در مقاله پیشین انواع عوامل سازمانی موثر بر رشد در کسبوکارهای کوچک مورد بررسی قرار گرفت. ولی باید بدانید که منابع سازمانی و سرمایههای موجود فقط تاثیر مثبت ندارند، بلکه تاثیراتی منفی نیز بر فرایند رشد بر جای میگذارند. مقاله حاضر به این موضوع میپردازد.
این مقاله بر اساس تئوری رشد پنروز[۱] و تئوری مدیریت کارآفرینانه استیونسون[۲] که نکات دقیق و ظریفی را در مورد منابع مازاد و رشد شرکت ارائه می کنند توسعه پیدا کرده است. مدل رشد پنروز پیشنهاد می کند که استفاده از منابع بلا استفاده (مازاد) و ترکیب مجدد منابع به صورت کارآفرینانه دو مکانیزم رشد هستند. این دو مکانیزم در عین حال که به هم مربوط هستند اثر یکدیگر را خنثی می کنند. منابع مازاد سازمانی زمانی ایجاد می شود که منابع شرکت بیش از حد نیازش توسعه پیدا کند. تئوری پنروز بیان میکند که این منابع مازاد شانسی را برای رشد شرکت فراهم میکند.

از طرف دیگر، استیونسون در چند مقاله به این موضوع پرداخته است که تمایل مدیر به رفتار کارآفرینانه به عدم وجود منابع مازاد بستگی دارد و دسترسی به منابع، مدیران را بیشتر جذب فعالیتهای اجرایی میکند تا رویکرد کارآفرینانه. این در حالیست که بر اساس نظریه پنروز مدیریت کارآفرینانه تاثیر مثبت بر رشد دارد چون مزیت حاصل از بهرهبرداری از فرصت های جدید را ارایه میکند. پنروز بیان میکند که منابع برای نوآوری و رشد شرکت ضروری هستند و شرکت بدون منابع دچار رکود میشود. این در حالیست که سایر تحقیقات نشان میدهند که مازاد منابع فرآیند کارآفرینی را مختل کرده و آن را ناکارآمد میسازند.
منابع اضافی انگیزه و دلیلی برای رشد و توسعه شرکت هستند، در نتیجه منابع مازاد به طور مستقیم رشد شرکت را تحت تاثیر قرار میدهند. اما بر اساس نظریه پنروز رشد در غیاب منابع مازاد نیز اتفاق میافتد. کارآفرینان به منظور بهره برداری از فرصت ها بدون توجه به منابع در دسترس، منابع را ترکیب کرده یا به تامین منابع از خارج سازمان می پردازند (نتیجه آن رشد کارآفرینانه است). اما مدیرانی که شرکتهایشان منابع مازاد بیشتری دارد انگیزه کمتری برای بهرهبرداری از فرصتهای جدید دارند.
منابع اضافی، مدیران را به انجام کارهای اداری و اجرایی تشویق کرده و آنها را به منظور حفظ جایگاه فعلی ریسک گریز مینماید. بر اساس نظریه پنروز مدیریت کارآفرینانه بر مبنای مزایای حاصل از فرصتهای جدید تاثیر مثبتی بر رشد کسب و کار دارد. اما استیونسون مدیریت کارآفرینانه را از نوع سنتی مدیریت تمییز میدهد، که در آن کارآفرینان بدون توجه به منابع موجود فرصتها را دنبال می کنند اما در مدیریت سنتی مدیران با استفاده از منابع موجود به فعالیتهای اجرایی میپردازند.

بر این اساس شش عملکرد مدیریت که میزان کارآفرینانه بودن شرکت را نشان میدهد عبارتند از: گرایش استراتژیک، فلسفه پاداش، گرایش منبع محور، گرایش رشد، ساختار مدیریتی و فرهنگ کارآفرینانه.
گرایش استراتژیک

شرکتی کارآفرینانه است که تمرکز مدیریت و عملکرد استراتژیک آن با شناسایی و دنبال کردن فرصتها مرتبط باشد. شرکتی کمتر کارآفرینانه است که تمرکز مدیریت و عملکرد استراتژیک آن با افزایش منابع تحت کنترل مرتبط باشد. بنابراین سطح منابع مازاد شرکت بر گرایش استراتژیک آن تاثیرگذار میباشد. هر چقدر میزان منابع مازاد یک شرکت بیشتر باشد مدیر ریسکگریزتر شده و به دنبال افزایش ارزش منابع تحت کنترل خود با انجام فعالیتهای مدیریتی است. هرچقدر منابع مازاد یک شرکت کمتر باشد مدیر ریسکپذیرتر شده و به جستجوی فرصتها بدون در نظر گرفتن منابع در دسترس می پردازد.
گرایش منبع محور
در صورتی که یک شرکت کمتر به منابع موجود خود متعهد بوده و بیشتر به دنبال افزایش ارزش پیشنهادی باشد، دارای گرایش منبع محور کارآفرینانه است. گرایش منبع محور کارآفرینانه با دانش، مهارت و سرمایه انسانی در ارتباط است. گرایش منبع محور شرکتهایی که ساختار اداری دارند بر سهم بازار بیشتر و درآمد بالاتر متمرکز است.

ساختار مدیریتی
در صورتی ساختار مدیریتی یک شرکت کارآفرینانه است که بسیار منعطف بوده، کارمندان خلاق و در جستجوی فرصتها باشند. در صورتی که ساختار یک شرکت رسمی، متمرکز و مسئولیتها تعریف شده باشند کمتر کارآفرینانه است. منابع مالی مازاد موجب می شوند مدیر به منظور حفظ جایگاه فعلی از ساختار رسمی و متمرکز استفاده نماید و بر منابع موجود متمرکز شود.
فلسفه پاداش

یک شرکت در صورتی کارآفرینانه است که فلسفه پاداش بیانکننده میزان علاقه به ایجاد ثروت از طریق تشویق عملکردهای مستقل، مسئولیت پذیری و دنبال کردن فرصتها باشد. در صورتی شرکت کمتر کارآفرینانه است که فلسفه پاداش بیانکننده تمرکز بر منابع تحت کنترل و تخصیص پاداش به منظورکنترل این منابع باشد. در صورتی که شرکت منابع مازاد داشته باشد مدیر به منظور حفظ و توسعه جایگاه خود در سیستم پاداشدهی به دنبال جبران عملکرد افراد و کنترل منابع است. در صورتی که شرکت منابع مازاد نداشته باشد مدیر به منظور حفظ و توسعه جایگاه خود در سیستم پاداشدهی به شکلی است که دنبال کردن فرصتهای جدید و خلاق بودن کارکنان را تشویق میکند.

انواع استارتاپ | ۶ نوع متفاوت از انواع استارتاپ
گرایش رشد
تفاوت در اهداف شرکتها نشان دهنده تفاوت در گرایش به رشد آنها است. یک شرکت کارآفرینانه است که مشتاق رشد سریع باشد و کمتر کارآفرینانه است که تمایل کمتری به رشد داشته باشد. در حالی که منابع مازاد میل به تجربه و آزمایش را زیاد میکند، اما رفتارها را به سمت رشد کارآفرینانه تشویق نمیکند. شرکتهایی که منابع مازاد دارند به دنبال رشدی میروند که منابع را به خطر نیندازد و ریسکگریزند. اما شرکت هایی که منابع مازاد کمتری دارند بدون توجه به منابع موجود به دنبال ایدههای خلاق و فرصتهای جدید هستند و گرایش بالایی به رشد کارآفرینانه دارند.
فرهنگ کارآفرینانه
یک شرکت در صورتی کارآفرینانه است که فرهنگ سازمانی ایدههای جدید و خلاقیت را تشویق نماید. یک شرکت در صورتی کمتر کارآفرینانه است که فرهنگ سازمانی رسمیت و تمرکز بر منابع موجود را اشاعه بدهد. سطح منابع بر فرهنگ سازمانی تاثیرگذار است. شرکتهایی که منابع مازاد بیشتری دارند بیشتر بر منابع موجود تمرکز کرده و کمتر در جستجوی فرصتهای جدید میباشند. در نبود منابع مازاد، فرهنگ سازمانی به جای تمرکز بر منابع موجود بر خلاق بودن و جستجوی فرصت ها متمرکز است.

خطاهای مدیریت فروش | خطاهایی که اسکیل شرکت شما را تهدید میکند
بیشتر بخوانید >

جمعبندی
نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که سطح دسترسی به منابع تاثیر مثبتی بر رشد و تاثیر منفی بر مدیریت کارآفرینانه دارد. همچنین ارتباط منابع مازاد با عوامل ششگانه رشد مورد بررسی قرار گرفت. منابع مازاد تاثیر مثبت بر رشد شرکت دارند ولی منابع مالی مازاد بر گرایش استراتژیک شرکت، ساختار مدیریت کارآفرینانه و پاداش کارآفرینانه تاثیر منفی میگذارد.
بنابراین به نظر میرسد که منابع شرکت مانند تیغ دولبهای است که میزان آن تعیینکننده رشد و مدیریت کارآفرینانه سازمان میباشد و ابعاد ششگانه ذکر شده را به طرق مختلف تحتتاثیر قرار میدهد. این از وظایف مدیران است که بر میزان منابع سازمان و نحوه تاثیرگذاری آن بر رشد و کارآفرینی کسبوکار کنترل داشته باشند.
پانویس:
[۱].Penros
[۲].Stevenson
تیم تولید محتوای گروه مشاوران غزال
این مقاله به کوشش مژگان امیر یوسفی و دیگر اعضای گروه مشاوران غزال تولید شده است. تکتک ما تلاش داریم اثری مثبت بر روی کسب و کارها داشته باشیم.
نویسندگان: ژوهان ویکلند (Johan Wiklund) و دین شفرد (Dean A. Shepherd)