یک شرکت از تحلیل کسب و کار سود می برد؟

تحلیلگران کسب و کار رویکردی منظم برای ایجاد و مدیریت تغییر در یک سازمان ارائه می کنند. آنها آسیب‌پذیری‌ها را شناسایی می‌کنند، نیازها را بر اساس بازخورد و ارتباطات ذینفعان تعریف می‌کنند، راه‌حل‌ها را سازماندهی و اجرا می‌کنند و نتایج را پایش می‌کنند.

در محیط رقابتی امروزی، کسب‌وکارها در هر اندازه به هر مزیت ممکنی نیاز دارند که می‌توانند به دست آورند، و تحلیلگر کسب ‌وکار منبع ارزشمندی برای شناسایی بهترین حرکت‌ها در مقیاس تاکتیکی و استراتژیک است. علاوه بر این، تحلیلگران کسب و کار مدیران پروژه ایده آلی را ایجاد می کنند.

با استخدام یک تحلیلگر کسب و کار، شرکت ها درک بهتری از خود و نیازهایشان و بهترین روش برآورده کردن آنها به دست می آورند.

چرا میتوان تحلیل کسب و کار را بعنوان شغل در نظر گرفت؟

تحلیل کسب و کار رویکردی است که برای ایجاد تغییرات مثبت در سازمان ها استفاده می شود. به شناسایی و توضیح اینکه چه تغییراتی برای بهبود بهره وری و کارایی یک کسب و کار نیاز است کمک می کند. داده ها بخش مهمی از این فرآیند است و استفاده از آن می تواند به کسب و کارها مزیت رقابتی بدهد. یک تحلیلگر کسب و کار کسی است که از داده ها برای کمک به کارآمدتر شدن یک تجارت استفاده می کند. آنها نحوه عملکرد کسب و کار را مطالعه می کنند و از این دانش برای بهبود عملکرد آن استفاده می کنند. سایر مشاغلی که شامل تجزیه و تحلیل مشاغل می شوند عبارتند از: تحلیلگران سیستم، مدیران محصول، معماران کسب و کار، مشاوران مدیریت و دانشمندان داده.

وظایف اصلی یک تحلیلگر کسب و کار شامل بهبود عملیات تجاری، همکاری با دیگران، مستندسازی الزامات و نیازها و اطمینان از برآورده شدن این نیازها است. برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر کسب و کار، باید مهارت های خاصی داشته باشید. اینها شامل درک مشکلات تجاری، تفکر انتقادی، ارتباط خوب و مهارت های مذاکره است.

  1. مشکلات تجاری

به عنوان یک تحلیلگر کسب و کار، یکی از وظایف اصلی شما شناسایی و درک مشکلات تجاری است که سازمان با آن مواجه است. شما باید چشم دقیقی برای جزئیات داشته باشید، شنونده و ناظر خوبی باشید و درک کاملی از صنعت و روند بازار داشته باشید. هنگامی که مشکلات تجاری را شناسایی کردید، می توانید با ذینفعان برای یافتن بهترین راه حل ها همکاری کنید.

  1. تفکر انتقادی

تفکر انتقادی فرآیند تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات برای تشکیل یک قضاوت یا نتیجه گیری مستدل است. به عنوان یک تحلیلگر کسب و کار، باید از تفکر انتقادی برای ارزیابی و اولویت بندی الزامات و اهداف کسب و کار استفاده کنید. این امر مستلزم جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات از منابع متعدد، ارزیابی مزایا و معایب گزینه های مختلف و تصمیم گیری آگاهانه بر اساس داده ها است.

  1. ارتباط خوب

ارتباطات یک عملکرد مهم از نقش یک تحلیلگر تجاری است. شما باید بتوانید با ذینفعان در تمام سطوح سازمان، از مدیران اجرایی گرفته تا کاربران نهایی، ارتباط موثر برقرار کنید. شما باید بتوانید اطلاعات پیچیده را به شیوه ای واضح و مختصر و با استفاده از زبان و اصطلاحات مناسب منتقل کنید. مهارت های ارتباطی خوب همچنین شامل گوش دادن فعال و پرسیدن سؤالات مناسب برای درک کامل نیازهای ذینفعان است.

نمونه های واقعی تحلیل کسب و کار

اجازه دهید چند نمونه تحلیل کسب و کار واقعی از چند سازمان مشهور را بیاوریم:

فروشگاه آنلاین آمازون می تواند یک مثال فوق العاده باشد زیرا از Business Analytics به طرز شگفت انگیزی استفاده کرده است. این پایگاه داده، مشتری را با استفاده از مدل کسب و کار و روش های آماری تجزیه و تحلیل می کند و سپس پیشنهادات محصول سفارشی را به مخاطبان خود ارائه می دهد.

همچنین، تجزیه و تحلیل عمیق داده‌ها برای ایجاد برنامه‌های سودآور شرکت انجام می‌شود که مدیریت زنجیره تامین را قادر می‌سازد تا به خوبی اجرا شود.

 

مایکروسافت در سال 2015 کشف کرد که برای بهبود عملکرد سازمان، ارتباط حضوری بیشتری با کارکنانش ضروری است. از این رو، تیم MS Workplace Analytics تعداد دفاتر را از 5 به 4 کاهش داد تا زمان سفر مورد نیاز برای جلسات را به حداقل برساند. هر هفته، این روش حدود 100 ساعت کار را ذخیره می کرد. در نهایت، مایکروسافت هر سال حدود 520000 دلار در زمان خالص کارمندان پس انداز کرد.

سخن پایانی

تجزیه و تحلیل کسب و کار ممکن است در هر زمینه‌ای اتفاق بیفتد و تحلیلگر باید با توجه به مسائل موجود در کسب و کار، به دنبال راه‌حل‌های مناسب باشد. افراد گوناگون با تخصص‌های مختلف می‌توانند با مدرک تحصیلی مدیریت کسب و کار، مهارتهای لازم برای تجزیه و تحلیل کسب و کار را کسب کرده و در راستای دستیابی به اهداف سازمانی کسب و کار مورد نظر خود گام بردارند. اگر نیاز به راهنمایی بیشتر در زمینه تحلیل کسب و کار دارید میتوانید با گروه مشاوران غزال در تماس باشید با بیزینس خود را به طور کاملا پیشرفته زیر ذره بین قرار داده و آن را تحلیل کنید.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

یک جلسه مشاوره رایگان با تیم مشاوره غزال تنظیم و نقشه راه رشد را دریافت کنید.

مهمترین مانع رشد کسب‌وکارتان را شناسایی کنید.

اشتراک سالانه اوج شامل کیس‌استادیهای مدیریتی است که هر سه شنبه به صورت صوتی منتشر می شود.

دوره ‌های آموزشی تخصصی در حوزه رشد و توسعه

با یکی از مشاوران آنلاین ما ارتباط بگیرید و سوال خود را بپرسید.

نقشه راه استراتژی