قدرت متقاعدسازی در فروش برای جذب مشتریان بیشتر
متقاعد سازی مشتری در فروش یک مهارتی اکتسابی است که با کسب تجربه می توانیم آن را بیاموزیم و بدون اینکه متوجه شویم در هر زمینه ای از آن استفاده می کنیم. این یک روش ارتباطی است که هدف آن تأثیرگذاری بر نگرش ها، باورها یا رفتارهای دیگران است.
در زمینه فروش، متقاعد سازی مشتری معمولاً زمانی اتفاق میافتد که یک نماینده فروش در تلاش است مشتری بالقوه را متقاعد کند که محصول یا خدمات آنها بهترین راه حل برای مشکل آنها است. به زبان ساده، این هنر متقاعد کردن است.
تکنیکهای فروش مؤثر میتوانند بسیار ساده باشند، اما برای استفاده واقعی از این مجموعه مهارت، ابتدا باید بیاموزید که متقاعد سازی مشتری فقط از طریق صحبت کردن نیست. هنر متقاعدسازی یک ذهنیت خاص می طلبد و تسلط بر این مهارت نیاز به آمادگی، تمرین و پشتکار دارد.
هنگام صحبت در مورد قدرت متقاعد سازی مشتری، بسیاری از مردم ممکن است احساس کنند که این کار اخلاقی نیست، برخی حتی ممکن است به تحریک احساسات مشتری بخشی از متقاعد سازی مشتری فکر کنند.
با این حال می توان از متقاعدسازی به طور مثبت استفاده کرد. فرد باید بداند که چگونه از قدرت متقاعد سازی مشتری برای تأثیرگذاری بر مردم استفاده کند و به آنها نشان دهد که چگونه می توان مشکلات آنها را با استفاده از محصول یا خدماتی که ارائه می دهد حل کند.
همچنین میتوانید از قدرت متقاعدسازی برای بهبود تجربه کاربری، هدایت مشتریان بیشتر و در نتیجه افزایش فروش خود استفاده کنید. در این مقاله به طور مفصل در مورد قدرت متقاعد سازی مشتری و همچنین تکنیک هایی که می توان برای افزایش قدرت متقاعدسازی خود استفاده کرد صحبت خواهیم کرد.
این مقاله یکی از پله های نردبان فروش است. گروه مشاوران غزال پیشنهاد می کنند این مقالات را نیز مطالعه کنید:
متقاعدسازی در فروش چیست؟
متقاعدسازی را می توان به عنوان استفاده از دانش روانشناسی انسان برای توسعه تکنیک هایی برای بازاریابی محصولات یا خدمات درک کرد.
برای یک کسب و کار آنلاین، به طور کلی به ترویج آمیخته بازاریابی و ایجاد رفتار خرید تکانشی مشتری که منجر به خرید موفق می شود اشاره دارد.
وقتی صحبت از کسب و کار آنلاین می شود، بازاریابی متقاعد کننده شامل نحوه طراحی یک صفحه وب یا وب سایت است. طراحی وب نمونه معمولی از یک فرآیند تصمیم گیری است که آگاهانه کنترل نمی شود. استفاده از روانشناسی انسان در عناصر طراحی وب مانند طرح بندی، تایپوگرافی و کپی همراه با پیام های تبلیغاتی مناسب، بر بازدیدکنندگان وب سایت تأثیر می گذارد و آنها را تشویق می کند تا مسیرهای از پیش برنامه ریزی شده را در سایت دنبال کنند.
فرض کنید نازنین فروشنده خبره ای است. او می داند هر کسی وارد فروشگاه زیور آلات او می شود لزوما بدون انجام هیچ اقدامی از طرف او خرید نخواهد کرد. به دلیل آگاهی که نازنین از مهارت و فن های متقاعد سازی مشتری دارد به طور میانگین از هر 10 مشتری که وارد فروشگاهش می شوند 8 نفر دست خالی بیرون نمی روند. نازنین بانویی بسیار مهربان و خوشرو است و محبت را صادقانه و بی قید و شرط به مشتری ابراز می کند حتی در صورتی که خرید نکند. او نام کوچک مشتری را می پرسد و اورا با نامش صدا می کند. اینها تاثیر مهمی در ماندگاری مشتری در فروشگاه دارد. یکی از دلیل موفقیت نازنین در متقاعد سازی مشتری برای خرید علاوه بر مهربان بودن و سطح بالای هوش ارتباطی، علاوه بر این وی به روانشناسی و مطالعه کتابهای متعدد روانشناسی است. او به خوبی می داند مشتری با حس دو دلی و تردید مواجه است و وارد مغازه می شود و اقداماتی را برای از بین بردن این حس انجام می دهد. مانند توضیح در مورد جنس فلز محصولات البته با صداقت و نه به دروغ و رعایت انصاف در قیمتها. نازنین تلاش می کند در مکالمه با مشتریان آنها را مانند رقثای چند ساله خود بپندارد و بر این اساس با دید مثبتی که پیدا می کند ویژگی های مثبت آنها را ببیند و به آنها بازگو کند، مانند زیبایی، خوش لباسی، خوش سلیقه بودن، ریز بینی و سایر موارد. او با ذکر اینکه تعداد اندکی از محصولات با کیفیت بالا و قیمت پایین مانده و محصولات جدید این کیفیت و قیمت را دارند و یا بیان بازه زمانی کوتاهی که در آن اجناس تخفیف دارند حس کمبود و عجله را در مشتری ایجاد می کند. نازنین با نشان دادن نمونه های بسیار از زیور آلات به مشتری و دادن یک محصول رایگان به وی و همچنین با محبتی که به مشتریان دارد آنها را مدیون خود می کند. او با دادن ضمانت برای محصولات و دادن دستور استفاده و همچنین با بسته بندی زیبایی که برای محصولاتش انجام می دهد تمایز خود را نسبت به رقبا به مشتری نشان می دهد. نازنین به مشتریان می گوید چند سال است در این کار تجربه دارد و اطلاعات کاملی از انواع زیورآلات با جنس، طرح و برندها را به مشتریان می دهد. او می داند از چه کلمات جادویی استفاده کند، مثلا: انگار برای تو ساخته شده است و تا هر زمانی که دلت را نزده با همین کیفیت و رنگ آنرا میبینی.
اینها مواردی بود که نازنین را به یک فروشنده متقاعد کننده ای که مشتریانش دست پر از فروشگاه بیرون می روند تبدیل می کرد اما برای اینکه شما هم مانند نازنین بتوانید مشتریان خود را متقاعد کنید این مقاله را از دست ندهید. همچنین میتوانید سایر مقالات مرتبط را نیز مشاهده کنید
چگونه برای متقاعد سازی مشتری فرآیند فروش را بهبود دهید
۱- جستجو را شروع کنید
کاوش فرآیندی است برای یافتن مشتریان بالقوه و سرنخ های جدید و اولیه برای شروع کار در فرآیند فروش. این بخشی حیاتی از فرآیند فروش و بخشی از گردش کار روزانه یا هفتگی اکثر نمایندگان است.
جستجو ممکن است شامل تحقیقات آنلاین در سایت هایی مانند LinkedIn یا اینستاگرام باشد. همچنین ممکن است در کنفرانس ها یا رویدادهای صنعتی برگزار شود. بهعلاوه، میتوانید با درخواست از مشتریان یا همکاران فعلی برای معرفی افرادی که ممکن است به محصول یا خدمات شما علاقهمند باشند، به دنبال آن باشید. به طور مثال بهنام میتواند از مشتریان فعلی خود که از کالاهای او راضی بودند درخواست کند که کالاهای او را به سایر دوستان خود معرفی کنند و در ازای هر معرفی کد تخفیف بگیرند.
۲- متصل شدن به مشتریان بالقوه و بررسی واجد شرایط بودن سرنخ ها.
مرحله اتصال فرآیند فروش شامل تماس با آن دسته از سرنخ های اولیه برای جمع آوری اطلاعات است. بخش دوم این مرحله، واجد شرایط بودن سرنخ های جدید است. تصمیم گیری در مورد اینکه آیا آنها سرنخ مناسبی برای کسب و کار شما هستند یا خیر و اینکه آیا آنها احتمالاً در سفر خریدار به جلو حرکت خواهند کرد یا خیر.
یک نماینده معمولاً میتواند سرنخهای واجد شرایط را از طریق تماس «اتصال» یا «کشف» (گاهی اوقات از طریق ایمیل، اگر از طریق تلفن نیست) با پرسیدن سؤالات واجد شرایطی مانند:
“نقش شما در شرکت شما چیست؟”
“روز به روز چه کار می کنی؟”
“سعی می کنی چه مشکلی را حل کنی؟”
“چرا این یک اولویت برای تجارت شما است؟”
“چه راه حل های دیگری را ارزیابی می کنید؟”
در مثال بهنام، او باید با استفاده از نمایندگان فروش خود با مشتریان بالقوه تماس بگیرد و آنهایی که واجد شرایط خرید احتمالی از محصولات و خدماتش هستند را لیست بندی کند.
3- درباره شرکت تحقیق کنید.
مرحله بعدی مرحله تحقیق است، زمانی که نمایندگان در مورد هر مشتری و شرکت اطلاعات بیشتری کسب می کنند.
تحقیقات به نمایندگان شما کمک میکند تا خود را به جای مشتری قرار دهند تا تجربهای متناسبتر و شخصیتر ارائه دهند، بنابراین احتمال بستن معامله را بهبود میبخشند.
بخش مهم این مرحله درک چالش ها و نیازهای هر مشتری و ایجاد محصول یا خدمات شما به عنوان راه حل است.
شما ممکن است نیاز داشته باشید که نماینده شما با افراد دیگر در شرکت در بخش های مختلف صحبت کند تا دیدی جامع از کسب و کار و اهداف آن داشته باشید. از یک فروشنده خوب انتظار می رود که شرکت را بهتر از فردی که در آنجا کار می کند درک کند.
در مثال بهنام او میبایست شرکتهای رقبا را بررسی کند و ببیند آنها چه پیشنهادی به مشتریان ارائه می دهد و خود را جای مشتریان بالقوه بگذارد و ببیند دلایل انتخاب یه فروشنده از دید یک خریدار چیست و نقاط ضعف خود را پیدا کند
۴- یک پیشنهاد موثر ارائه دهید.
مرحله ارائه معمولاً زمانی است که فروشنده شما یک نمایش رسمی محصول یا خدمات را برای مشتری احتمالی شما اجرا می کند.
این مرحله زمان بر است، بنابراین معمولاً بعداً در فرآیند فروش انجام میشود و برای مشتریان بالقوهتر محفوظ است – به همین دلیل است که مرحله اتصال و واجد شرایط بودن بسیار حیاتی است. اگر قابل اجتناب باشد، شما نمی خواهید یک نماینده فروش وقت ارزشمند خود را تلف کند و به کسی احتمال خرید پایینی دارد پیشنهادهای زمان بر ارائه دهد
هر ارائه را به گونه ای تنظیم کنید که مورد استفاده منحصر به فرد مشتری و حل کننده مشکلات مشتری باشد.
در مثال بهنام، در این مرحله نمایندگان او میبایست کالا و خدمات خود را به مشتریان بالقوه ارئه دهند و همچنین میبایست مرحله قبلی یعنی متصل شدن به مشتریان بالقوه را بخوبی انجام داده باشند تا زمان زیادی برای کسانی احتمال خرید پایینی برای کالاهای بهنام را دارند سپری نشود.
۵- به اعتراضات رسیدگی کنید.
این غیرمعمول نیست که مشتریان احتمالی به ارائه و پیشنهاد فروشنده شما اعتراض داشته باشند. در واقع، انتظار می رود به همین دلیل است که این یک مرحله خاص در فرآیند فروش است. تیم فروش شما باید آماده رسیدگی به هر گونه اعتراض باشد.
گوش دادن به ایرادات و سوالات مشتری بالقوه می تواند به نمایندگان شما کمک کند تا محصول شما را متناسب با نیازهای خود بهتر تنظیم کنند. نمایندگان باید از طریق تحقیقات و آماده سازی ارائه خود، ایرادات احتمالی، چه در مورد هزینه، چه در مورد سایر ایرادات احتمالی پیشنهادی را شناسایی و پیش بینی کنند.
۶- معامله را نهایی کنید.
این مرحله از فرآیند فروش به هر گونه فعالیت در مراحل پایانی اشاره دارد که با نزدیک شدن به بسته شدن معامله اتفاق می افتد. این به طور گسترده ای از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است و ممکن است شامل ارائه یک پیشنهاد یا پیشنهاد، مذاکره یا دستیابی به خرید تصمیم گیرندگان باشد.
بستن یک فروش چیزی است که هر فروشنده می خواهد به آن برسد. این باید به یک توافق قراردادی و سودمند متقابل بین مشتری و فروشنده منجر شود. هنگامی که معامله بسته می شود، فروشنده کمیسیونی را بابت قیمتی که با مشتری مذاکره کرده است دریافت می کند. یا اگر خود صاحب این کالا این مرحله را انجام داده باشد سود حاصله تماما به حساب خودش واریز میشود
در مثال بهنام، اگر فروشنده های او کالای او را بفروشند ممکن است پورسانتی به ازای هر فروش به او اعطا کند یا اگر خود بهنام محصولاتش را بفروشد سود حاصله به خود او تلعق میگیرد.
۷- پرورش دهید و به فروش ادامه دهید.
اگرچه بستن معاملات هدف نهایی در فروش است، اما اینجا جایی نیست که نمایندگان فروش با مشتریان کار نکنند. نمایندگان نه تنها باید تأیید کنند که مشتریان چیزی را که خریداری کردهاند دریافت میکنند، بلکه باید در انتقال مشتریان به تیمی که مسئول ورود و موفقیت مشتری است نیز نقش داشته باشند.
مرحله نهایی فرآیند فروش نیز مستلزم ادامه ارتباط و تقویت ارزش برای مشتریان است. این میتواند فرصتهایی برای فروش و فروش متقابل و همچنین فرصتهایی برای دریافت ارجاعات مطمئن از مشتریان خوشحال را فراهم کند.
در مثال بهنام، او باید از طریق مختلف با مشتریان راضی از خرید خود ارتباط را حفظ کند هم برای تکرار خرید و هم برای استفاده از آنان برای ارجاعات بیشتر مشتریان بالقوه
جذب مشتریانی جدید با انواع کمپین بازاریابی
این مطلب را هم مطالعه کنید
متقاعدسازی در مقابل دستکاری احساسات
متقاعد سازی مشتری با دستکاری احساسات او کاملاً متفاوت است. برای دقیق تر، اجازه دهید مفهوم هر دو این کلمه را توضیح دهیم تا تفاوت آنها بهتر درک شود.
دستکاری احساسات مشتری: دستکاری را می توان به عنوان عمل تحت تاثیر قرار دادن یک فرد به نفع خود به طور غیر صادقانه یا گمراه کننده درک کرد. به عبارت دیگر، دستکاری دیگران به معنای کنترل افکار دیگران و تحت فشار قرار دادن آنها برای انجام کاری که شما می خواهید است.
متقاعد سازی مشتری: به استراتژی ارتباطی اطلاق می شود که برای توصیه یک محصول یا خدمات خاص به کاربران نهایی استفاده می شود که در نهایت به نفع کاربر باشد. این هنر عمدتاً توسط فروشندگان استفاده می شود تا کاربران را با منابع منطقی و منطقی متقاعد کند تا اقدامات بعدی یا خرید انجام دهند.
هم در دستکاری و هم در متقاعد کردن، هدف نهایی مشابه است: تأثیرگذاری بر کسی. با این حال، تفاوت اصلی بین آنها این است که قدرت متقاعد کردن، مزایای شخصی مشتری را در نظر می گیرد که شما بر او تأثیر می گذارید.
از سوی دیگر، دستکاری تنها منافع را برای شخصی در نظر می گیرد که بر روی شخص دیگر(مشتری) تأثیر می گذارد.
۱۶ عنصر اصلی متقاعدسازی در فروش
بازاریابی متقاعد سازی مشتری یا استفاده از قدرت متقاعدسازی برای بازاریابی دارای چهار عنصر اصلی است. این چهار عنصر به شرح زیر است:
1-ارتباطات ساختاریافته
درست مانند “مکالمه برنامه ریزی شده” فروش بین فردی، ارتباطات ساختاریافته در مورد کنترل ترتیب محتوا یا نحوه نمایش اطلاعات به مشتری است.
هدف نهایی این است که کاربر را در امتداد نبض خودش تحت تاثیر قرار دهد. این کار با تشویق اولیه تکانه کاربر و سپس تحت تأثیر قرار دادن یک فراخوان برای اقدام زمانی که نبض به بالاترین نقطه رسیده است انجام می شود و نبض مشتری در دستان شما قرار بگیرد.
هنگام طراحی یک وب سایت، اولین صفحه ای که به مشتری نمایش داده می شود نباید بلافاصله به دنبال فروش باشد، بلکه یک پیام اولیه ارائه می دهد و مشتری را تشویق می کند تا وب سایت را بیشتر بررسی کند.
2- داستان سرایی عامل مهم متقاعد سازی در فروش
در داستان سرایی، یک بازاریاب از یک چارچوب روایی برای فراخوانی واکنش عاطفی و ناخودآگاه مشتری استفاده می کند. از طریق این روش، انتظار میرود که این پاسخها بر پاسخهای تحلیلی خود غالب شوند.
استفاده از کلمات و تصاویر خاص همچنین می تواند برای برانگیختن واکنش های عاطفی معمولی مانند محبت، همدلی، آشنایی و میل به پیروزی یا حل و فصل استفاده شود. این در نهایت می تواند مشتری را به خرید محصول شما یا استفاده از خدمات شما سوق دهد.
3- کپی رایتینگ یا تبلیغ نویسی
کپی رایتینگ یا تبلیغ نویسی به استفاده از کلمات یا عبارات صحیح برای متنها، عنوان ها، توضیحات محصول و همچنین سایر متن ها اشاره دارد. با در نظر گرفتن یک مثال، زمانی که کاربر به دنبال مطالب هستند، سؤالات خاصی میتوانند بسیار بیشتر از اظهارات صرف برجسته شوند.
یک بازاریاب متقاعدسازی تمایل دارد نسخههای مختلف را آزمایش کند تا مشخص کند کدام محتوا میتواند بهترین احساس کاربر را ایجاد کند یا راهحلی برای درخواست کاربر ارائه دهد.
۱۵۰ تیتر تبلیغاتی جذاب تاریخ
این مطلب را هم مطالعه کنید
۴- بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ
بازاریابی عصبی یکی از اجزای اصلی بازاریابی متقاعد کننده است. با استفاده از این عنصر، می توانید روانشناسی را در پیام بازاریابی اعمال کنید.
با کمک تحقیقات روانشناسی می توان به عوامل مختلفی که منجر به تصمیم می شود پی برد. به طور کلی، بیش از 90 درصد از نتیجه فراتر از استدلال آگاهانه اتفاق می افتد و مربوط به ناخودآگاه مشتری است.
۵- بهبود قدرت متقاعدسازی در فروش
هدف نهایی از متقاعد سازی مشتری نه تنها فروش، بلکه خوشحال کردن مشتری با راه حلی است که شما ارائه می دهید. در زیر چند تکنیک استدلال وجود دارد که به شما کمک می کند استراتژی فروش خود را با قدرت متقاعدسازی توسعه دهید.
۶- مشتری خود را به درستی بشناسید
برای ایجاد یک استدلال فروش متقاعد کننده که می تواند کاربران را برای خرید یک محصول یا استفاده از خدمات تحت تأثیر قرار دهد، این است که حداکثر اطلاعات ممکن را در مورد افرادی که به دنبال متقاعد کردن آنها هستید، بیابید.
شما باید مخاطبان هدف خود را با ویژگی های مشابه تعریف کنید تا نقاط چالش برانگیز ذهنی آنها یکسان باشد و در نتیجه راه حل مشابهی برای مشکلات آنها وجود داشته باشد.
اگر یک بازاریاب، مخاطب هدف را به درستی بشناسد و از همان زبان مشتریان استفاده کند، درک بهتر هر دو را تسهیل می کند. علاوه بر این، به فکر کردن در مورد بحث های فروش بهتر نیز کمک می کند.
اگر مطمئن نیستید که چه کسی مخاطب هدف شما است، فقط به شخصیت خریدار برای وب سایت یا صفحه وب نگاهی بیندازید. نگاه کردن به شخصیت خریدار به شما کمک می کند تا مخاطبان هدف خود را به همراه جمعیت شناسی افرادی که به محصول یا خدمات شما علاقه مند هستند، بشناسید.
سوالات شناسایی بازار هدف کسب و کار
این مطلب را هم مطالعه کنید
۷- با مشتری همدل باشید
اگر نمی توانید خود را به جای مخاطبان هدف خود قرار دهید، پس از صرف زمان و تلاش برای درک مخاطبان فایده ای ندارد. قدرت متقاعد سازی مشتری و تحریک احساسات مشتری متفاوت است، زیرا متقاعدسازی چیزی را در نظر می گیرد که فرد تحت تأثیر از محصول یا خدمات به دست می آورد.
اگر همدلی ندارید، نمی توانید به استدلال های مختلف فروش فکر کنید که می تواند مخاطب هدف شما را خوشحال کند و در نهایت نمی توانید سرنخ های بیشتری به دست آورید.
فقدان همدلی حتی میتواند فروشندهای را که میتواند به راحتی دیگران را تحت تأثیر قرار دهد تا محصول یا خدماتی را بفروشد که ممکن است برای کاربران مفید نباشد، سوق دهد.
این را خیلی ها می توانند بی صداقتی تلقی کنند. بنابراین، یک بار همیشه باید سعی کنید مسائل را از چشمان مشتری ببینید و قبل از اینکه برای متقاعد کردن آنها بیرون بروید، در نظر بگیرید که مشتریان مایلند چه چیزی بخرند.
۸- در زمان مناسب بر مشتریان تأثیر بگذارید
همه افراد یا کاربران برای خرید آماده نیستند. حتی اگر کاربر از محصول یا خدماتی اطلاع داشته باشد که می تواند مشکل یا مشکل او را حل کند، مهم است که او متوجه شود که چنین مشکلی در زندگی او وجود دارد. بنابراین، اگر نمیدانند چرا به محصول یا خدمات نیاز دارند، نباید از قدرت متقاعدسازی برای تشویق کاربران به خرید استفاده کنید.
از این رو، باید به سفر خریدار توجه خوبی داشت. این تضمین می کند که بهترین زمان یا لحظه را برای نشان دادن به مخاطبان هدف خود که محصول یا خدمات برای آنها مناسب است را درک کنید.
۹- راه حل های عملی را به مشتری نشان دهید
نمایش یک محصول یا خدمات یکی از سریع ترین و ساده ترین راه ها برای نمایش راه حل یک مشکل است. بسیاری از مردم ممکن است حتی پس از درک اینکه چگونه محصول یا خدمات می تواند به آنها کمک کند، خرید را ادامه ندهند.
یکی از دلایل می تواند این باشد که آنها ممکن است در درک قدم بعدی که باید برداشته شود مشکل پیدا کنند. بنابراین، باید برای مشتریان خود روشن کنید که چه کاری باید انجام شود.
در دنیای آنلاین، یک CTA یا فراخوان برای اقدام(Call to Action) می تواند به مخاطبان هدف کمک کند تا سفر خریدار را طی کنند تا زمانی که خریدار اقدام به خرید کند. یک CTA با کاربری آسان برای اجرا ایجاد کنید که میتواند به کاربران نشان دهد چگونه و چه زمانی میتوانند خرید موفقی انجام دهند و به تمام سوالات مشتری پاسخ دهد.
۱۰- با مشتریان قبلی ارتباط خود را حفظ کنید
برای وبسایتها یا کسبوکارهایی که قبلاً فالوورهای خوبی دارند یا افرادی دارند که مدتی طولانی است که برند را دنبال میکنند، مهم است که دائماً با چنین دنبالکنندگانی در تماس باشید.
همچنین بسیار مهم است که فالوورها را از قبل از راه اندازی محصول جدید مطلع کنید زیرا به افزایش قدرت متقاعد سازی مشتری کمک می کند.اگر مخاطب بداند چه چیزی در حال راه اندازی است، انتظارات خود را در مورد کاری که قرار است انجام دهد ایجاد می کند. به این ترتیب، می توانید استدلال های فروش را ایجاد کنید که می تواند قانع کننده تر باشد.
این همچنین به مشتریان کمک می کند تا از وجود محصول شما آگاه شوند. زمانی که فاصله زمانی بین اطلاع دادن به مردم در مورد محصول و عرضه واقعی محصول وجود دارد، زمانی برای ایجاد استدلال های فروش برای متقاعد کردن مشتریان به دست می آورید.
۱۱- از “نه” استفاده نکنید
این روانشناسی انسان است که بعد از اینکه به او گفته می شود درباره چیزی فکر نکنید، به آن فکر می کند. مثال زدن: اگر به شما بگوییم که به خانه قرمز فکر نکنید، احتمالاً بلافاصله شروع به تصور خانه قرمز خواهید کرد.
دلیل این روانشناسی این است که کلمه “نه” برای مردم سخت است. از این رو، عبارات منفی مانند موارد فوق باعث می شود مردم به چیزی فکر کنند که نیازی به آن ندارند. سعی کنید هر زمان که می خواهید مشتری را متقاعد کنید جملات مثبت را انتخاب کنید. این به کاربران کمک می کند تا بفهمند چه کاری باید انجام دهند.
۱۲- اعتماد مشتریان را تضمین کنید
متقاعد سازی مشتری که از قبل ما را می شناسد یا به ما اعتماد دارد آسان تر است. بنابراین، قبل از اینکه یک کسب و کار بتواند بر مخاطبان هدف خود تأثیر بگذارد، باید یک رابطه قابل اعتماد با مشتریان خود ایجاد کند بدون اینکه انتظاری در عوض داشته باشد. این همچنین یک معیار در صنعت ایجاد خواهد کرد. بعداً، متقاعد کردن مشتریان برای خرید محصولات یا خدمات شما آسان تر خواهد بود.
۱۳-به زبان بدن خود توجه کنید
بسیاری از مردم ممکن است این زبان بدن را فقط برای افرادی که محصول یا خدماتی را در یک فروشگاه کالا می فروشند فکر کنند یا در نظر بگیرند. با این حال، این طور نیست. این مفهوم برای یک کسب و کار آنلاین نیز کاربرد دارد.
در یک صفحه فروش خوب، به طور کلی ویدیویی وجود دارد که محصول را همراه با مزایای خرید آن محصول برای کاربر توضیح می دهد. در اینجا می توانید به راحتی از قدرت متقاعدسازی استفاده کرده و به کار ببرید.
علاوه بر این، باید به بهترین استدلال برای متقاعد کردن مخاطب برای خرید فکر کرد. اطمینان حاصل کنید که نگرش درستی دارید که اعتماد به نفس را منتقل می کند.
۱۴- از محرک های روانی استفاده کنید
برای استفاده صحیح از قدرت متقاعدسازی، باید بدانید که چگونه از محرک ها به درستی برای تأثیرگذاری بر مشتریان استفاده کنید. چندین عمل به صورت خودکار انجام می شود و همین امر در مورد خرید یک محصول یا استفاده از خدمات نیز صدق می کند.برخی از خاطرات خاص می توانند باعث شوند افراد بین دو یا چند محصول انتخاب کنند. چندین محرک، مانند کمبود، می تواند برای بیان اینکه محصول دارای مقدار محدودی است استفاده شود.
این به مخاطب می گوید که موجودی کالا کم است. حتی می توانید محدودیت زمانی خاصی را برای کاربران تعیین کنید تا بتوانند خرید موفقی داشته باشند.
۱۵- قدرت سخنرانی در بین مشتریان را افزایش دهید
همانطور که در بالا ذکر شد، بخش عمده ای از متقاعد کننده بودن در رفتار شما و به طور خاص تر در نحوه بیان چیزها نهفته است. هنگامی که در نهایت به مرحله ای رسیدید که آماده استفاده از مهارت های متقاعدسازی خود هستید، نکات زیر را در نظر داشته باشید تا مطمئن شوید که ایده ها و پیام خود را به وضوح بیان می کنید.
- اعتماد به نفس داشته باشید. متقاعد کننده بودن به نحوه رفتار شما نیز بستگی دارد. اگر در مورد آنچه می گویید مطمئن به نظر می رسید، احتمال بیشتری وجود دارد که مردم شما را باور کنند و به نوبه خود بیشتر از شما متقاعد شوند.
- تنفس منظم. از استرس دوری کنید و با یادآوری اینکه باید آرامش خود را حفظ کنید و الگوی تنفس روزانه خود را ادامه دهید.
- راحت باشید. کلمات شما ارزشمند هستند و مخاطبان شما برای درک کل پیامی که ارائه می کنید به زمان نیاز دارند. مکث های مناسب را فراموش نکنید و فضایی برای تفکر و درک افراد بگذارید. اگر به دلیل فشار و استرس عجله دارید، مکث کنید، نفس بکشید و با سرعت کمتری دوباره شروع کنید.
- از کلمات پرکننده اجتناب کنید. آیا تا به حال تعداد دفعاتی را که در یک جمله «ام» می گویید شمرده اید؟ ممکن است متوجه آن نشوید، اما شما، مانند بسیاری از افراد دیگر، احتمالاً این کلمات را در طول سخنرانی ها و سخنرانی های خود تکرار می کنید. می تواند تأثیر منفی بر پیام شما بگذارد. استراحت کنید و مطمئن شوید که این کلمات را زیاد تکرار نکنید تا ارائه خود را صاف نگه دارید.
- راه بروید و حرکت کنید. اگر می توانید ارائه خود را به صورت ایستاده ارائه دهید، با استفاده از “مرحله” خود، آن را پویاتر کنید. یک موقعیت تغییرناپذیر برای تماشا کردن، راه رفتن و اضافه کردن حرکات هنگام انتقال به بحث دیگر خسته کننده است. حرکت نه تنها به ارائه شما پویایی می بخشد، بلکه می تواند به ساختار گفتار شما کمک کند و به آن انرژی و زندگی می بخشد.
- ارتباط چشمی برقرار کن. نگاه کردن به چشمان مخاطب به آنها نشان می دهد که مایل به برقراری ارتباط هستید و آنها را متمرکز نگه می دارید. نگاه های کوتاهی را با تمام جمعیت مبادله کنید و به یاد داشته باشید که برای مدت طولانی مستقیم به یک فرد خیره نشوید، نمی خواهید احساس ناراحتی در کسی ایجاد کنید!
- هیدراته بمانید. نوشیدن آب هنگام صحبت کردن مهم است تا مطمئن شوید که تارهای صوتی شما می توانند ریتم سخنرانی را دنبال کنند. ممکن است به راحتی از ارائه خود غافل نشوید، اما فراموش نکنید که به صدای خود استراحت دهید. این همچنین به شما این امکان را میدهد که لحظهای را صرف جمعآوری افکار خود بدون از دست دادن مطلبی در ارائه خود کنید.
نتیجه گیری
به صفحه وب یا وب سایت خود نگاهی بیندازید و بررسی کنید چه چیزی را می توان به راحتی تغییر داد تا وب سایت شما متقاعد کننده تر شود یا به شرکت خود و کالایی که ارائه میدهید نگاه کنید و دلایلی که با آن میتوانید مشتری را برای خرید متقاعد کنید لیست کنید. حتی می توانید یک نظرسنجی کوتاه در وب سایت خود انجام دهید و از مشتریان فعلی بپرسید که چه چیزی باعث شده است که از محصول یا خدمات شما استفاده کنند. یا مهمتر از آن، چه چیزی باعث شد برخی از مشتریان از خرید منصرف شوند. هرچه بهتر بتوانید درک کنید که چه چیزی باعث می شود مشتریانتان تیک بزنند، بهتر می توانید آنها را متقاعد کنید که محصول یا خدماتی که ارائه می دهید همان چیزی است که آنها به آن نیاز دارند با مشورت از یک تیم مشاوران خبره میتوانید این مهارتها را در دخود تقویت کنید و در نتیجه میزان فروش و سود کسب و کارتان را چندیدن برابر کنید.
بازاریابی متقاعدسازی چیست؟
بازاریابی متقاعدسازی را می توان به عنوان استفاده از دانش روانشناسی انسان برای توسعه تکنیک هایی برای بازاریابی محصولات یا خدمات درک کرد.
برای یک کسب و کار آنلاین، به طور کلی به ترویج آمیخته بازاریابی و ایجاد رفتار خرید تکانشی مشتری که منجر به خرید موفق می شود اشاره دارد.
دستکاری احساسات مشتریان چیست؟:
دستکاری را می توان به عنوان عمل تحت تاثیر قرار دادن یک فرد به نفع خود به طور غیر صادقانه یا گمراه کننده درک کرد. به عبارت دیگر، دستکاری دیگران به معنای کنترل افکار دیگران و تحت فشار قرار دادن آنها برای انجام کاری که شما می خواهید است.
بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ
بازاریابی عصبی یکی از اجزای اصلی بازاریابی متقاعد کننده است. با استفاده از این عنصر، می توانید روانشناسی را در پیام بازاریابی اعمال کنید.
با کمک تحقیقات روانشناسی می توان به عوامل مختلفی که منجر به تصمیم می شود پی برد. به طور کلی، بیش از 90 درصد از نتیجه فراتر از استدلال آگاهانه اتفاق می افتد و مربوط به ناخودآگاه مشتری است.
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی و کامل مثل همیشه
ممنون خانم مهندس بهرامی که همراهمون هستین و مفید بوده
سلام. ممنون از مقاله خوبتون و از اینکه تمما نکات ریزی که باید بدونیم را منتشر میکنید. قطعا قدرت متقاعد سازی یکی از مهمترین فنونی است که یک فروشنده خوب باید بتواند آن را پیاده سازی کند ولی در خیلی از مواردی که خودم باهاش مواجه بودم خیلی از فروشنده ها از احساسات افراد سواستفاده میکنند و صرفا با گفتن حرفهای خوب و مثبت به فکر فروش خودشون هستند برای مثال در خرید لباس بارها پیش اومده که لباسی انتخاب کرده ام که صرفا مشتری فقط از آن تعریف کرده و گفته خیلی به من میاد ولی بعد از خرید متوجه شدم که تمام حرفاشون گول زننده بوده ولی اگر فروشنده با دلایل منطقی بتواند مشتری را متقاعد کند بنظرم هم برای ادامه کار فروشنده خوب هست و هم مشتری راضی خواهد شد.
خوشحالیم که همراهمون هستین
ممنون از نکاتی که فرمودین
بسیار عالی
ممنون از توجه و همراهی شما
متقاعد سازی مشتری بیشتر منطقی باید باشد یا احساسی؟
سلام جناب ابراهیمی،
وقت بخیر.
خیلی وقتها احساسات بر منطق ما غلبه دارند و بر تصمیمهای ما، بخصوص تصمیم های خرید تأثیر میگذارند
برای همین، حتماً موقع صحبت با مشتری تأکید کنید خرید محصول شما چه احساسات مثبتی در او ایجاد میکند. برای برخی محصولات خاص، صحبت از احساسات، کارآمدتر از استدلال منطقی است.
موفق باشید