10 عاملی که کسب و کار شما را با شکست مواجه می کند
آیا تا به حال در کسب و کار خود با یک رشد و جهش بزرگ سر و کار داشتهاید؟
در این مواقع ممکن است با چالشها و اشتباهات زیادی مواجه شوید. بروز برخی از این خطاها طبیعی است، اما به هر قیمتی که شده باید جلوی رخ دادن سایر اشتباهات را بگیرید. اما چگونه این امر ممکن است؟
کارآفرینانی که پیش از شما پا در این صنعت گذاشته و جسارت به خرج دادهاند، این فرصت را در اختیار شما میگذارند. بررسی تجربیات آنها کمک میکند تا دلایل شکست استارت آپ ها را بدانید.
رشد و تغییر از یک شرکت نوپا یا متوسط به یک شرکت بزرگ، یک انتقال چالش برانگیز است. حتی باتجربهترین مدیر عاملان یا مدیران اجرایی اعتراف میکنند که با شروع اسکیل آپ، چالشهای توسعه و رشد اجتنابناپذیر هستند. با این حال، هرچه سریعتر دلایل شکست استارت آپ ها را شناسایی و بر آنها غلبه کنید، احتمال شکست کسب و کار شما کمتر میشود.
در این مقاله سعی داریم علتهای شکست یک استارت آپ را از دید ورن هارنیش (Verne Harnish) یکی از بنیانگذاران سازمان کارآفرینان بررسی کنیم.
دلایل شکست استارت آپ ها
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در هنگام اسکیل آپ ممکن است با آن مواجه شوید، نشناختن چالشها و موانع پیشرو است. اما خوشبختانه افراد بسیاری پیش از شما برخی از اشتباهات را در این فرآیند مرتکب شدهاند. دانستن چالش های احتمالی، میتواند به شما در پیشگیری از آنها کمک کند.
در طول دهه گذشته، ورن هارنیش شخصاً به هزاران استارتاپ و شرکتهای میان بازار کمک کرده، تا از یک مرحله به مرحله دیگر بروند. طبق کتاب “اسکیل آپ” ورن هارنیش، یکی از اصلیترین دلایل شکست استارت آپ ها این است که مدیر عاملان، چندین کار را همزمان انجام میدهند. تمرکز، نظم و جمعآوری دادههای مورد نیاز، امری ضروری است؛ چرا که شما را در جهت شناخت بایدها و نباید ها سوق میدهد.
۱- اسکیل سریع
یکی از رایجترین دلایل شکست استارت آپ ها رشد سریع است. در واقع اشتباهی که انواع استارت آپ ها در مرحله راهاندازی مرتکب میشوند این است که زودتر از موعد رشد میکنند. آنها پس از به دست آوردن یک یا دو مشتری، به این نتیجه میرسند که جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده و میتوانند وارد فاز بعدی بشوند.
اگرچه این هیجان قابل درک است، اما پیش از هر اقدامی لازم است مدل کسب و کار خود را قبل از اسکیل مشخص کنید. زیرا حتی با وجود مشتریان ثابت، به جذب مشتری بیشتر از بازار اصلی نیاز دارید.
لوکش در این باره میگوید: « فریفته اعداد و ارقام بزرگ نشوید، همراه با اسکیل سریع، هزینههای سربار اضافی نیز وارد چرخه کسب و کار شما میشود. کارمندان بیشتر، زیرساختهای بیشتر و درواقع میتوان گفت منابع انسانی و مالی شرکت، به یکباره افزایش خواهد یافت. آیا واقعاً برای مقابله و مدیریت آن آماده هستید؟ متاسفانه ما آماده نبودیم و این برای ما گران تمام شد.»
2- عدم تمرکز و همسویی
عدم تمرکز یکی از دلایل شکست استارت آپ ها به شمار میآید. هنگامی که شرکت وارد پروسه رشد میشود، تصمیم گیری برای جذب مشتری بیشتر، پیچیدهتر است. فشار ناشی از سردرگمی میتواند باعث شود که تصمیمات ضعیفی بگیرید. این ممکن است باعث رشد شما شده و یا حتی با شکست استارت آپ مواجه کند.
میتوان گفت تعداد شرکتهایی که به خاطر فرصتهای زیاد از بین میروند، بیشتر از تعدادی است که به خاطر کمبود فرصت از دور رقابت خارج میشوند. این موضوع میتواند به خودی خود یکی از دلایل شکست استارت آپ ها باشد. برای جلوگیری از فشار و استرس بیش از حد و گم کردن مسیر رشد، ضروری است بدانید دقیقاً روی چه موضوعی باید تمرکز کنید.
پس از رسیدن به بازار مناسب و شروع به اسکیل آپ، دیوانه وار به دنبال افزودن ویژگیهای جدید یا محصولات مرتبط نباشید. این نکته حائز اهمیت است که قبل از شروع ساختن محصولات جدید، بتوانید این کار را بهتر از هرکسی و به بهترین نحو انجام دهید.
یک ابزار عالی که به شما کمک میکند تا بدانید در هر زمان روی چه چیزی تمرکز کنید، برنامه استراتژیک یک صفحهای OPSP است. این برنامه در واقع یک طرح بسیار مختصر است که به راحتی میتوان آن را با کل تیم به اشتراک گذاشت. شما باید اهداف و معیارهای مناسبی داشته باشید و این موارد برای همه اعضای تیم شما واضح و شفاف باشد. زیرا بدون همسویی، تمرکز و تعهد، رشد سریع پایدار نمیماند.
3. استخدام پیش از موعد
یکی دیگر از دلایل شکست استارت آپ ها که در اولین دوره رشد قابل توجه خود مرتکب می شوند، استخدام سریع است. جرمی اونگ، مالک HUSTLR و فروشگاههای تجارت الکترونیک، از اشتباه مشابه خود این چنین یاد میکند: «یکی از بزرگترین اشتباهات من در زمانی که شرکتم در حال رشد سریع بود، این بود که افراد را زودتر از موعد استخدام کردم. زیرا ما فقط به دنبال آن بودیم که نیروی انسانی بیشتری را برای مدیریت و تقابل با تقاضای بیشتری که قرار بود داشته باشیم، استخدام کنیم. در نتیجه کارمندانی را استخدام کردم که اصلاً با فرهنگ شرکت همخوانی نداشتند؛ و این موضوع باعث شکست ما شد. کارمندان شروع به بروز عادتهای بد خود کردند و بهرهوری هر کارمند به دلیل حواس پرتی و عملکرد ضعیف سایر کارمندان کاهش یافت. در نهایت به عنوان یک شرکت که از نیروی انسانی بسیار زیادی برخوردار بود، بهروهوری کمتری داشتیم.»
جرمی امیدوار بود با گذشت زمان اوضاع بهتر شود، اما در نهایت مجبور شد پس از یک سری عملکرد ضعیف که بیش از یک سال و نیم طول کشید، کارمندان نامناسب و ناکارآمد را اخراج کند و برای بازگرداندن کارکنان به مسیر خود و بازیابی عملکرد خوبشان، یک تمرین بازپروری فرهنگی انجام دهد
هیچگاه سعی نکنید که با عجله و بدون هیچ بررسی، افراد مختلفی را به کار بگیرید که هیچ سنخیتی با فرهنگ شرکت و باورهای شما ندارند. همانطور که گفتیم این عجله در استخدام از جمله دلایل شکست استارت آپ های بیشماری است. یک تیم کوچک، با انگیزه و بسیار پربازده بهتر از یک تیم بزرگ، ناکارآمد و با روحیه ضعیف است.
4. اشتباه گرفتن رهبری با مدیریت
زمانی که شرکت شما هنوز در مرحله راهاندازی اولیه است، شاید بتوانید به تنهایی از عهده تمام نقشهای عملکردی برآیید، اما باور اینکه با همین فرمان بتوانید ادامه بدهید، یک اشتباه مهلک است. درواقع اشتباه گرفتن مدیریت با رهبری یکی از دلایل شکست استارت آپ ها به شمار میرود.
برای ماندن در مسیر دستیابی به یک هدف بزرگ، مهیج و جسورانه، به جای شروع مدیریت، باید پیشرو باشید. رهبران کسبوکار به دیگران الهام میبخشند، چشمانداز روشنی دارند، ارتباط برقرار میکنند و برای رشد مستمر شرکتهایشان امور مالی را مدیریت میکنند.
میتوان گفت آنها ماشین های ایده هستند. این موارد لزوماً خصوصیات مشابهی که یک مدیر خوب باید دارا باشد، نیستند. نکته مهم این است که مدیریت را به کسانی بسپاریم که در آن زمینه تبحر دارند و عالی هستند.
5. عدم تعیین اهداف بلند مدت
از دیگر دلایل شکست استارت آپ ها عدم هدف گذاری است. اهداف به کسب و کار شما جهت میدهند و شما را در مسیر عملیات روزانه نگه میدارند. با اطمینان از هوشمند بودن اهدافتان، میتوانید مشخص کنید که میخواهید به کجا برسید و چه مراحلی باید برای آن طی کنید. این چیزی است که اکثر رهبران کسب و کار میدانند و به خوبی انجام میدهند.
اگرچه اکثر استارتآپ ها و شرکتهای بزرگ برای اندازه گیری پیشرفت خود اهداف کوتاه مدت (ماهانه، سه ماهه، سالانه و شاید هم 2 تا 5 ساله) تعیین میکنند، اما اغلب در تعریف اهداف بلندمدت شکست میخورند. اگر اهداف بلندمدت به طور واضح تعریف نشده باشد، ممکن است اهداف کوتاه مدت اشتباه تعریف شوند و شما را به چیزی که میخواهید، نرسانند.
اهداف بلندمدت در استارتآپ ها اغلب به دلایل چابکی نادیده گرفته میشوند؛ اما اگر می خواهید سریع حرکت کنید، باید بدانید به کجا می روید و مسیر پیش روی شما چگونه است. همچنین باید بتوانید تصمیمات سریع اما هوشمندانه بگیرید و این مستلزم یک جهت یابی درست است.
6. بله گفتن به هر درخواست مشتری
یکی دیگر از اشتباهاتی که شرکتهای با رشد سریع، هنگام اسکیل آپ مرتکب میشوند، بله گفتن به هر درخواست مشتری است. در این زمان، شما در معرض خطر بیش از حد قول دادن و ناتوانی در عمل کردن قرار میگیرید. سفارشی سازی بیش از حد از جمله دلایل شکست استارت آپ ها به شمار میآید.
مطمئناً برخی از شرکتها، خدمات و محصولاتی را ارائه میدهند که به حفظ مسیر ارتقای آنها کمک میکند؛ اما هرچه بیشتر سفارشیسازی کنید، برای اطمینان از محصولات و خدمات جدید، هزینه و کار بیشتری لازم است. هشدار: سفارشی کردن سیستم طبق معیارهای تعداد محدودی از مشتریان، باعث وابستگی شما به همان تعداد میشود و جایگاه خود را در بین سایرین از دست میدهید.
7. تمرکز کم یا دیرهنگام بر بازاریابی
یکی از بزرگترین و دائمیترین اشتباهات بنیانگذاران استارتآپ، این است که فکر میکنند نیازی به بازاریابی ندارند و مشتریان آنها را پیدا خواهند کرد. در واقع این یکی از مهلک ترین دلایل شکست استارت آپ ها پس از اولین جهش است. این که کسب و کارها گمان میکنند بدون بازاریابی نیز میتوان موفق بود و یا در انتهای کار از آن استفاده میکنند، یک باور اشتباه است. این که فکر کنید بدون هیچ استراتژی همچون بازاریابی و به صورت طبیعی رشد خواهید کرد، یک خیال واهی و ساده لوحانه است.
بدیهی است که بهترین نوع بازاریابی به کسب و کار و مخاطبان هدف شما بستگی دارد. اما چه در تبلیغات سنتی، چه بازاریابی آنلاین، به چیزی برای اسکیل نیاز دارید و آن مورد باید یک انتخاب استراتژیک با KPI و ROI مشخص باشد.
همانطور که گفتیم یکی از دلایل شکست استارت آپ ها پس از اولین جهش، تمرکز استراتژیک بسیار کم است. این منجر میشود تا کسب و کار شما تنها به یک کانال بازاریابی وابسته شود؛ که در صورت اشباع شدن این کانال، با مشکل رو به رو خواهید شد.
۸. به تعویق انداختن بیش از حد تامین بودجه
نبود سرمایهگذار نیز یکی دیگر از دلایل شکست استارت آپ ها است. در این مرحله باید از تمام شدن بودجه خودداری کرد، بنابراین بیزینس پلن خود را زودتر آماده کنید و هرچه سریعتر سرمایه گذاران را تحت تاثیر برنامههای بعد از اسکیل قرار دهید. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر که در تأمین مالی مرحله بعد شرکت میکنند، نسبت به سرمایهگذاران اولیه یا قبل از درآمد شرکت، ریسکگریزتر هستند. جذب آنها و بستن قرارداد معمولاً خیلی بیشتر طول میکشد.
اگر مدیران اجرایی با رویکردی استراتژیک به جذب سرمایهگذار نپردازند و در درازمدت شراکتی با سرمایهگذاران نداشته باشند، جستجو برای بودجه، تقریباً به شغل تمام وقت آنها تبدیل میشود. جدا از مشکلاتی که رهبران کسب و کار برای تحت تاثیر قرار دادن سرمایهگذاران، ممکن است تجربه کنند، تخمین درست هزینههای شرکت در مرحله اسکیل آپ نیز دشوارتر میشود. به همین منظور اگر تا آخرین لحظه منتظر بمانید تا به دنبال بودجه باشید، این موضوع منجر به ایجاد موقعیتهای بسیار سخت و استرس زا برای شرکت شما میشود.
9. نداشتن زیرساخت قابل اسکیل
با وجود اینکه شرکت شما رشد میکند، هیچ چیز به طور خودکار اسکیل نمیشود؛ مگر اینکه به طور سیستماتیک برای اسکیل شدن تنظیم شود. برای حفظ سرعت و استفاده بهینه از شتاب شرکت خود، باید زیرساختهای مناسب از جمله: سیستمها، رویهها و فضای فیزیکی مناسب را در اختیار داشته باشید. نبود این زیر ساختها از دلایل شکست استارت آپ ها به شمار میرود.
برای مثال، انتظار اینکه ارتباطات به طور طبیعی همزمان با رشد تکامل پیدا کند، فرضی نادرستی است که از سوی بسیاری از بنیانگذاران استارتآپ ها صورت میگیرد. دنی ایوانف، مدیر عامل شرکت رویال سرویس در این باره میگوید: «ما به اندازه کافی روی زیرساختهای آنلاین شرکتمان سرمایهگذاری نکردیم.
افزونگی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا ما سعی میکنیم تمام اطلاعات خود را به صورت آنلاین نگه داریم و همه ارتباطات ما به شکلی از طریق اینترنت انجام میشود. برای هر زمان که سیستمی خراب میشود یا ایمیلی به طور تصادفی حذف میشود، باید نسخه پشتیبان تهیه کنیم. ما در ازای بهای سنگینی این درس را گرفتیم.»
10. چابک نبودن
آخرین مورد از دلایل شکست استارت آپ ها چابک نبودن آنها است. برنامههای استراتژیک برای دستیابی به چشم انداز شما مهم هستند؛ اما گاهی اوقات نیاز به تغییر این برنامهها است. موقعیتهای پیش بینی نشده رخ میدهد، روند بازار تغییر میکند یا اینکه رقبای تهاجمی میتوانند به یکباره ظاهر شوند. در نتیجه، ممکن است در برخی موارد به تغییر سریع مسیر نیاز داشته باشید.
یک زیرساخت قوی فناوری اطلاعات و سیستم ارتباطی میتواند به شما در تکرار کمک کند. ایجاد تغییرات کوچک، روزانه و تدریجی که با چشم انداز بلندمدت شرکت شما همسو باشد و به مهمترین KPI شما کمک کند، بهترین راه برای اطمینان از چابکی است.
اگر در مسیر موفقیت بزرگ استارت آپ خود دچار مشکل میشوید، بدانید که تنها شما در این جنگ تجاری نیستید. همیشه به یاد داشته باشید که برای هر مشکلی که با آن روبرو می شوید، شرکت دیگری قبلاً با چیزی مشابه روبرو شده است و شما میتوانید ابزارها و استراتژی هایی که کارایی خود را ثابت کرده اند، پیاده سازی کنید. در این مقاله ده مورد از دلایل شکست استارت آپ ها را بیان کردیم وتجربیات مشابه شرکتهایی که از این موانع عبور کردهاند را با شما به اشتراک گذاشتیم. امیدواریم که توانسته باشیم کمک کوچکی در روند رشد استارتآپ و رشد کسب و کار شما باشیم.
همچنین اگر به دنبال این هستید که بدانید چه عواملی باعث رشد کسب و کار میشوند، مقاله عوامل رشد کسب و کار غزال را مطالعه کنید.
تیم تولید محتوای گروه مشاوران غزال
این مقاله به کوشش فرزانه گرگینی و دیگر اعضای گروه مشاوران غزال تولید شده است. تکتک ما تلاش داریم اثری مثبت بر روی کسب و کارها داشته باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید