Notification

بلاگ

دلایل شکست نوآوری چیست ؟ ۷ دلیل اصلی

دلایل شکست نوآوری
نوآوری فرآیندی است که از طریق آن یک سازمان جنبه های جدیدی را به عملکرد شرکت معرفی می¬کند تا رشد، حضور و قدرت خود را در بازار بهبود بخشد. این جنبه ها می¬تواند از نوآوری محصول جدید تا نوآوری در بازار موجود با نوآوری تجاری جدید متغیر باشد. در حالی که موانع زیادی برای نوآوری وجود دارد، برندها همواره در حال نوآوری یا معرفی ایده های نوآورانه در بازار هستند. بنابراین، سوال اصلی که مطرح می شود این است که چرا نوآوری در سازمان های مستقر شکست می خورد؟ موفقیت یک سازمان به توانایی آن در نوآوری بستگی دارد. نوآوری برای بقای هر سازمانی در این محیط پرشتاب ضروری است، یا برای ماندن در بازار، کسب مزیت رقابتی یا در نهایت کسب درآمد. اما در فرآیند حل مشکل، سازمان ها در رویکردهای نوآورانه خود شکست می خورند. ممکن است شکست نه تنها به دلیل نوآوری باشد، بلکه ممکن است در رابطه با محصولات، پروژه ها یا حتی در ادغام و تملک باشد. قانون تجربی این است که 90٪ نوآوری ها شکست میخورند و از 10٪ فقط چند درصد وارد مرحله بازار می شوند. در تجارت، ما این 90% را نوآوری ناموفق می نامیم. اگرچه این اساس موفقیت 10 درصد را تشکیل می¬دهد، لازم است دلایل شکست نوآوری در بیشتر مواقع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این مقاله 7 دلیل اصلی برای شکست نوآوری در سازمان ها آورده شده است با ما همراه باشید تا به بررسی هر یک از این دلایل بپردازیم

بیشتر کسب و کارها تمایل دارند بیشتر بر اهداف و نتایج کوتاه مدت تمرکز کنند تا اینکه از دیدگاه بلندمدت به اهداف فکر کنند. هر سازمان اهداف خود، نتایجی را که برای سه ماهه بعدی باید به دست آورد و استراتژی دستیابی به آن اهداف را تعیین می کند.

در این فرآیند دستیابی به اهداف کوتاه مدت، اکثر شرکت ها تمایل دارند تا منابع زیادی را صرف فروش و بازاریابی کنند. بنابراین، بیشتر بودجه صرف می شود و بسیار کمتر به سمت تحقیق و توسعه و نوآوری می رود.

در حین اجرای استراتژی‌های نوآوری بلندمدت، نیاز مبرمی به مدیریت عالی ریسک وجود دارد، که نه تنها از توقف پروژه‌های بلند مدت جلوگیری می‌کند، بلکه شرکت را قادر می‌سازد تا از مزیت یادگیری ناشی از شکست استفاده کند.

2- فقدان ذهنیت نوآوری

دلیل دیگر شکست نوآوری به خاطر ذهنیت کارکنان در خود سازمان است. کارمندان باید ذهنیتی نوآورانه داشته باشند تا با ایجاد چیزی جدید مشکل نوآوری را حل کنند.

فرهنگ این طرز فکر باید در درون خود سازمان پرورش داده شود و از بالا شروع شود و در هر سطحی از سازمان نفوذ کند. شرکت ها باید خلاقیت خود را تقویت کنند، ایده های جدید را طوفان فکری کنند و کارکنان خود را پرورش دهند تا یک قدم فراتر رفته و خارج از چارچوب فکر کنند.

بر اساس یک مطالعه اقتصادسنجی توسط Geroski، شرکت های نوآور سریعتر رشد می­کنند و سود بیشتری نسبت به شرکت های غیر نوآور کسب می کنند. این درست از طرز فکر کارمندان و اینکه چگونه مدیریت اهداف و جاه طلبی های شرکت را به تصویر می کشد آغاز می شود.

3- ترس از شکست

فرض کنید، شما در سازمان سعی کردید یک محصول بسیار نوآورانه برای حل مشکل کاربر خود ارائه دهید. شما مقدار قابل توجهی پول و منابع را صرف تحقیق و توسعه، فروش یا حتی بازاریابی کرده اید.

اما در ادامه مشخص می‌شود که محصول شکست خورده است. چه تأثیری بر کارمندان شما برای پیشرفت های آینده دارد؟ کارمندان به دلیل ترس از شکست در کاری حتی ممکن است تصمیم بگیرند هیچ چیز جدیدی را امتحان نکنند. همچنین حس اعتماد به نفس پایین می­تواند در بین کارکنان ایجاد شود و با بی میلی برای امتحان چیزهای جدید یا درگیر شدن در پروژه های چالش برانگیز جدید همراه باشد. ترس از شکست عمدتاً به دلیل ناکافی بودن دارایی های مکمل در یک سازمان است.

چنین دارایی‌هایی می‌توانند شامل جلسات ارزیابی باشند که به آنها کمک می‌کند اشتباهات خود را به راحتی تجزیه و تحلیل کنند، عدم تشویق مدیران، یا کمبود اعضای تیمی که اعتماد کارکنان را افزایش می‌دهد نیز باعث ترس از شکست در کارکنان شود.

4- فقدان ساختار و فرآیندهای نوآوری:

وقتی در استراتژی نوآوری خود فاقد ساختار و فرآیند هستید، گرفتن نتایج ملموس از آن واقعاً دشوار است. اکثر سازمان ها در واقع چارچوب روش شناسی یا فرآیند ساختار یافته ای ندارند.

برای دستیابی به موفقیت در مورد نوآوری قطعاً یک فرآیند و روش لازم است. یک چارچوب مناسب برای ارزیابی مزایا و معایب مورد نیاز است. ارزیابی و تجزیه و تحلیل باید بالاترین اولویت برای شرکت ها و نوآوران فردی باشد.

اکثر پروژه های موفق در داخل بازار سرچشمه می گیرند نه در داخل شرکت. برای شناخت خوب بازار، یک استراتژی نوآوری ضروری است. از این طریق تصمیم گیرندگان می توانند کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل کنند و پروژه های موفقی را وارد کنند.

5-عدم درک نیازهای مشتری

نوآوری همچنین زمانی می تواند شکست بخورد که سازمان ها ندانند مشتریانشان چه می خواهند و چه نیازهایی دارند. بسیاری از نوآوری‌های جدید با شکست مواجه می‌شوند، زیرا سازمان‌ها از مشکل کاربری که می‌خواهند حل کنند، مشتریانشان چه می‌خواهند یا محصولاتی را ارائه می‌کنند که مشتریان در وهله اول نمی‌خواستند، آگاه نیستند.

برای پیشرفت‌های مخرب، سازمان‌ها باید بدانند که مشتریانشان چه فکری می‌کنند و چه احساسی دارند، چگونه خارج از کسب‌وکارشان با سایر شرکت‌ها و رفتار مصرف‌کننده‌شان تعامل دارند. برای درک بهتر این موضوع میتوانید مقاله نیاز مشتری را مطالعه فرمایید

6-نداشتن انگیزه تیمی

شما نمی توانید به تنهایی نوآوری کنید، یا این کار یک نفر نیست. تا زمانی که تیمی نداشته باشید که به طور کامل از آنچه شما در تلاش برای حل آن هستید حمایت کند، نوآوری نمی تواند موفق شود. نوآوری نیاز به مهارت و سرمایه گذاری در افراد و تیم ها دارد.

تعدادی از ابتکارات به دلیل فقدان برنامه‌های پاداش ، ابزارهای شفافیت برای تولید و ارزیابی واضح ایده‌های جدید، تسهیل جلسات و تلاش‌های همکاری (داخلی و خارجی) با شکست مواجه می‌شوند.

با تیم‌های با انگیزه ایده‌های نوآوری بهتر، بینش‌های جدید و نتایج بهتری دریافت می‌کنید. تیم‌های نوآوری داخلی شما باید برای ایجاد ایده‌ها و محصولات نوآورانه جدید پرانرژی و فعال باشند.

7- کمبود بودجه

یکی از شایع ترین دلایل شکست نوآوری به دلیل کمبود بودجه یا پول سرمایه گذاری شده در رویکردهای نوآورانه است. اگر یک پروژه نوآوری با پول مناسب برای جمع‌آوری تیم‌ها، ایده‌های طوفان فکری، ساخت نمونه اولیه، آزمایش کیفیت و غیره مورد حمایت قرار نگیرد، در آن صورت حرکت خود را به سمت تکمیل از دست خواهد داد.

بودجه مانند نشانه ای از تعهد سازمان نسبت به دستیابی یا ایجاد چیزی خارق العاده است. حتی اگر با بودجه محدود کارهای زیادی می توان انجام داد، سازمان باید تعادل را درست تنظیم کند و بودجه ای را برای پروژه های تحقیق و توسعه و نوآوری کنار بگذارد.

سرمایه گذاری کمتر در تحقیق و توسعه می تواند برای چرخه کلی نوآوری مضر باشد زیرا اساس یا پایه یک پروژه را تشکیل می دهد. فقدان تحقیقات بازار، فعالیت‌های توسعه ناکافی قبل از راه‌اندازی، منجر به ناقص بودن یا آماده نبودن محصول برای بازار می‌شود. برای اینکه نوآوری در درازمدت بدون شکست کار کند، سازمان ها باید یک استراتژی جداگانه برای ورود به بازار را برای شناخت و درک نقاط دردناک مخاطب هدف اختصاص دهند.

چه چیزی یک نوآوری معمولی را از یک نوآوری موفق متمایز می کند؟

اغلب استدلال می شود که نوآوری های موفق نیازهای مشتری را در چندین ویژگی به طور همزمان برآورده می­کند. عواملی که یک نوآوری را متمایز می کند و باعث موفقیت آن می شود عبارتند از:

  • درجه منحصر به فرد بودن محصول در مقایسه با جایگزین های آن.
  • دانش نوآوران از بازار و احساس تحولات آتی بازار.
  • هم افزایی محصول با منابع کلی تکنولوژیکی و تولیدی شرکت.
  • زمان معرفی به بازار

این عوامل تنها گوشه ای از یک کوه یخ هستند و با نوسانات بازار متفاوت است. شکست بخشی از نوآوری است.

با این حال فرهنگ امروزی آنقدر بر برتری تأکید می کند که از اعتراف به شکست از هر نوع خودداری می شود. بنابراین، بسیاری از فرصت‌ها برای یادگیری و تغییر شکست از دست می‌روند.

7 دلیلی که ذکر شد نیز اساس نیاز به نوآوری در یک سازمان را تشکیل می دهند.

دلایل اهمیت نوآوری در تجارت چیست؟

نوآوری برای هر کسب و کاری مهم است، چه کوچک و چه بزرگ. هر پیشرفتی یک سرمایه گذاری است که نوآوری بیشتری را در آینده به ارمغان می آورد.

در ادامه 3 دلیل اصلی را بیان می­کنیم که چرا کسب و کارها باید نوآور باشند:

1- فرهنگ شرکت

هنگامی که یک شرکت پذیرای نوآوری است، با ریسک های نامطمئن سازگار می شود، حضور متقابل کارکردی را انجام می دهد و دانش هر کارمند را گسترش می دهد. اعتماد در میان بخش‌های مختلف ایجاد می‌شود و ترتیبات کاملاً تعریف‌شده تنظیم می‌شود و هماهنگی و دقت بهتری را در کار به ارمغان می‌آورد.

2-نوآوری آینده

هنگامی که نوآوری به یک سازمان وارد می شود، امکان سنجی محصولات در بازار بسیار بالاتر از حد معمول می شود. تجربه در نوآوری کلید نوآوری آینده است. شرکت ها باید به سراغ ماجراجویی هایی بروند که شبیه تجارب خاص شرکت در زمینه فناوری، تولید و مهارت های بازاریابی است. علاوه بر این، مشارکت در پروژه هایی که شبیه تجربیات قبلی هستند، امکان کاهش قابل توجه زمان عرضه به بازار را فراهم می کند.

3- قهرمان محصول

نوآوری یک کار جمعی است، اما یک نفر وجود خواهد داشت که نقش بیشتری از نظر سرمایه گذاری زمانی یا سرمایه گذاری دانش داشته باشد. شرکت ها می توانند مشتاقانه منتظر باشند تا این را به عنوان قهرمان محصول خود تبدیل کنند. قهرمان محصول همراه با تحقیق و توسعه به عنوان کارآفرین داخلی برای شرکت کار می کند.

از اشتباهات گذشته درس بگیرید

نوآوری های ناموفق یا شکست خورده اغلب در مطبوعات و رسانه­های اجتماعی مورد توجه قرار می­گیرند. این شکست‌ها نیز اغلب علی‌رغم خوش‌بینی اولیه در مورد پتانسیل اختراعات ناموفق نهایی برای ایجاد اختلال مثبت در شیوه‌های تجاری فعلی، بازارها و کل صنایع رخ می‌دهند.

درک مستقیم شکست نوآوری محصول به طور بالقوه منبعی دست نخورده برای تصمیم گیرندگان در بخش خصوصی و دولتی است.

سخن پایانی

اگر سیاست گذاران دلایل شکست نوآوری و در نتیجه شکست های تجاری را درک کنند، ممکن است بتوانند سیاستی را برای جلوگیری از این شکست ها توسعه دهند. تحقیق در مورد شکست نوآوری فرآیند کسب و کار نیز نوید مفیدی را می دهد. بیشتر تحقیقات فعلی در مورد نوآوری در فرآیند کسب و کار بر تأثیر چنین نوآوری بر عملکرد شرکت یا اقتصاد کلان متمرکز است تا عوامل تعیین کننده برای موفقیت یا شکست آن. با شناخت دلایل شکست نوآوری های موجود میتوان ریسک در آینده را کاهش داد.

 

منبع 1

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

تلفن همراه