داستان سرایی در فروش چیست؟ 8 تکنیک برای داستان سرایی در فروش و بازاریابی
داستان سرایی یه هنره نه یه فرآیند یا روش. داستان سرایی مثل هر هنر دیگه ای به خلاقیت، بینش، مهارت و تمرین نیاز داره. داستان سرایی در فروش چیزی نیست که بتونید در یک جلسه و بعد از یک دوره اون رو درک کنین. بلکه یه فرآیند آزمون و خطا ست.
این کار سختیه چون داستان سرایی در بازاریابی مهمترین بخش موفق ترین کمپین های بازاریابیه و برندهای پویا رو از مشاغل ساده و مصرف کنندگان وفادار رو از خریدارانی که یکبار خرید می کنن متمایز می کند.
داستان سرایی در فروش ابزاری فوق العاده ارزشمنده. به همین دلیل تیم مشاوران غزال این مقاله رو تهیه و تنظیم کرده که به شما کمک کنه داستان سرایی رو درک کنین و داستانهای زیبا و جذاب رو برای مشتریانتون بگید.
بنابراین اگه به دنبال وفاداری بیشتر مشتریانتون با استفاده از داستان سرایی در فروش هستین خودکار و کاغذتون رو بردارین و ما رو دنبال کنین.
بهتون پیشنهاد می کنیم مقاله جذاب روانشناسی فروش رو هم که پیش نیاز این مقاله ست رو از دست ندین.
اول ببینیم داستان سرایی در فروش واقعا چی هست…
داستان سرایی در فروش چیست؟
داستان سرایی در فروش از کلمات برای ایجاد دنیاها و تجربیات جدید در تخیل خواننده یا شنونده استفاده می کند. داستان سرایی می تواند بر احساسات انسان تأثیر بگذارد. همچنین میتواند افراد را به پذیرش ایدههای اصلی سوق دهد یا آنها را تشویق به اقدام کند.
از آنجایی که داستان سرایی در بازاریابی اشکال مختلفی دارد، خلق یک داستان خوب میتواند چالش بر انگیز باشد.
هنر داستان سرایی
از آغاز پیدایش زبان بشر، داستان سرایی نحوه انتقال باورها و ارزش های مشترک فرهنگ ها بوده است. برخی از داستانهایی که امروزه گفته میشود از داستانهایی است که اجداد ما در بیش از 6000 سال پیش به اشتراک گذاشتهاند.
هر فردی داستانی دارد، اما هنر داستان سرایی در فروش می تواند داستان را متحول کند. چند ویژگی وجود دارد که می تواند یک داستان اساسی را به هنر داستان سرایی در بازاریابی سوق دهد.
بریم که این ویژگی ها رو باهم بررسی کنیم.
هیچ چیز بهتر از یک داستان در ذهن شما باقی نمیماند. داستانها میتوانند پیچیدهترین ایدهها را با قابلدرکترین روشها بیان کنند.” سم باتلر
ویژگی های یک داستان خوب
روایت
در حالی که محیط بر داستان تأثیر میگذارد، همه داستانهای بزرگ دارای روایت، روایت گفتاری یا نوشتاری از اتفاق های اطراف هستند.
به عنوان مثال، کمین ها گاهی بر اساس یک مجموعه داستان شکل می گیرد. ساختار، محیط و جزئیات این روایت ممکن است مانند نمایشنامه شکسپیر نباشد. اما هر دو داستان نویس روایتی مشترک دارند.
جلب توجه
اما فقط گفتن داستان کافی نیست. داستان سرایی در فروش اگر با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کند، توجه آنها را جلب می کند. راه های زیادی برای جلب توجه و حفظ مخاطب در داستان وجود دارد. گذاشتن معما یک گزینه است.
داستان هایی که پر از رمز و راز هستند به دلیل سوالات بی پاسخشان جالب هستند. غافلگیر کردن مخاطبان نیز راهی عالی برای جذب آنها است.
راه دیگر برای جذب مخاطب اضافه کردن جزئیاتی است که داستان شما را زنده می کند. یک روش محبوب برای توصیف این تکنیک داستان سرایی در بازاریابی “نشان بده ولی نگو” است.
به عنوان مثال، بگویید شرکت شما در حال عرضه یک محصول جدید است. در داستان خود، میتوانید جزئیات مربوط به لحظهای که تیمتان به این ایده رسید را به اشتراک بگذارید.
این هیجان انگیزتر از این است که به مشتریان خود بگویید که در حال عرضه بهترین محصول جدید هستید. در مورد موانع و مشکلات کوچکی که منجر به راه اندازی شد صحبت کنید. این باعث می شود مخاطبان شما احساس کنند که بخشی از روند شما هستند.
بیایید موردی که برای من پیش آمد را تعریف کنم:
خیلی وقت بود که دنبال یک فروشگاه آنلاین خوب لباس برای خرید می گشتم. منظورم از خوب، فروشگاهی بود که هم قابل اعتماد باشه، هم تنوع داشته باشه و کیفیت و قیمتش مناسب باشه. تا اینکه یک روز تو اکسپلور اینستاگرام یه پیج لباس دیدم.
بعد از دیدن تعداد فالورها و پست ها و البته بعد از اینکه کیفیت و تنوع محصولات و قیمتها نظرم رو جلب کرد، رفتم سراغ استوری هاشون، به خوبی لباس هاشون رو نمایش دادند، اول از طرح و جنس لباس فیلم گذاشته بودن و صادقانه توضیح میدادن و با هم مقایسه می کردن، بعد همون لباس ها را روی تن مدل نشان می دادند و در آخر از مشتری هایی که همون لباس هارو خریده بودن عکس و فیلم های ارسالی رو گذاشته بودند و رضایتشان رو نشان می دادند.
حتی در بعضی از استوری ها و هایلایت ها داستان سرایی در فروش هم داشتند. به قدری ذهنم درگیر این داستان ها شد که مثل سریال دنبالشان می کردم. کلی در مورد انواع پارچه ها و جنس و کاربردشون توضیح داده بودند و این که چه مدل لباس و دوخت و طرح و رنگی به چه فردی با رنگ پوست و قد و سنی میاد،
اینا برام خیلی جذاب بود چون خیلی درباره آنها اطلاعاتش رو نمیدونستم و اطلاعاتم رو بالا می برد. البته یکی دیگه از جذابیت هایشان در خلاق بودنشان در گفتن این موارد و شوخ طبعیشون بود. خلاصه که کاملا اعتمادم جلب شد و چندیدن خرید ازشون انجام دادم.
کاملا راضی هستم به طوری که به همه دوستام و آشنایان معرفی کردمشون و همه مشتری پر و پا قرص این آنلاین شاپ جذاب شدن.
ارتباط داشتن
داستان سرایی در فروش فقط داستانی نیست که شما بگویید. همچنین این روشی است که مخاطبان شما پاسخ می دهند و درگیر می شوند. برخی از انواع داستان سرایی در بازاریابی خواننده را ملزم به شرکت در داستان می کند، مانند فیلم تعاملی نتفلیکس.
اما در بیشتر داستانها، تعامل از رابطهای است که مخاطب با داستان سرا برقرار میکند. مخاطبان شما ممکن است گروهی از طرفداران جدیدترین فیلم هری پاتر باشند. داستان سرای مورد علاقه شما می تواند یک اینفلوئنسر TikTok باشد.این احساس ارتباط و تعامل برای داستان سرایی در فروش ضروری است.
تخیلی
بسیاری از فیلم ها برگرفته از کتاب های محبوب هستند. و برای بینندگان غیرعادی نیست که کیفیت یک فیلم مبتنی بر کتاب را بر اساس توانایی آن در مطابقت با آنچه که در هنگام خواندن کتاب تصور می کردند ارزیابی کنند.
وقتی کسی به داستان سرایی در بازاریابی گوش می دهد، اغلب یک نمایش تصویری در ذهن خود اجرا می کند. این نمایش تصویری می تواند بسیار دقیق باشد، از جمله شخصیت ها، تنظیمات و رویدادها.
این تصورات اغلب برای خوانندگان فردی خاطره ایجاد می کند، یا ممکن است ویژگی های خود را در یکی از شخصیت های داستان ببینند. هیچ داستانی بدون اینکه شنونده یا خواننده به تنهایی این جزئیات تخیلی را اضافه کند کامل نمی شود.
داستان سرایی در فروش مانند کشیدن یک تصویر با کلمات است. در حالی که همه می توانند داستانی را تعریف کنند، افراد خاصی مهارت های داستان سرایی در فروش خود را به خوبی تنظیم می کنند و از طرف سازمان، برند یا کسب و کار خود به یک داستان سرا تبدیل می شوند. ممکن است نام این افراد را شنیده باشید ولی ما معمولا از آنها به عنوان بازاریاب، نویسنده محتوا یا متخصص روابط عمومی یاد می کنیم.
هر عضو یک سازمان می تواند داستانی را تعریف کند. اما قبل از پرداختن به چگونگی، بیایید در مورد اینکه چرا داستان میگوییم به عنوان جامعه، فرهنگ و اقتصاد صحبت کنیم.
چرا داستان سرایی در فروش انجام می دهیم؟
دلایل مختلفی برای داستان سرایی در بازاریابی وجود دارد. برای فروش، سرگرمی، آموزش یا… در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد. در حال حاضر، می خواهیم در مورد اینکه چرا ما داستان سرایی در فروش را انتخاب می کنیم، بحث کنیم. چرا داستانها راه اصلی ما برای اشتراکگذاری، توضیح و فروش اطلاعات هستند؟
داستان ها مفاهیم انتزاعی را محکم می کنند و پیام های پیچیده را ساده می کنند.
همه ما تا به حال هنگام تلاش برای درک یک ایده جدید دچار سردرگمی شده ایم. داستان ها راهی برای دور زدن آن ارائه می دهند. به زمانهایی فکر کنید که داستانها به شما در درک بهتر یک مفهوم کمک کردهاند. شاید معلم مورد علاقه شما از یک مثال واقعی برای توضیح یک مسئله ریاضی استفاده کرده است.
داستان ها به تثبیت مفاهیم انتزاعی و ساده سازی پیام های پیچیده کمک می کنند. در نظر گرفتن یک مفهوم پیچیده و غیر ملموس و مرتبط کردن آن با استفاده از ایده های ملموس یکی از بزرگترین نقاط قوت داستان سرایی در فروش است.
برای مثال اپل را در نظر بگیرید. رایانه ها و تلفن های هوشمند موضوع بسیار پیچیده ای هستند که برای مصرف کننده معمولی شما توضیح می دهند. با استفاده از داستانهای واقعی، آنها توانستهاند دقیقاً نحوه سودمندی محصولاتشان را برای کاربران توصیف کنند. آنها به جای تکیه بر اصطلاحات فنی که مشتریان کمی آن را درک می کنند، از داستان سرایی در بازاریابی استفاده می کنند.
داستان ها ایده ها را ترویج و شکل می دهند.
در طول تاریخ، مردم از داستان سرایی در فروش برای ترویج همکاری و تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی استفاده کرده اند. و شواهد علمی وجود دارد که داستان ها می توانند رفتار ما را تغییر دهند.
این به این دلیل است که داستان ها احساسات ما را درگیر می کنند. بنابراین، حتی اگر تحت استرس هستید، باز هم می توانید با یک داستان ارتباط برقرار کنید. این ارتباط ممکن است باعث شود نسبت به حقایق انتقاد کمتری داشته باشید، کمتر تدافعی باشید و نسبت به تغییر ایدههای خود بازتر باشید.
داده ها قدرتمند هستند. اما دادههای بدون داستان سرایی در بازاریابی میتواند منجر به سردرگمی، ناامیدی و تضاد نظرات شود. این به این دلیل است که گوش دادن به داستان ها بخش های متفاوتی از مغز را نسبت به داده ها درگیر می کند.
وقتی داستانی را تعریف میکنید، از کسی میخواهید که مجموعهای از رویدادها را از دید شما ببیند. شخصی که به آن داستان گوش می دهد به حقیقت آنچه شما می گویید اعتقاد دارد.
اگر در داستان سرایی در فروش مهارت دارید، ممکن است بر رفتار آینده آن شخص تأثیر بگذارید. و فرهنگ ها اغلب به داستان نویسان ماهر احترام می گذارند. آنها از برندهایی که برای ترویج ارزشهای اجتماعی گستردهتر داستان میگویند، قدردانی میکنند.
داستان ها افراد را به هم نزدیک می کند.
همانطور که در بالا گفتیم، داستان ها یک زبان جهانی هستند. همه ما داستان قهرمان، مرد ضعیف یا دل شکستگی را درک می کنیم. همه ما احساسات را پردازش می کنیم و می توانیم احساسات شادی، امید، ناامیدی و خشم را به اشتراک بگذاریم. به اشتراک گذاشتن یک داستان حتی به متنوع ترین افراد نیز احساس اشتراک و اجتماع می دهد.
در دنیایی که به چیزهای زیادی تقسیم شده است، داستان سرایی در فروش مردم را به هم نزدیک می کنند و حسی از جامعه ایجاد می کنند. علیرغم زبان، مذهب، ترجیحات سیاسی یا قومیت ما، داستان ها ما را از طریق احساس و واکنشی که به آنها می کنیم، به هم متصل می کنند. داستان ها از ما انسان می سازند.
داستان ها الهام بخش و انگیزه می دهند.
داستانها از ما انسان میسازند و همین امر در مورد برندها نیز صدق میکند. وقتی برندها شفاف و معتبر می شوند، آنها را بین مردم می آورد و به مصرف کنندگان کمک می کند با آنها و افرادی که پشت سر آنها هستند ارتباط برقرار کنند.
استفاده از احساسات مردم و آشکار ساختن خوبی ها و بدی ها، نحوه الهام بخشیدن و انگیزه داستان ها و در نهایت باعث ایجاد کنش است. داستان سرایی در بازاریابی همچنین وفاداری به برند را تقویت می کنند. ایجاد یک روایت در مورد برند یا محصول نه تنها آن را انسانی می کند، بلکه به طور ذاتی کسب و کار شما را بازاریابی می کند.
داستان سرایی در فروش چگونه جذاب می شود؟
کلماتی مانند “خوب” و “بد” نسبت به نظر کاربر هستند. اما چند مولفه غیرقابل انکار وجود دارد که یک تجربه داستان سرایی در فروش عالی را هم برای خواننده و هم برای گوینده ایجاد می کند.
ویژگی های داستان های خوب عبارتند از:
سرگرم کننده: داستان های خوب خواننده را درگیر و علاقه مند به آنچه در آینده است نگه می دارد.
باورپذیر: داستان سرایی در بازاریابی مناسب خواننده را از واقعیت خود متقاعد میکنند و اعتماد و مشارکت را آسان میکنند.
آموزشی: داستان های خوب حس کنجکاوی را بر می انگیزد و به بانک دانش خواننده می افزاید.
قابل ارتباط: داستان سرایی در فروش خوب افراد و مکان هایی را که می شناسند به خوانندگان یادآوری می کنند. آنها به مخاطبان خود کمک می کنند تا الگوهای دنیای اطراف خود را تشخیص دهند.
سازماندهی شده: داستان های خوب از یک ساختار مختصر و مفید پیروی می کنند که به انتقال پیام اصلی کمک می کند و به خوانندگان کمک می کند آن را جذب کنند.
به یاد ماندنی: چه از طریق احساس، درام یا طنز، داستان های خوب در ذهن خواننده می ماند.
چهار مولفه داستان های بزرگ
چهار مؤلفه وجود دارد که یک داستان سرایی در فروش خوب را تشکیل می دهد صرف نظر از نوع داستانی که می خواهید بگویید.
- شخصیت ها
هر داستان حداقل یک شخصیت دارد و این شخصیت کلید ارتباط مخاطب شما با داستان خواهد بود. این شخصیت اصلی اغلب قهرمان داستان نامیده می شود.
شخصیت های شما پل بین شما، داستان نویس و مخاطب را تشکیل می دهند. اگر مخاطبان شما بتوانند خود را به جای شخصیت شما بگذارند، احتمالاً دعوت به عمل شما را دنبال خواهند کرد.
- تعارض
تضاد در داستان شما احساسات را برمی انگیزد و مخاطب را از طریق تجربیات مرتبط به هم متصل می کند. هنگام داستان سرایی در بازاریابی، قدرت در چیزی است که شما منتقل می کنید و آموزش می دهید. اگر در داستان شما تضادی وجود نداشته باشد، احتمالاً داستان نیست.
- پایان
هر داستان سرایی در فروش خوب پایانی دارد، اما همیشه نباید خوب باشد. تفکیک داستان شما باید داستان را کامل کند، به شخصیت ها و درگیری(ها) زمینه بدهد و مخاطب شما را با فراخوانی برای اقدام وادار کند.
اگر در داستان سرایی در بازاریابی تازه کار هستید، چند عنصر دیگر وجود دارد که می خواهید هنگام ساختن اولین داستان خود به آنها فکر کنید.
- ساختار
طرح شما ساختار داستان سرایی در فروش شماست. یک وبلاگ می تواند دارای نوشته های عالی و شخصیت های مرتبط باشد. اما اگر یک جریان طبیعی از رویدادها ایجاد نکنید، وبلاگ شما خواننده شما را گیج می کند.
صفحه «درباره» شما در وبسایتتان میتواند داستان سرایی در بازاریابی و کسبوکارتان را نشان دهد. اما اگر آن را به بخشهای واضح و مفید تقسیم نکنید، بازدیدکنندگان سایت شما ممکن است قبل از اینکه به بخش خوب برسند، بازگردند.
اما داستان شما باید شروع، میانه و پایان داشته باشد. این ساختار آشنا است، بنابراین باعث میشود مخاطبان شما راحتتر و در دسترس اطلاعات جدید باشند.
- تنظیم
زمینه داستان سرایی در فروش شما بر نحوه برداشت مخاطب از داستان شما تأثیر می گذارد. صحنه بیشتر از جایی است که یک داستان اتفاق می افتد. اینگونه می توانید:
- ارزش ها و اهداف شخصیت های خود را به اشتراک بگذارید
- لحن مکالمات و عمل را تغییر دهید
- به جای گفتن، نشان دادن آن را آسان تر کنید
به عنوان مثال، فرض کنید در حال ایجاد یک کمپین تبلیغاتی هستید که دارای دو شخصیت اصلی است. یکی یک استارتاپ کوچک را اداره می کند و دیگری برای یک شرکت بزرگ کار می کند. کجا منطقی است که این دو با هم ملاقات کنند؟ موقعیت مکانی آنها چگونه می تواند بر مکالمه تأثیر بگذارد؟
اکنون که میدانید داستان سرایی در بازاریابی شما شما باید حاوی چه چیزی باشد، بیایید در مورد چگونگی ساخت داستان خود صحبت کنیم.
8 مرحله از فرآیند داستان سرایی در فروش
ما تأیید کردهایم که داستان سرایی یک هنر است. داستان سرایی در فروش نیز مانند هنر نیازمند خلاقیت، بینش و مهارت است. این هم نیاز به تمرین دارد.
نقاشان، مجسمه سازان و طراحان همگی فرآیندهای خلاقانه خود را هنگام تولید هنر خود دنبال می کنند. این به آنها کمک می کند تا بدانند از کجا شروع کنند، چگونه بینش خود را توسعه دهند و چگونه تمرین خود را در طول زمان کامل کنند. همین امر در مورد داستان سرایی در بازاریابی نیز صدق می کند به ویژه برای مشاغلی که داستان می نویسند.
چرا این فرآیند مهم است؟ زیرا بهعنوان یک سازمان یا برند، احتمالاً حقایق، ارقام و پیامهای زیادی دارید که میتوانید در یک داستان مختصر به مشتریان منتقل کنید. چگونه می دانید از کجا شروع کنید؟ خوب، از مرحله اول شروع کنید. پس از آن می دانید کجا بروید.
- مخاطبان خود را بشناسید.
چه کسی می خواهد داستان سرایی در فروش شما را بشنود؟ چه کسی قوی ترین نفع می برد و پاسخ می دهد؟ برای ایجاد یک داستان جذاب، باید خوانندگان خود و اینکه چه کسی پاسخ می دهد و اقدام می کند را درک کنید.
قبل از اینکه یک قلم را روی کاغذ بیاورید در مورد بازار هدف خود تحقیق کنید و شخصیت(های) خریدار خود را تعریف کنید. این فرآیند شما را با افرادی که ممکن است در حال خواندن، مشاهده یا گوش دادن به داستان شما باشند آشنا می کند. درک اینکه داستان سرایی در بازاریابی شما برای چه کسی است، در هنگام ساختن اساس داستان خود، جهت گیری بسیار مهمی را ارائه می دهد.
- پیام اصلی خود را تعریف کنید.
چه داستان شما یک صفحه باشد یا بیست، ده دقیقه یا شصت، باید یک پیام اصلی داشته باشد. مانند پایه و اساس یک خانه، شما باید پیام اصلی خود را قبل از حرکت به جلو تنظیم کنید.
آیا داستان شما فروش محصول یا جمع آوری سرمایه است؟ توضیح یک سرویس یا حمایت از یک موضوع؟ نکته داستان شما چیست؟ برای کمک به تعریف این موضوع، سعی کنید داستان سرایی در فروش خود را در شش تا ده کلمه خلاصه کنید. اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، پیام اصلی ندارید.
20 مولفه کلیدی در انتقال پیام بازاریابی
این مطلب را هم مطالعه کنید
- تصمیم بگیرید که چه نوع داستانی را تعریف می کنید.
همه داستان سرایی در فروش ها یکسان خلق نمی شوند. برای تصمیمگیری درباره نوع داستانی که میگویید، بفهمید که میخواهید مخاطبتان هنگام خواندن چه احساسی داشته باشد یا چه واکنشی نشان دهد.
این به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه داستان خود را بسازید و چه هدفی را دنبال می کنید. اگر هدف شما از موارد زیر است باید به این نحو عمل کنید:
تحریک عمل
داستان سرایی در بازاریابی شما باید نحوه انجام یک اقدام موفق را در گذشته شرح دهد و توضیح دهد که چگونه خوانندگان ممکن است بتوانند همان نوع تغییر را ایجاد کنند. از جزئیات بیش از حد، اغراق آمیز یا تغییرات در موضوع خودداری کنید تا مخاطبان شما بتوانند روی عمل یا تغییری که داستان شما تشویق می کند تمرکز کند.
داستان خود را تعریف کنید
در مورد مبارزات، شکست ها و پیروزی های واقعی و انسانی خود صحبت کنید. مصرفکننده امروزی از برندهایی که با اصالت به بازار میآیند، قدردانی میکند و با آنها ارتباط برقرار میکند. داستان سرایی در فروش شما باید منعکس کننده خود واقعی شما باشد.
انتقال ارزش ها
داستانی را تعریف کنید که به احساسات، شخصیتها و موقعیتهای آشنا کمک میکند تا خوانندگان بتوانند بفهمند که داستان چگونه در زندگی آنها کاربرد دارد. این امر به ویژه هنگام بحث درباره ارزش هایی که ممکن است برخی افراد با آن موافق نباشند یا درک نکنند، مهم است.
گسترش داستان در جامعه
داستان سرایی در فروشی انجام دهید که خوانندگان را به بحث و گفتگو و به اشتراک گذاشتن داستان شما با دیگران تشویق کند. از موقعیت یا تجربه ای استفاده کنید که دیگران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و بگویید: «من هم». موقعیت ها و شخصیت ها را خنثی نگه دارید تا طیف وسیعی از خوانندگان را جذب کنید.
اطلاع رسانی یا آموزش
داستان سرایی در بازاریابی را تعریف کنید که دارای یک تجربه آزمون و خطا باشد، تا خوانندگان بتوانند در مورد یک مشکل و نحوه یافتن و به کارگیری راه حلی بیاموزند. در مورد راه حل های جایگزین نیز بحث کنید.
- فراخوانی برای اقدام(call to action) خود را ایجاد کنید.
هدف و فراخوان برای اقدام شما (CTA) مشابه هستند، اما CTA شما اقدامی را مشخص می کند که می خواهید مخاطبان پس از مطالعه انجام دهند.
دقیقاً می خواهید خوانندگان شما بعد از خواندن چه کاری انجام دهند؟ آیا می خواهید آنها پول اهدا کنند، در یک خبرنامه مشترک شوند، در یک دوره آموزشی شرکت کنند یا محصولی بخرند؟ این را در کنار هدف خود مشخص کنید تا مطمئن شوید که آنها در یک راستا قرار دارند.
برای مثال، اگر هدف شما افزایش مخاطبان در جامعه است، CTA شما ممکن است این باشد که روی دکمه اشتراکگذاری کلیک کنند.
- رسانه داستانی خود را انتخاب کنید.
داستان ها می توانند اشکال و اشکال مختلفی داشته باشند. گاهی مردم داستان می خوانند. در مواقع دیگر آنها تماشا می کنند یا گوش می دهند. رسانه داستانی انتخابی شما به نوع داستان سرایی در فروش شما و همچنین منابعی مانند زمان و پول بستگی دارد.
در اینجا چهار راه مختلف وجود دارد که می توانید داستان سرایی در بازاریابی خود را بیان کنید:
نوشتن
داستان های نوشته شده به شکل مقاله، پست وبلاگ یا کتاب است. آنها عمدتا متنی هستند و ممکن است شامل برخی از تصاویر باشند. داستان های نوشته شده تا حد زیادی مقرون به صرفه ترین و قابل دسترس ترین روش داستان سرایی در فروش هستند.
صحبت كردن
شما داستانهای گفتاری را شخصاً میگویید، مانند ارائه، طرح یا پانل. سخنرانی های TED نمونه ای از داستان های گفتاری است. داستانهای گفتاری به دلیل ماهیت «زنده» و ویرایش نشدهشان، معمولاً برای انتقال پیامها و برانگیختن احساسات در دیگران به تمرین و مهارت بیشتری نیاز دارند.
سمعی
داستان سرایی در فروش صوتی با صدای بلند گفته می شوند اما ضبط می شوند این چیزی است که آنها را از داستان گفتاری متمایز می کند. داستان سرایی در بازاریابی معمولاً به صورت پادکست هستند و با فناوری امروزی، ساخت یک داستان صوتی مقرون به صرفهتر از همیشه است.
دیجیتال
داستان سرایی در فروش دیجیتال در رسانه های مختلفی از جمله ویدئو، انیمیشن، داستان های تعاملی و بازی ها ارائه می شود. این گزینه تا حد زیادی برای داستانهای پر طنین احساسی و داستانهای فعال و بصری مؤثرتر است. به همین دلیل است که تولید آنها ممکن است گران باشد. اما نگران نباشید: کیفیت ویدیو به اندازه انتقال یک پیام قوی مهم نیست.
در صورت داشتن هر گونه سوال یا ابهام فرم درخواست مشاوره را پر کنید.
تبلیغ نویسی چیست
این مطلب را هم مطالعه کنید
دسترسی به ادامه این محتوا مخصوص اعضای اوج است. برای عضویت بر دکمه زیر کلیک کنید.
داستان سرایی فروش چیست؟
داستان سرایی از کلمات برای ایجاد دنیاها و تجربیات جدید در تخیل خواننده یا شنونده استفاده می کند. داستان گویی می تواند بر احساسات انسان تأثیر بگذارد. همچنین میتواند افراد را به پذیرش ایدههای اصلی سوق دهد یا آنها را تشویق به اقدام کند.
چهار مولفه داستان های بزرگ چیست؟
چهار مؤلفه وجود دارد که یک داستان خوب را تشکیل می دهد صرف نظر از نوع داستانی که می خواهید بگویید.
- شخصیت ها
- تعارض و چالشها
- پایان مناسب
- ساختار مناسب
چرا داستان ها ایده ها را ترویج و شکل می دهند.
در طول تاریخ، مردم از داستان ها برای ترویج همکاری و تأثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی استفاده کرده اند. و شواهد علمی وجود دارد که داستان ها می توانند رفتار ما را تغییر دهند.
این به این دلیل است که داستان ها احساسات ما را درگیر می کنند. بنابراین، حتی اگر تحت استرس هستید، باز هم می توانید با یک داستان ارتباط برقرار کنید. این ارتباط ممکن است باعث شود نسبت به حقایق انتقاد کمتری داشته باشید، کمتر تدافعی باشید و نسبت به تغییر ایدههای خود بازتر باشید.
تیم تولید محتوای گروه مشاوران غزال
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام ممنونم مقاله خوبی بود. با اینکه خودم همیشه سعی کردم نکات و فنون مهارتهای فروش رو سعی میکنم مرور کنم ولی تا قبل از خوندن مقاله شما نمیدونستم داستان سرایی هم میتونه جزیی از مهارتهای فروش باشه. بعد از اینکه این مقاله رو خوندم دیدم خودم به شخصه چندین باز تحت تاثیر داستان سرایی که فروشنده اعمال کرده قرار گرفتم و خریدی رو انجام دادم حتی خریدی رو که از قبل برایش برنامه ریزی نکرده بودم. در اینستاگرام هم برایم پیش امده اینفلوئنسری که از داستانهای مختلف احساسی مثل داستان زندگی خودش و غیره استفاده کرده و من دیدم چقدر بازخورد مثبت و خوبی دریافت کرده و فروشش افزایش پیدا کرده
با احترام
خوشحالیم که همراهمون هستین
ممنون از نکاتی که فرمودین
بسیار بسیار عالی و مفید و کاربردی،سپاس
سلام و درود جناب اکبری
ممنون از توجهتون
سلام
نکات بسیار مفیدی ذکر شده بود
سلام و سپاس از همراهی شما جناب ترابی عزیز
تشکر از شما
خیلی استفاده کردم و برام مفید بود.
سلام و احترام و سپاس از همراهی شما