رشد، محرک اصلی ارزش سهامداران است. برای شرکتهای با عملکرد بالا، به عنوان مثال، سازندگان با ارزشترین سهام در گروه S&P 500، رشد دو برابر بیشتر از بهبود حاشیه سود یا جریان نقدی ارزش ایجاد میکند. با این حال، اکثر شرکتها – آنهایی که باد موافق صنایع داغ مانند فناوری را ندارند – باید با «رشد تدریجی» مواجه شوند و با بلوغ و تبدیل شدن به کالایی (که مزیت را از بین میبرد) یا اختلال و تغییر رفتار مشتری (که آن را پاک میکند) روبرو شوند.
یک سوال این است: آیا شرکتها میتوانند با خرید به رشد برسند؟ یا به عبارت دیگر، آیا شرکتهای خریدار سریعتر از شرکتهایی که از خرید اجتناب میکنند، رشد میکنند؟
اقتصاددانان و سایر کارشناسان مدتهاست در مورد اینکه آیا خریدهای ادغام و تملیکی ارزش ایجاد میکنند، بحث کردهاند. پراستنادترین آمار – که تقریباً به یک قانون کلی شرکتی تبدیل شده است – این است که خریدهای ادغام و تملیکی، حداقل در کوتاه مدت، در بیش از نیمی تا دو سوم موارد ارزش را از بین میبرند. رهبران کسبوکاری که در نظرسنجی M&A رهبران شرکتی 2015 ما شرکت کردهاند، تأیید کردند که این موضوع واقعاً برای شرکتهایشان اتفاق افتاده است.
با این حال، انجام تحقیقات عمیق در مورد تأثیر خریدهای ادغام و تملیکی بر رشد دشوارتر است. با استفاده از پایگاه داده اختصاصی خود که شامل بیش از 40000 تراکنش انجام شده از سال 1990 است، ما به بررسی همین تأثیر پرداختیم. ما سه سوال پرسیدیم:
آیا شرکتهای خریدار در درازمدت سریعتر از شرکتهای غیرخریدار رشد میکنند؟ در حالی که به راحتی میتوان افزایش درآمد کوتاهمدت را خریداری کرد، آیا در طول یک دوره 25 ساله، یک دلار صرف شده برای خریدهای ادغام و تملیکی، نرخ رشد بالاتری نسبت به یک دلار صرف شده برای هزینههای سرمایهای ارگانیک به همراه دارد؟
تا چه حد میتوان از طریق خریدهای ادغام و تملیکی به سود خالص سودآور دست یافت؟ باز هم، خرید رشد بالا یک کار ساده است. اما پوشش هزینههای ادغام و دستیابی به همافزاییهایی که منجر به رشد برای سود خالص میشود، بسیار پیچیدهتر است.
دسترسی به این محتوا مخصوص اعضای اوج است. برای عضویت بر دکمه زیر کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید