بلاگ

استارتاپ (Startup) چیست؟ 8 ویژگی مهم استارت آپ ها

استارتاپ

کلمه استارتاپ را همه جا می‌شنویم ولی این اصطلاح دقیقا چه تعریفی دارد؟ بگذارید با یک مثال ادامه دهیم. تا کنون اسم تپسی را شنیده‌اید؟ اگر بازار سهام را دنبال کرده باشید، می‌دانید که تپسی در لیست پیشنهاد خرید سهام قرار داشت. تپسی به عنوان یک تیم کوچک در تهران شروع کرد و الان در بسیاری از شهرها نیز در حال فعالیت است. یا رقیب تپسی که اسنپ هست نیز با تیمی کوچک شروع به کار کردند ولی بعد از مدتی علاوه بر تاکسی اینترنتی وارد دیگر حوزه هایی که خیلی از آنها را استفاده کرده ایم شدند مثل اسنپ فود. اسنپ تریپ و… اسنپ و تپسی مثال بارز یک استارت آپ موفق و اسکیل کرده هستند.

واقعیت این است که نمی‌توان مفهوم جامع و دقیقی برای استارت‌آپ عنوان کرد. به بیان ساده، استارت‌آپ یک شرکت نوپا است که توسط یک یا چند کارآفرین تأسیس شده است تا یک محصول یا خدمت منحصر به فرد را به بازار عرضه کنند.

انواع استارتاپ چیست؟

بیش از اینکه به بررسی ویژگی های استارتاپ بپردازیم، بد نیست با انواع استارت‌آپ آشنا شویم. برخلاف تصور عموم، همه استارت‌آپ‌ها لزوماً کمپانی‌های فناوری نیستند. این یک مسئله بسیار رایج در میان کارآفرینان جهان است. ارتباط بین این نوع شرکت‌ها و فناوری از دهه ۱۹۹۰ به وجود آمده است؛ زیرا این نوع راه‌اندازی‌ها بیشتر در شرکت های دارای وب‌سایت رایج است. اگرچه بسیاری از استارت‌آپ‌های موجود در حال حاضر ماهیت فناوری دارند، اما تنها محدود به این حیطه نمی‌شوند.

در اساس امر، استارت‌آپ یک مدل کسب و کار ثابت نیست بلکه یک مرحله حیاتی در ابتدای حیات    کسب و کارها است. همانگونه که در تعریف استارت‌آپ گفتیم، هدف اصلی استارتاپ خلق محصولی جدید یا افزودن ویژگی‌های جدید است. اگرچه برخی از ویژگی های استارتاپ ها با یکدیگر مشترک اند؛ اما تفاوت‌هایی نیز به چشم می‌خورد.

به صورت کلی ۶ مدل استارت‌آپ وجود دارد. این مدل‌ها به شرح زیر هستند.

استارتاپ مقیاس پذیر (Scalable Startup)

استارتاپ شرکت‌های بزرگ (Large Company Startup)

استارت آپ کسب و کارهای کوچک (Small Business Startup)

استارتاپ اجتماعی (Social Entrepreneurship Startup)

استارت آپ سبک زندگی (Lifestyle Startup)

استارتاپ قابل خرید (Buyable Startup)

انواع استارت‌آپ ها
انواع استارتاپ چیست؟

این مطلب را هم مطالعه کنید

هشت مورد ویژگی های استارت آپ

چارچوب یگانه‌ای برای همه استارت اپ ها وجود ندارد. اگر چه می‌توان با بررسی ویژگی های استارتاپ های مختلف به اشتراکاتی در میان آن‌ها رسید.

۱- نوآوری

نخستین مورد و یکی از مهم‌ترین ویژگی های استارتاپ ها نوآوری است. برای یک استارت آپ ضروری است که کارها را به شکلی متفاوت انجام دهد. یک کسب و کار از نوع استارت‌آپ برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازار، نیاز به عنصر متفاوتی دارد. نوآوری می تواند این عنصر مزیتی را برای آن ها فراهم کند. نوآوری ممکن است در محصولات آن ها یا در مدل کسب و کار مرتبط با شرکت وجود داشته باشد

۲- سابقه استارتاپ

یکی دیگر از ویژگی های استارت آپ که در تعیین ماهیت یک کسب و کار نقش دارد، سابقه یا سن استارت آپ است. در پاسخ سوال استارت آپ چیست باید بگوییم استارت‌آپ شرکت جدیدی است که هنوز در مراحل اولیه مدیریت برند، فروش و استخدام کارکنان مشغول به فعالیت است. غالباً این اصطلاح را به مشاغلی که کمتر از ۳ سال در بازار فعالیت داشته اند، اختصاص می‌‌دهند، در حالی‌که درست نیست. ممکن است شرکت شما ۷ سال سابقه فعالیت داشته باشد اما هنوز هم از آن به عنوان یک شرکت نوپا یاد کنند. باید بدانید که سابقه استارت‌آپ فقط به سن فعالیت شرکت شما بستگی ندارد، بلکه با مجموعه خاصی از ویژگی‌ها در ارتباط است.

۳- تعهد

داشتن تعهد، نه تنها از ویژگی های استارتاپ، بلکه از ویژگی‌ها و اصول هر نوع کسب و کاری است. راه‌اندازی استارت‌آپ باری سنگین و تلاشی مستمر است. به همین سبب شخصی که به دنبال شروع کسب و کار است باید از تعهد و التزام عملی بالایی برخوردار باشد.

۴- رشد و مقیاس‌پذیری

مقیاس‌پذیری یا Scalable بودن یکی از موارد کلیدی در میان ویژگی های استارتاپ است. استارت آپ شرکتی است که به طور مداوم در جستجوی یک مدل تجاری مقیاس پذیر و قابل تکرار است؛ برای اینکه بتواند بدون نیاز به افزایش منابع انسانی یا مالی، رشد کند. 

هشت ویژگی مشترک استارتاپ ها کدامند؟

این مطلب را هم مطالعه کنید

تفاوت کارآفرینی و استارتاپ چیست؟

نکته دیگری که در معرفی مرکز رشد استارت‌آپ باید مورد توجه قرار داد، تمیز کارآفرینی از استارت آپ است. در واقع کارآفرین یک کسب و کار تکراری را با یک تیم جدید و مکان جدید ایجاد می‌کند. در حالی که استارتاپ از پایه یک کسب و کار نوین است که حداقل در جامعه میزبان نظیر آن وجود ندارد. در واقع می‌توان گفت کاری که با ریسک فراوان آغاز می‌شود و بدون الگوبرداری از نمونه قبلی به راه خود ادامه می‌دهد و در نتیجه به خلق ثروت هنگفت می‌انجامد استارت‌آپ است.

مهم‌ترین تفاوت میان استارت آپ و کارآفرینی، حول سه محور میگردد. استارت آپ ها در 3 چیز گمراه راه هستند. محصولاتشان دقیقاً چیست؟ مشتریانشان چه کسانی هستند؟ چگونه پول دربیاورند؟ دقیقاً تفاوت کارآفرینی و استارت آپ در این 3 نکته خلاصه می‌شود.

کارآفرینان فرصت را پیدا می‌کنند.منظور از فرصت  یعنی بازار هدف، نوع محصول و مشکلی که دقیقاً قصد حل آن هست مشخص است. ولی در فرایند استارت آپ شما ایده‌ای نو دارید و مسیر آن در تاریکی مطلق قرار دارد.

کارآفرینان هم‌ حوزه تا حدی می‌توانند از تجربیات یک‌دیگر استفاده کنند اما در راه‌اندازی استارت آپ همه چیز برعکس است.‌‌

به دلیل نبود مدل کسب‌وکاری که تمامی مشکلات را پیش‌بینی کنند، راه‌اندازی استارت آپ ریسک بالایی دارد. استارتاپ ها به دلیل ایده جدیدی که اجرا می‌کنند و در قالب محصول ارائه می‌دهند، سرعت رشد بالاتری نسبت به کارآفرینی و کسب‌وکارهای سنتی دارند. البته در بعضی از مواقع به سرمایه اولیه کمتری نسبت به کارآفرینی نیاز دارد.

تفاوت یک شرکت یا سازمان بزرگ و استارتاپ چیست؟

  • افرادی که از نزدیک با سازمان‌های بزرگ و استارت ‌آپ ها در ارتباط بوده‌اند، به‌خوبی می‌دانند که ساختار یک سازمان بزرگ و ساختار یک استارت ‌آپ چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. این دو در موارد زیر با یکدیگر تفاوت دارند
  • شیوه کار: شیوه‌ی انجام کارها در یک استارت ‌آپ معمولاً از دستورالعمل‌های از پیش تعیین‌ شده پیروی نمی‌کند و گاه حتی ممکن است راه‌حل‌هایی که بصورت بداهه به ذهن افراد می‌رسد، بعنوان دستورالعمل اجرایی شود؛ اما در یک سازمان بزرگ هر کاری که بخواهد انجام شود باید برحسب دستورالعمل‌های از پیش تعیین‌ شده و با هماهنگی اجزای سلسله‌ مراتب باشد.
  • رشد سریع: استارت ‌آپ‌ ها قادرند در مدت‌ زمانی کوتاه به طیف گسترده‌ای از افراد خدمات ارائه دهند؛ این در حالی است که سازمان‌های بزرگ برای توسعه‌ بازار خود گاه به سال‌ها زمان و فعالیت نیاز دارند.
  • تفاوت در تصمیم گیری: در یک استارتاپ هیچ‌چیز قطعیت ندارد؛ شرایط عدم اطمینان تقریباً برای تمام استارت ‌آپ ها وجود دارد و تنها راه مطمئن شدن درباره‌ی یک محصول آزمایش آن است.. این در حالی است که سازمان‌های بزرگ بخش‌هایی ویژه‌ی تحقیق و مطالعه دارند و قبل از انجام هرکاری بر روی آن مطالعات گسترده انجام می‌دهند.
  • ارزش آفرینی: استارت ‌آپ ها کاری را انجام می‌دهند که در آن ارزشی نهفته باشد. هدف یک استارت آپ تنها کسب درآمد نیست؛ بلکه به ایده‌هایی فکر می‌کند که انجام آن‌ها می‌تواند ارزش‌آفرینی بالایی داشته باشد اما ارزش‌آفرینی در یک سازمان بزرگ، حداقل اصلی‌ترین وظیفه محسوب نمی‌شود. این موضوع به ویژه در سازمان‌های دولتی به وضوح قابل مشاهده است.
  • ارتباطات: ارتباطات شفاف و شیشه‌ای، کوتاه و ساده از دیگر ویژگی‌های استارت آپ ها است در سازمان‌های بزرگ، ارتباطات در سطوح مختلف به‌دقت تعیین‌شده و اغلب مورد نظارت بخش‌های معین قرار دارند
  • اشتباه کردن: استارت آپ ها به شکست‌های سریع و کوتاه عادت دارند. در واقع آن‌ها راه‌های مختلف را امتحان می‌کنند و تمام تلاش خود را در راه آزمودن یک ایده به کار می‌گیرند؛ اگر در مراحل اولیه شکست استارت آپ ها رقم بخورند، ناامید نمی‌شوند و حتی خوشحال هم می‌شوند که چیز زیادی را از دست نداده‌اند. استارت آپ ها حتی اگر در مراحل بعدی با شکست‌هایی مواجه شوند، سعی می‌کنند مشکلات را برطرف کرده و اصلاحات لازم را به وجود آورند؛ اما سازمان‌های بزرگ از شکست خوردن هراس بزرگی دارند. گاهی این شکست‌ها می‌تواند کل سازمان را از پا درآورد

نقش مرکز رشد استارت آپ در به‌ وجود آمدن کسب و کار

بنا به گفته‌ی SCORE مرکز رشد استارتاپ یا انکوباتورها امکان دسترسی به منابع مورد نیاز برای راه‌اندازی یک کسب و کار را فراهم می‌کنند. این منابع می‌تواند شامل فضای اداری و تجهیزات، تسهیلات مختلف، ارائه تخفیف یا خدمات حرفه‌ای رایگان، اداره امورد مالی و مسائل حقوقی باشد.

علاوه بر این، یکی از بزرگ ترین مزایای استفاده از انکوباتورها برای رشد کسب و کار فراهم کردن دسترسی به شبکه‌ای از همکاران تجاری موفق است. این مراکز عمدتاً از مشارکت یا همکاری چندین سازمان مختلف مانند مشاغل مرتبط با سرمایه گذاری، نهادهای دولتی، سازمان‌های توسعه اقتصادی و مراکز آموزشی مانند دانشگاه‌ها ایجاد می‌شوند.

مرکز رشد یا انکوباتور به شرکتی گفته می‌شود که زمینه پا گرفتن شرکت‌ها و استارت آپ هایی را که در مراحل ابتدایی خود قرار دارند فراهم می‌آورد. مراکز رشد از طریق در اختیار گذاشتن فضای کار، سرمایه اولیه منتورینگ و آموزش به کمپانی‌های تازه کار پر و بال می‌دهند.

اصطلاح لاتین مرکز رشد کلمه Incubator است که به معنای ابزاری امن برای کِشت و رشد نمونه‌های زنده از سلول و میکروب گرفته تا نوزاد نارس و جوجه‌کِشی است. درست مانند نوزادی که پس از رشد لازم از مرکز رشد (انکوباتور) خارج می‌گردد، استارت آپ ها هم پس از کسب امکانات و توانایی‌های مورد نظر از زیر سلطه و چتر حمایتی مراکز رشد بیرون می‌آیند.

بسته به نوع استارت آپ و مدیران آن، مدت زمان استفاده از مراکز رشد استارتاپ برای رشد کسب و کار متفاوت و عمدتاً کوتاه است. اما در همین مدت زمان، آن‌ها به بلوغ نسبی رسیده و می‌توانند بدون حمایت مرکز رشد به حیات خود ادامه دهند.

به ندرت پیش می‌آید که یک استارت‌آپ از روز نخست بتواند عملکردی کامل و شایسته  از خود نشان دهد. در اغلب موارد، تیم کوچکی از افراد روی ارائه نسخه اولیه و قابل قبول محصول خود کار می‌کنند. ممکن است هم‌بنیان‌گذاران تجاری یا کارشناسان بازاریابی هم در این تیم وجود داشته باشند؛ اما معمولاً این افراد فرصت استفاده از توانایی‌هایشان در مرحله اول را پیدا نمی‌کنند.

هیچ‌کس به طور قطع نمی‌تواند بگوید که رویاهای تجاری شما چقدر امکان تحقق دارند. اما یک چیز قطعی است؛ شما به منتور کسب و کار نیاز دارید.

در مورد چرخه عمر کسب و کار خود چقدر اطلاعات دارید؟

چرخه عمر کسب و کار مراحلی دارد که هر کارآفرین و مدیری باید در زمینه آن‌ها و مشخصات هر مرحله اطلاعات کافی داشته باشد. در این مقاله چرخه عمر یک کسب و کار را از شروع با استارتاپ، تا بلوغ در مرحله اسکیل آپ و تثبیت و افول احتمالی در اسکرواپ بررسی می‌کنیم.

در اکثر متون مراحل چرخه عمر کسب و کار از استارت اپ به مراحل استند آپ، مرحله استارتاپ، مرحله اسکیل آپ و مرحله اسکروآپ تقسیم بندی می شوند

چهار مرحله اساسی در چرخه عمر کسب و کار

این مطلب را هم مطالعه کنید

سطح آمادگی استارتاپ شما چه قدر است؟

زمانیکه شما به استارت‌آپ ‎‌ها کمک می‎کنید، قضاوت درباره سطح پیشرفت کاری آن‌ها دشوار است. این کار مخصوصا زمانی که شما برنامه‎‌ی استارت آپ ها را پیش می‌‎برید، بسیار دشوارتر است. چیزی که به آن نیاز است پیشرفت قابل اندازه‌گیری مبتنی بر شواهد و مدارک یک شرکت استارت‌آپی است. در واقع، سطح آمادگی استارت‌آپ (با الهام از سطح آمادگی سرمایه گذاری استیو) به عنوان یک معیار ارزیابی شناخته می‎شود.

این که بین یک ارائه عالی براساس یک پاورپوینت، یک آزمایش نمایشی دو دقیقه‎ای و ساخت یک مدل تجاری موفق چه رابطه‎ای وجود دارد، مشخص نیست.

همه استارت‌آپ ها از یک مسیر پیشرفت مشابه و قابل پیش‎بینی عبور نمی‎کنند، اما همه آن ها نیازمند رسیدن به یک سطح هستند. این سطح همان سطح آمادگی استارتاپ ها است. این سطح آمادگی از سطح آمادگی سرمایه‎‌گذاری Steve Blank برگرفته شده است. قطعا، سرمایه‎‌گذاری بخش مهمی از استارت‌آپ ها را به خود اختصاص می‌‎دهد اما این تنها چیزی نیست که استارت‌آپ ‎‌ها به دنبال آن هستند. بلکه می‎توان گفت سرمایه‎‌‌‌گذاری فقط بخش کوچکی از داستان استارت آپ است.

برای این که از چشم‌انداز یک استارت‌آپ به این مسیر نگاه کنید، ضروری است بخش‌های دیگری را هم دخیل کنید. با بهبود سطح آمادگی استارتاپ میتوان به یک کارآفرین نمونه تبدیل شد. همچنین، از طریق ردیابی پیشرفت یک استارت‌آپ میتوان به مراحل دیگر موفقیت دست یافت.

ما در گروه مشاوران غزال برای شما چک لیست سطح آمادگی استارتاپ را در نظر گرفته ایم ،شما با بررسی این چک لیست میتوانید سطح آمادگی استارتاپ خود را بسنجید.

سطح آمادگی استارتاپ

این مطلب را هم مطالعه کنید

مدل رشد استارت آپ وضرورت استفاده از آن

یکی از مهم‌ترین اقداماتی که مدیران استارت آپ ها باید برای مدیریت محصول خود انجام دهند، انتخاب یکی از مدل های رشد استارت آپ ها است. در واقع مدل رشد استارتاپ، مفهوم جدید و ارتقا یافته‌ی مفهوم قدیمی رشد کسب و کارها محسوب می‌شود که شباهت‌ها و تفاوت‌های زیادی بین آن‌ها دیده می‌شود. اما امروزه بیشتر شرکت‌ها روی مفهوم مدل رشد تمرکز کرده‌اند و رویکردی تجربی و داده‌محور در پیش می‌گیرند.

در یک تعریف کلی، مدل رشد مانند یک معادله‌ ریاضی است که متغیرهای مختلف موجود در کسب و کارتان را شناسایی کرده و با بررسی هماهنگی موجود میان آن‌ها، چگونگی رشد استارت آپ‌ که اسکیل آپ می‌شود را مشخص می‌کند.

ساخت MVP (کمینه محصول پذیرفتنی)

شما یک ایده برای محصولی دارید که فکر‌ می‌کنید نوآورانه و جذاب است و حتی ممکن است سرمایه‌گذاران را جذب کند. شما هیجان‌زده هستید و بودجه اولیه را نیز دارید؛ اما نمی‌دانید در مرحله پس از خطور این ایده به ذهن شما تا زمان عرضه محصول چه خواهد شد. در این مقاله به 5 مرحله ساخت MVP (کمینه محصول پذیرفتنی) که عبارت است از ویژگی‌های فیزیکی محصول، می‌پردازیم.

MVP ساده‌ترین فرایند ممکن است که برای اثبات کارکرد یک محصول لازم است. این مهم‌ترین چیزی است که در ابتدا برای جذب یک مشتری یا سرمایه‌گذار اولیه نیاز دارید تا ارزش محصول شما را درک کند.

یک نرم‌افزار MVP که به درستی اجرا شده باشد شما را قادر می‌سازد تا:

تست کنید که آیا فرضیات شما قابل اطمینان است یا خیر.

برای رفع مشکلات اولیه، بازخورد کاربران را جمع‌آوری کنید.

آزمایش‌های سریع برای عرضه سریع‌تر محصول را تکرار کنید.

در زمان و هزینه صرفه‌جویی کنید.

تعریف mvp چیست؟

این مطلب را هم مطالعه کنید

تفاوت استارتاپ و اسکیل آپ

جالب است بدانید که تنها ۱۱ درصد از استارت‌آپ های اروپایی، ۲۲ درصد از استارت‌آپ های آمریکایی و یک درصد از استارت‌آپ های ایرانی عمری بیشتر از پنج سال دارند. علت این مسئله به توانایی استارت آپ ها در اسکیل کردن برمی‌گردد. برای درک بهتر این موضوع باید با مفهوم اسکیل آپ و تفاوت استارتاپ و اسکیل آپ آشنا شوید.

استارت آپ شرکتی است که در مراحل اولیه از تعیین تناسب کالا و بازار، آزمون تقسیم بندی مشتری و تلاش برای دستیابی به حاشیه سود مثبت می‌باشد. اسکیل آپ شرکتی تعریف می‌شود که قبلا محصول خود را در بازار اعتبارسنجی کرده و ثابت کرده است که دارای صرفه­‌جویی در مقیاس پایدار است. این دو مرحله از چرخه عمر تفاوت‌های خیلی زیادی با هم دارند که در مقاله زیر هفت تفاوت کلیدی را با هم مرور می‌کنیم. بنابراین، اگر هنوز در مورد تفاوت استارت‌آپ و اسکیل آپ با یکدیگر سردرگم هستید. مقاله زیر را از دست ندهید.
هم‌چنین اگر می‌خواهید بدانید که اصلا اسکیل چیست؟ مقاله اسکیل آپ غزال را مطالعه کنید.

هک رشد استارت‌آپ چیست؟

هک رشد استارتاپ یک تکنیک تجربه‌محور است که مؤثرترین راهکارها برای رشد استارت آپ را به شما نشان می‌دهد. این فرایند شامل ترکیبی از بازاریابی، توسعه، طراحی، مهندسی، آنالیز داده‌ها و … است.

1- تلفیق محصولات (Product Integration)

ترجیح می‌دهید پایگاه  مشتریان خود را از ابتدا بسازید یا از پلتفرمی با ده‌ها هزار کاربر فعال بهره ببرید؟ طبیعتاً مورد دوم کار را برای شما بسیار ساده‌تر می‌کند. چه چیزی بهتر از اینکه بدون تلاش زیاد بتوانید به مخاطبانی گسترده دست پیدا کنید؟

این هک رشد استارتاپ توسط کمپانی Airbnb معروف شد. این کمپانی از پلتفرم Craigslist و پایگاه مشتریان آن برای رشد خود استفاده کرد. این استارت آپ موفق با انتشار همزمان تمام آگهی‌های موجود در پلتفرم خود روی Craigslist توانست پایگاه مشتریان خود را بسازد. به علاوه، آن‌ها یک کمپین ایمیلی راه انداختند تا به افراد مختلف اطلاع دهند که پست کردن آگهی در Airbnb ساده‌تر و کاربردی‌تر است.

۲- تهیه لیست ایمیل

استراتژی دوم ارسال ایمیل به مخاطبان بود. ایمیل مارکتینگ یکی از راهکارهای نسبتاً قدیمی و مؤثر بازاریابی برای رشد کسب و کارها است. ساختن یک لیست ایمیل به شما کمک می‌کند محصولاتتان را پیش از عرضه اصلی در اختیار تعداد مشخصی از افراد قرار داده و از پاسخ و بازخورد مشتریان بهره‌ ببرید.

۳- ایجاد پتانسیل همه‌گیر شدن

برای اینکه بتوانید این هک را برای استارت‌آپ خود به کار ببرید باید بتوانید یک ارزش خاص برای کاربران ایجاد کنید که منحصر به پلتفرم شما باشد. برای مثال، این ارزش در اپلیکیشن‌های پیام رسان سرعت بالاتر و رایگان بودن ارسال پیام و برقراری تماس است.

۴- ساده‌ سازی صفحه اصلی

هر استارت آپی وب‌سایت خود را دارد. احتمالاً برایتان پیش آمده باشد که وارد یک وب‌سایت بشوید و شلوغی بیش از حد آن یا در دسترس نبودن چیزی که به دنبال آن هستید، باعث ترک سایت شده باشد. یک هک رشد ساده‌ دیگر که تأثیر به‌سزایی در رشد سریع استارت آپ شما خواهد داشت همین موضوع است.

تلاش کنید صفحه اصلی وب‌سایتتان تا حد امکان ساده، جذاب و کاربردی باشد. این سادگی سبب سهولت فرایند تصمیم‌گیری برای کاربران شده و احتمال گیجی یا بیش از حد فکر کردن مشتریان را کاهش می‌دهد.

بهترین استارتاپ های ایرانی چیست؟

1.استارتاپ دیجی کالا

فروشگاه اینترنتی دیجی کالا یکی از موفق ترین استارت‌آپ های ایران است که با ارائه فضای گسترده، محصولات فوق العاده ای را اعم از پوشاک، لوازم الکترونیک یا لوازم خانگی به مردم ارائه می دهد؛ به نحوی که خیلی از افراد برای کسب اطلاعات و آگاهی از قیمت خدمات ابتدا به این سایت مراجعه می کنند حتی اگر قصد خرید هم نداشته باشند.

پس همانطور که می بینید دیجی کالا ییکی از بزرگترین «استارت‌آپ های ایران» است؛ همچنین رتبه اول استارت‌آپ های ایران را به خود اختصاص داده است. دیجی کالا تنها استارتاپ ایرانی است که در بین 100 استارت آپ برتر دنیا قرار دارد.

2.استارت‌آپ جابینجا

یکی از معروف ترین استارت آپ های ایرانی که در زمینه کاریابی و استخدام فعالیت دارد جابینجا است. در جابینجا به عنوان کارفرما می توانید آگهی دهید و دنبال جذب افرادی باشید که مهارت های لازم برای کار در سازمان شما را دارند؛ همچنین اگر کارجو هستید با ارائه رزومه و توانمندی های خود می توانید دنبال کار مناسب خود باشید.

3.استارتاپ اسنپ

اسنپ یکی دیگر از «استارت‌آپ های جدید ایران» است که فکر نکنم کسی از ما برنامه اسنپ را در گوشی شخصی اش نداشته باشد! این استارتاپ کار خود را از سال 93 شروع کرد و به حمل و نقل های درون شهری پرداخت.

کافیست با انتخاب مبدأ و مقصد خود و مشاهده میزان هزینه برآوردشده سفر خود را انجام دهید. اخیراً امکانات جدیدی به این اپلیکیشن اضافه شده است مثل اسنپ فود، اسنپ دکتر و… که انجام کارهای شهروندان را آسان کرده است.

4.استارت‌آپ علی بابا

استارت‌آپ علی بابا معتبرترین منبع برای رزرو بلیط هواپیما و قطار به شمار می آید. این استارت آپ ایرانی امکان خرید بلیط چارتر را هم فراهم کرده است و اگر پرواز کنسل شود هزینه استرداد به شکل آنلاین به حساب شما واریز خواهد شد. همچنین اگر دنبال اطلاعاتی در زمینه مقاصد پروازی و ایرلاین های خارجی هستید می توانید به سایت علی بابا مراجعه کنید.

5.استارتاپ آپارات

استارت آپارات قدرتمندترین پلتفرم پخش ویدیو است که زیر مجموعه هلدینگ صباایده است.اولین و درعین حال قدرتمند‌ترین بودن این پلتفرم باعث شده است تا مخاطبان زیادی را جذب کند و یک رفرنس در این زمینه باشد.

برخی از اصطلاحات مربوط به استارتاپ

با افزایش استارت‌آپ ها در سراسر جهان بود که اصطلاحات استارت‌آپی جای خود را باز کردند. تا جاییکه اصطلاحاتی همچون unicorn و pivot به اصطلاحات کارآفرینی خارج از حوزه استارت آپ نیز تبدیل شده‌اند. این مطلب یک واژه نامه استارتاپی جامع نیست اما تلاش دارد تا برخی اصطلاحات رایج در استارتاپ و واژگان و اصطلاحات استارتاپی را با شما مرور کند.

 

Acqui-hired: هنگامی است که یک شرکت کوچک و شکست خورده صرفا به دلیل کارمندانش خریداری می‌شود. این واژگان استارت‌آپی به نوعی مانند به دست آوردن سرمایه فکری از یک کادر کاری آماده و بااستعداد است.

 

Angel investor یا سرمایه گذار فرشته: در واژگان و اصطلاحات استارت‌آپی ، فردی را می‌گویند که پول خود را در مراحل اولیه و در ازای دریافت سهام کسب و کار، در آن سرمایه گذاری می‌کند. این فرشته می‌تواند یک کارآفرین با ارزش خالص بالا یا دوست یا یکی از اعضای خانواده باشد که مایل به سرمایه گذاری در یک ایده عالی است. سرمایه گذاران فرشته معمولا نسبت به سرمایه گذاران خطرپذیر پول کمتری به میان می‌گذارند؛ اما برخی از این فرشته‌ها نیز هستند که با تشکیل گروه‌هایی برای سرمایه گذاری، در فرصت‌های تجاری بزرگتر همراه می‌شوند.

Burn rate: از اصطلاحات کارآفرینی بوده و مقدار وجه نقدی است که هر ماه در رابطه با سرمایه خود خرج می‌کنید. مبلغ سرمایه خود را بر مبنای Burn rate تقسیم کنید تا طول عمر شرکت شما تعیین شود (حداقل تا مرحله بعدی تامین مالی).

 

Exit strategy یا استراتژی خروج: روشی مورد تصور شما برای خروج سرمایه خود از کسب و کار. در واژگان و اصطلاحات استارتاپی، این روش دیگری برای فکر کردن در مورد برنامه‌های آینده شما برای شرکت است. خواه بخواهید آن را بفروشید، تملک کنید (یا استخدام کنید)، با شرکت دیگری ادغام شوید، به سهام عمومی بروید یا تجارت را کاملا منحل کنید. با داشتن این استراتژی، یک قدم به جلو می‌روید. استراتژی خروج از مهمترین اصطلاحات استارت‌آپی است.

 

Going public یا عمومی شدن: IPO یا عرضه اولیه عمومی را می‌گویند. در فرهنگ اصطلاحات کارآفرینی، این روش را باید راهی دیگر برای جمع آوری کمک مالی در نظر بگیرید. در این روش، سهام شرکت خود را برای خرید به مردم عرضه می‌کنید. این کار ممکن است ثروت خوبی برای شما به ارمغان بیاورد و در عین حال ممکن است هزینه‌هایی روی دست شما بگذارد. عرضه اولیه توسط بانک‌های سرمایه گذاری انجام شده و کسب و کار شما توسط تحلیل‌گران قیمت‌گذاری می‌شود.

 

Pivot: این اصطلاح استارت آپی کاربرد فراوانی داشته و در بسیاری مواقع، راه نجات کسب و کار از شکست است. تصحیح دوره برای استارت آپ ها بر اساس یافته‌های به دست آمده از آزمایش‌ها و تجزیه و تحلیل کاربر را می‌گویند.

 

Traction: در واژگان استارت‌آپی، به معنای ارزیابی معیارهای اصلی است. سرمایه گذاران برای ارزیابی فرصت سرمایه گذاری در طول زمان، به Traction یا کشش کسب و کار شما نگاه می‌کنند. به عنوان یک بنیانگذار استارتاپ، حتی می‌توانید پیش از ساخت یک محصول، کشش ایجاد کنید. شرکت هایی مانند Buffer و Robinhood لیستی از ده ها هزار کاربر بالقوه را قبل از انتشار اولین نسخه از محصولات خود آماده می‌کنند. یکی از روش‌های متداول و موثر برای ایجاد کشش، بازاریابی درونی است.

مشاغل استارتاپ چیست؟

استارت‌آپ‌ها اغلب برای چندین موقعیت، از جمله توسعه‌دهندگان وب، مهندسان یا مدیران موفقیت مشتری، نامزد جذب می‌کنند. اگر به دنبال شروع شغلی هستید که با آموزش و جاه طلبی های شما مطابقت داشته باشد، یادگیری در مورد مشاغل کلیدی در یک استارتاپ می تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا این محیط کاری برای شما مناسب است یا خیر.

در این بخش توضیح می‌دهیم که چگونه می‌توان یک نقش را شروع کرد، و به معرفی 6 شغل در یک استارتاپ می پردازیم:

1.استخدام کننده

یک استخدام کننده بهترین استعداد را برای استارت آپ پیدا می کند. از آنجایی که بسیاری از استارت‌آپ‌ها در صنعت فناوری هستند، این نوع استخدام‌کننده اغلب تخصص پیدا کردن توسعه‌دهندگان و برنامه‌نویسان بسیار ماهر را دارد. آنها مسئول کل فرآیند استخدام، از جمله غربالگری، مصاحبه، استخدام و استخدام کارکنان جدید هستند. آنها همچنین ممکن است به تیم اجرایی در نوشتن و ارسال فرصت های شغلی کمک کنند.

2.توسعه دهنده کسب و کار

یک توسعه دهنده کسب و کار به استارتاپ کمک می کند تا ارتباطات تجاری مهمی را ایجاد کند. آنها از مهارت های شبکه سازی خود برای ایجاد روابط با مشتریان، سرمایه گذاران، فروشندگان و سایر سهامداران مهم استفاده می کنند.

افرادی که در این نقش قرار دارند اغلب مهارت های مذاکره قوی دارند، زیرا ممکن است مسئول ارائه شرایط قراردادها و معاملات تجاری باشند. آنها نیازهای استارتاپ را ارزیابی می کنند و از مهارت های متقاعدکننده خود برای انجام معاملات و مشارکت های سودمند استفاده می کنند.

3.متخصص بازاریابی

یک متخصص بازاریابی مسئول کمک به استارتاپ در ایجاد هویت و آگاهی از برند است. از آنجایی که استارت‌آپ‌ها اغلب تلاش‌های جدیدی هستند، متخصص بازاریابی وظیفه دارد نامی در این صنعت ایجاد کند.

آنها برای تعریف مخاطب هدف و کشف راه هایی برای دستیابی به این مصرف کنندگان تلاش می کنند. متخصصان بازاریابی معمولاً در کانال های بازاریابی مختلف از جمله رسانه های اجتماعی، ایمیل، پرداخت به ازای کلیک، بهینه سازی موتورهای جستجو و رسانه های سنتی با تجربه هستند.

4.مدیر دفتر

یک مدیر دفتر بر وظایف اداری یک استارتاپ نظارت می کند. آنها وظایف مختلف دفتری مانند هماهنگی برنامه ها، پاسخگویی به تماس های تلفنی، برنامه ریزی جلسات، گرفتن پیام و سازماندهی پرونده ها را بر عهده دارند. این شخص به عنوان یک واسطه بین بخش های مختلف یک استارتاپ عمل می کند و اطمینان می دهد که همه از تغییرات شرکت سازماندهی شده و آگاه هستند.

5.نماینده فروش

نماینده فروش در یک استارتاپ مسئول جذب مشتریان بیشتر شرکت است. این نقش برای موفقیت شرکت بسیار مهم است، زیرا به دست آوردن مشتریان بیشتر می تواند به رشد سریع شرکت برای دستیابی به اهداف و شاخص های کلیدی عملکرد کمک کند. این شخص با استفاده از انواع تاکتیک‌های فروش، مانند تماس‌های سرد، ایمیل‌ها و جلسات حضوری، برای تعامل با مشتریان و بستن قراردادها کار می‌کند.

6.مدیر محصول

یک مدیر محصول بر هر چیزی که با توسعه محصول مرتبط است نظارت می کند. آنها مسئول طراحی محصولات، همکاری با مهندسان و ایجاد نمونه های اولیه هستند. شخصی در این نقش ممکن است بر توسعه مشتری و مدیریت پروژه نیز نظارت کند. این فرد بسیار ماهر باید مهارت های کامپیوتری قوی و تجربه کدنویسی مناسبی داشته باشد.

از مقاله "استارتاپ چیست "چه چیز هایی یاد گرفتیم؟

همانطور که در سایر مقاله های موجود در سایت ذکر شده است؛ تنها نیمی از استارت‌آپ ها در سه سال اولیه خود ‌می‌توانند رشد کنند و وارد مرحله‌ی اسکیل آپ شوند. شناخت مفاهیم استارت آپ و اسکیل آپ و دانستن نکات مهمی در راستای تفاوت استارت آپ و اسکیل آپ باعث می‌شود تا درک بهتری از وضعیت شرکت خود داشته باشید. در این مقاله سعی شد به مفاهیم کلی استارت‌آپ ها بپردازیم و در انتهای هر بخش لینکهای مناسب که به شرح تفضیلی هرکدام از موارد آورده شده است. اگر به مطالعه بیشتر در زمینه استارتاپ ها علاقه مندید، این سایت انگلیسی زبان کمکتان می‌کند.

با توجه به اهمیت موضوع استارتاپ و مفاهیم و اصطلاحات آن ما در گروه مشاوران غزال تصمیم گرفتیم برای شما یک فیلم آموزشی در این مورد آماده کنیم.

شما میتوانید با دیدن این فیلم آموزشی درک درستی از استارتاپ پیدا کنید و با کلیات آن آشنا شوید.

سوالات متداول درباره استارتاپ

واقعیت این است که نمی‌توان مفهوم جامع و دقیقی برای استارت‌آپ عنوان کرد. به بیان ساده، استارت‌آپ یک شرکت نوپا است که توسط یک یا چند کارآفرین تأسیس شده است تا یک محصول یا خدمت منحصر به فرد را به بازار عرضه کنند.

استارت‌آپ مقیاس پذیر (Scalable Startup)

استارت‌آپ شرکت‌های بزرگ (Large Company Startup)

استارت‌آپ کسب و کارهای کوچک (Small Business Startup)

استارت‌آپ اجتماعی (Social Entrepreneurship Startup)

استارت‌آپ سبک زندگی (Lifestyle Startup)

استارت‌آپ قابل خرید (Buyable Startup)

هک رشد استارت‌آپ یک تکنیک تجربه‌محور است که مؤثرترین راهکارها برای رشد استارت‌آپ را به شما نشان می‌دهد. این فرایند شامل ترکیبی از بازاریابی، توسعه، طراحی، مهندسی، آنالیز داده‌ها و … است.

مرکز رشد یا انکوباتور به شرکتی گفته می‌شود که زمینه پا گرفتن شرکت‌ها و استارتاپ‌هایی را که در مراحل ابتدایی خود قرار دارند فراهم می‌آورد. مراکز رشد از طریق در اختیار گذاشتن فضای کار، سرمایه اولیه منتورینگ و آموزش به کمپانی‌های تازه کار پر و بال می‌دهند.

اشتراک گذاری:

11 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام به تیم غزال و سپاس از زحمات شما عزیزان
    میشه لطفا تفاوت بین استارت آپ و کسب و کار کوچک رو بگید.
    تشکر

    • وقت بخیر جناب فرخی عزیز،
      یک استارتاپ به دنبال رشد سریع است، در حالی که یک کسب و کار کوچک بیشتر بر ایجاد و حفظ یک جریان درآمد ثابت و پایدار تمرکز دارد. به طور کلی کسب و کارهای کوچک تلاشی برای اسکیل نمی کنند.
      موفق باشید.

  • سلام
    آیا سایت غزال فیلمی راجع به تعریف استارتاپ چیست و استارتاپ ها داره؟

  • باتشکر از مقاله استارتاپ چیست
    اینکه بخشی از اقتصاد کشور توسط استارتاپ ها جلو برود، جای خوشحالی است

  • سلام
    سوالم اینه که آیا استارتاپ ها حتما باید بر بستر دیجیتال باشند؟ یعنی یک استارتاپ وقتی معنا پیدا میکنه که فروشش رو از طریق اینترنت انجام بده؟

    • وقت بخیر
      در تعاریف استارتاپ ها این است که یک کسب و کاری بتواند رشد زیادی بکند و در عین حال کوچک( کم هزینه) بماند یعنی در استارتاپ شیب منحنی رشد باید بیشتر از هزینه باشه و رابطه نمایی با یکدیگر داشته باشند
      بستر دیجیتال هم همینکار را میکند یعنی شما با خدمات الکترونیکی بدون نیاز به اضافه کردن مرکز پخش و اضافه کردن پرسنل و … می‌توانید تا هزینه هایتان را کنترل کنید

دیدگاهتان را بنویسید

دستورالعمل ۱۰ مرحله‌ای راه اندازی کسب‌وکار

Hidden

یک جلسه مشاوره رایگان با تیم مشاوره غزال تنظیم و نقشه راه رشد را دریافت کنید.

مهمترین مانع رشد کسب‌وکارتان را شناسایی کنید.

اشتراک سالانه اوج شامل کیس‌استادیهای مدیریتی است که هر سه شنبه به صورت صوتی منتشر می شود.

دوره ‌های آموزشی تخصصی در حوزه رشد و توسعه

با یکی از مشاوران آنلاین ما ارتباط بگیرید و سوال خود را بپرسید.

دستورالعمل راه اندازی کسب‌وکار