تفکر سیستمی چیست؟ نقش تفکر سیستمی مدیران در رشد سازمان

تفکر سیستمی یک رویکرد حل مسئله قدرتمند شامل ابزارها و روشهای متفاوتی است. تفکر سیستمی که عموماً به عنوان راهی برای تشخیص مسائل پیچیده و متقابل عملکردی در عملیات تجاری و گردش کار فنی استفاده میشود، بر “سیستم” به عنوان یک کل تمرکز میکند. استفاده از درس های تفکر سیستمی در زندگی حرفه ای و شخصی میتواند به حل چالش های تکراری و فراگیر کمک کند. در این مقاله به تعریف تفکر سیستمی و بررسی فواید آن می پردازیم، نحوه استفاده از آن در محیط کار را توضیح میدهیم و با برخی از عناصر و ابزار این نظریه آشنا میشویم. با ما همراه باشید.

تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی ، یک رویکرد تحلیلی جامع برای درک چگونگی تعامل عناصر مختلف در یک سیستم یا ساختار است. تفکر سیستمی که معمولاً برای اهداف تحقیق و توسعه در مطالعات تجاری، علمی، منابع انسانی، پزشکی، اقتصادی و زیست محیطی استفاده می شود، یک رویکرد جامع است که به زمینه سازی اطلاعات کمک می کند. برخلاف روشهای تحلیل منظم که معمولاً اجزای مختلف یک سیستم را برای یافتن راهحلها جدا میکنند، تفکر سیستمی شامل مطالعه همه اجزا و تأثیر آنها بر یکدیگر با هم است. در صورتی که تفکر سیستمی به یکی از اصول در روتین روزانه مدیران تبدیل گردد، یک رویکرد تحلیلی جامع در ارتباط با چگونگی تعامل سیستم سازمان به صورت دائمی پیدا خواهند کرد.
کسبوکارها و سازمانهای بزرگ معمولاً ابزارها و روشهای تفکر سیستمی را برای یافتن راهحلی برای مشکلات پیچیده طولانیمدت به کار میگیرند. این رویکرد در حل چالش هایی که علیرغم تلاش برای شناسایی الگوهای علت و معلولی حل نشده باقی می مانند مفید است. بر اساس این رویکرد میان رشته ای، همه سیستم ها شامل بخش های وابسته به هم هستند که با محیط، زمان، مکان و سایر عوامل تغییر می کنند. هدف از رویکرد سیستمی شناسایی هم افزایی بین این بخش ها و تجویز رفتار صحیح این عناصر مختلف است.

مزایای تفکر سیستمی
تفکر سیستمی مزایای زیادی نسبت به اشکال سنتی تحقیق و تحلیل دارد. تفکر سیستمی:
به شناسایی پیوستگی کمک می کند: تفکر سیستمی به جای مطالعه انحصاری عناصر به صورت جداگانه، نحوه تعامل این عناصر با یکدیگر و نتیجه را نیز مطالعه می کند.
به یک فرضیه محدود نمی شود: اکثر فرآیندهای تحقیق و تحلیلی با یک فرضیه پایه شروع می شوند و سعی می کنند علت و آثار مشکلات را شناسایی کنند. تفکر سیستمی به چنین شرایطی محدود نمی شود و تشخیص می دهد که یک راه حل یا دلیل ساده همیشه پاسخگو نیست.
کل سیستم را بهبود می بخشد: به جای بهبود عملکرد یا کارایی یک قسمت از سیستم و دست نخورده ماندن بقیه ساختارها، تفکر سیستمی به بهبود و ارتقای سیستم به طور کامل کمک می کند. این امکان پذیر است زیرا تفکر سیستمی به مطالعه رابطه متقابل عناصر و نه رفتار آنها به صورت مجزا می پردازد.
آزادی بیشتری برای آزمایش فراهم می کند: روش ها و فرآیندهای تحقیق معمولاً ساختارهای گام به گام سفت و سختی دارند که فضای کمی برای بداهه سازی فراهم می کند. تفکر سیستمی دارای نقاط ورودی و مداخلات متعددی است که ممکن است از روشهای تحقیق مرسوم استفاده نکنند و بنابراین انعطافپذیری بیشتری ارائه میدهند.
بازخورد را در نظر می گیرد: بازخورد بخشی ضروری از ابزارها و رویکردهای تفکر سیستمی است. با ترکیب بازخورد در هر مرحله، تفکر سیستمی به کاهش اتلاف منابع، محدود کردن حاشیه خطا و بهبود کارایی کمک میکند.
پشتیبانی از سیستم های مختلف: رویکرد اساسی به گونه ای است که می توانید آن را در هر فرآیند، صنعت یا دامنه ای اعمال کنید. می توانید از فلسفه و ابزارهای تفکر سیستمی در سطح شرکت، بخش، تیم یا فردی استفاده کنید.
چگونه تفکر سیستمی را پیاده سازی کنیم؟
هیچ راهنما یا کتاب قانون جهانی در مورد نحوه پیاده سازی تفکر سیستمی در زندگی و کار روزانه شما وجود ندارد، اما می توانید جنبه های اساسی رویکرد را برای شروع به کارگیری آن بیاموزید. در اینجا چند مرحله برای کمک به شما وجود دارد:
- با مشاهده شروع کنید
سیستم، عناصر مختلف و ذینفعان آن را در ابتدا مشاهده کنید، یاد بگیرید و درک کنید. اگر قصد دارید فرآیندهای خاصی را بهبود ببخشید، به ابزارها، نرم افزارها و سیستم های سخت افزاری، کاربران و نقاط داده مختلف نگاه کنید. سعی کنید نقشه ای از نحوه عملکرد این عناصر به صورت هماهنگ ایجاد کنید و ارتباط بین زیرسیستم های مختلف را برقرار کنید. همچنین می توانید داده های تاریخی را تأیید کنید تا بررسی کنید که آیا نمودار و مشاهدات سیستم شما منعکس کننده رفتار گذشته است یا خیر.

- مشکل را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنید
مشکل اصلی که باعث ایجاد مشکل شده است را تعیین کنید. این مسائل معمولاً سیستماتیک هستند و یافتن آنی آن دشوار است. یک رویکرد ساده تر می تواند ابتدا شناسایی مشکلات کوچکتر و قابل مدیریت باشد. از آنجایی که راه حل یا منبع مشکل به احتمال زیاد یک فرد یا عنصر واحد نیست، می توانید دیدگاه های جدیدی را اعمال کنید. فلوچارت ها و نمودارهای جدیدی ایجاد کنید که جریان یا دستور اطلاعات را دنبال می کند و با شناسایی و درک مشکل، پیچیدگی آنها را افزایش می دهد.
- تهیه فهرست کوتاهی از مداخلات
فهرستی از مداخلات احتمالی که پیوستگی عناصر مختلف را تغییر می دهد یا سرعت تعامل آنها را تغییر می دهد، تهیه کنید. به عنوان مثال، تغییر بخشهای سختافزاری سیستمی را در نظر بگیرید که مستعد کند کردن سیستم هستند. به طور مشابه، می توانید تصمیم بگیرید که استخدام یک فرد جدید برای کاهش حجم کاری تیم بهترین راه برای بهبود کارایی است. بسته به ماهیت مشکل، فهرستی از تغییرات ایجاد کنید که به راحتی قابل اجرا و اندازه گیری باشد.
- راه حل ها را اعمال کنید
با استفاده از بدیهی ترین و محتمل ترین راه حل ها شروع کنید. اطمینان حاصل کنید که تغییرات قابل توجهی را به طور همزمان ایجاد نمی کنید که یافتن منبع راه حل را دشوار می کند. علاوه بر این، هنگام تغییر عناصر یا تخصیص مجدد هدف آنها، اختلالات و قطعی های ایجاد شده در سیستم را در نظر داشته باشید.
- جمع آوری بازخورد و ارزیابی نتایج
جمع آوری بازخورد در مورد تأثیر تغییر از منابع و ذینفعان متعدد. جلسات تیم را برای درک اینکه چه تغییراتی در سطح سیستم رخ داده است برگزار کنید. برای ایجاد تغییرات و پذیرش پیشنهادها یا حتی شکست آماده باشید.
- روند بهبود را ادامه دهید
پس از ایجاد تغییرات، کل سیستم را به صورت دوره ای بررسی کنید تا مطمئن شوید که عناصر به عملکرد مورد انتظار ادامه می دهند. به یاد داشته باشید، فضا و زمان همچنین میتوانند کارایی عناصر سیستم و نحوه تعامل آنها را مختل کنند. راه حل هایی را اعمال کنید که نیازهای آینده را در نظر می گیرند و در بهینه سازی و بهبود راه حل موجود تردید نکنید.
یک سیستم بد همیشه یک فرد خوب را شکست خواهد داد!
ما در گروه مشاوران غزال برای شما یک ابزار برنامه ریزی شخصی تدارک دیده ایم.
شما با این ابزار ساده تک صفحه ای میتوانید ببینید اهداف شخصی شما با اهداف کسب و کارتان در یک راستا هست یا خیر.
عناصر رویکرد تفکر سیستمی
عناصر مختلفی از یک رویکرد تفکر سیستمی وجود دارد، و آنها معمولا بر اساس صنعت یا موضوع متفاوت هستند. برخی از عناصر و ابزارهای رایج این رویکرد عبارتند از:
ارتباط متقابل: تفکر سیستمی تشخیص و شناسایی می کند که زیرسیستم ها و بخش های مختلف یک سیستم بزرگ همیشه به صورت خطی به هم متصل نمی شوند، اما شبکه ای از تعاملات وجود دارد که بر رفتار آنها تأثیر می گذارد. به همین دلیل، این رویکرد به جای تمرکز بر جنبه های بزرگتر یا مهمتر یک سیستم، همه عناصر را به طور مساوی در نظر می گیرد.
ترکیب: هنگامی که دو یا چند بخش از یک سیستم با هم ترکیب می شوند یا با هم کار می کنند، نتیجه جدیدی را تولید می کنند. درک این فرآیند سنتز و تجزیه و تحلیل ماهیت پیچیده و پویای آن برای تفکر سیستمی بسیار مهم است.
ظهور: آنچه از فرآیند سنتز(ترکیب) به دست می آید از اهمیت یکسانی برخوردار است زیرا نتیجه بر کل سیستم تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، در زیست شناسی، این ممکن است ظهور اشکال مختلف زندگی از عناصر بیولوژیکی مختلف و زمینه های تکاملی را مطالعه کند.
حلقههای بازخورد: حلقههای بازخورد به بررسی و یادگیری جریان اطلاعات بین بخشهای مختلف یک سیستم کمک میکنند. به طور کلی، دو نوع اصلی از حلقه های بازخورد، یعنی تقویت کننده و متعادل کننده، رایج هستند.
علیت: این شامل درک چگونگی تأثیرگذاری یک بخش از سیستم بر قسمت دیگر است. این به درک ارتباط، بازخورد و فردیت عناصر با جزئیات بیشتر کمک می کند.
نقشهبرداری: متفکران سیستمی از نقشهبرداری سیستمی برای تقسیم فرآیندهای پیچیده به تصاویر سادهتر و قابل فهمتر استفاده میکنند که به تجسم کل سیستم و به هم پیوستگی آن به یکباره کمک میکند. انواع مختلف نمودارها، نمودارها و نمودارهای جریان می توانند این نقشه ها را ایجاد کنند.

تفکر انتقادی در مدیریت کسب و کار
برای هر عضو یک سازمان مهم است که انتقادی فکر کند، اما شاید مهم ترین زمینه برای این مهارت در مدیریت کسب و کار باشد. یک مدیر وظیفه دارد نه تنها اطمینان حاصل کند که هر یک از اعضای تیم وظایف خود را به درستی انجام می دهند، بلکه تصمیمات بزرگی را نیز اتخاذ می کند که می تواند پیامدهای گسترده ای داشته باشد، چه مثبت و چه منفی.
کاربردهای خاص تفکر انتقادی در مدیریت کسب و کار عبارتند از:
- پیش بینی مشکلات و پیشگیری از آنها قبل از وقوع
- یافتن راه هایی برای کاهش هزینه ها
- برنامه ریزی و اجرای استراتژی های کسب و کار
- واگذاری وظایف به اعضای تیم واجد شرایط
- مصاحبه موثر با متقاضیان کار و انتخاب افرادی که برای شرکت مناسب هستند
مزایای تفکر انتقادی در مدیریت کسب و کار عبارتند از:
- ایجاد یک تیم با شرایط خوب با گردش مالی کم
- داشتن یک برنامه راه حل برای هر چالش بالقوه
- فرآیندهای کاری ساده و کارآمد
- ارتباط موثر بین مدیر و اعضای تیم
تفکر سیستمی روشی است برای دیدن کل
مثال تفکر انتقادی در کسب و کار
تفکر انتقادی یک مهارت نرم است. به گفته دانشگاه رایدر، مهارتهای نرم مهارتهایی در محل کار هستند که نمیتوان آنها را کمیت کرد، اما با این وجود جزء کلیدی موفقیت در محل کار هستند. مهارتهای نرم را شامل خلاقیت، همدلی و ذهن باز طبقه بندی می کند. در مقابل، مهارتهای سخت شامل مهارتهای خاصی مانند دانستن زبانهای برنامهنویسی، دانستن نحوه مدیریت یک پایگاه داده و صحبت کردن به چندین زبان است.
تفکر انتقادی در تجارت به طور کلی شبیه تفکر انتقادی در مدیریت کسب و کار است. تفاوت اصلی این است که بیشتر با مدیریت یک تجارت سر و کار دارد تا مدیریت تیم ها. چند مثال عبارتند از:
- پیش بینی میزان تقاضا برای یک محصول یا خدمات بر اساس داده ها و روندهای صنعت
- سنجش میزان عملکرد یک کسب و کار جدید بر اساس جمعیت شناسی مکان پیشنهادی آن
- برنامه ریزی روش های کارآمد برای استفاده از بودجه شرکت

تمرین برای تفکر سیسمی و انتقادی
دسترسی به ادامه این محتوا مخصوص اعضای اوج است. برای عضویت بر دکمه زیر کلیک کنید.
سوالات متداول درباره تفکر سیستمی
تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی ، یک رویکرد تحلیلی جامع برای درک چگونگی تعامل عناصر مختلف در یک سیستم یا ساختار است. تفکر سیستمی که معمولاً برای اهداف تحقیق و توسعه در مطالعات تجاری، علمی، منابع انسانی، پزشکی، اقتصادی و زیست محیطی استفاده می شود
چگونه تفکر سیستمی را پیاده سازی کنیم؟
مراحل ایجاد تفکر سیستمی عبارتند از:
- با مشاهده شروع کنید
- مشکل را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنید
- تهیه فهرست کوتاهی از مداخلات
- راه حل ها را اعمال کنید
- جمع آوری بازخورد و ارزیابی نتایج
- روند بهبود را ادامه دهید
مزایای تفکر انتقادی در مدیریت کسب و کار چیست؟
- ایجاد یک تیم با شرایط خوب با گردش مالی کم
- داشتن یک برنامه راه حل برای هر چالش بالقوه
- فرآیندهای کاری ساده و کارآمد
- ارتباط موثر بین مدیر و اعضای تیم
دیدگاهتان را بنویسید