یک مغازه کوچک خشکشویی با سه کارمند و یک کمپانی نرمافزاری چند میلیون دلاری با رشد سریع شاید چندان شبیه به نظر نرسند؛ اما تجربه نشان داده است که هر دو چالشهای مشابهی را تجربه میکنند. هر کسب و کاری ممکن است متفاوت عمل کند. سازماندهی متفاوتی داشته باشد و از شیوههای مدیریتی منحصر به فردی استفاده کند؛ اما یک چیز در میان همه آنها مشترک است. آنها مراحل رشد مشابه و چالشهای مشابهی را پشت سر میگذارند.
همواره، حتی در بهترین شرایط ممکن نیز راهاندازی یک کسب و کار کوچک دشوار است. درک و آگاهی از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک به شما کمک میکند جایگاه خود و کسب و کارتان را بهتر بشناسید و برای رشد و توسعه بیشتر برنامهریزی کنید. در ادامه به بررسی مراحل اساسی رشد کسب و کارهای کوچک میپردازیم.

رشد کسب و کارهای کوچک
پیش از اینکه به سراغ مراحل رشد کسب و کارهای کوچک برویم، خوب است این موضوع را کمی بیشتر بشکافیم. دستهبندی مشکلات یا الگوهای رشد کسب و کارهای کوچک ممکن است در نگاه اول بیفایده به نظر برسد؛ اما راهی سیستماتیک و کارآمد برای کمک به کارآفرینان است.
کسب و کارهای کوچک از نظر ابعاد و ظرفیت رشد بسیار متنوع هستند. انواع کسب و کارها با استقلال عملکرد، ساختارهای سازمانی متفاوت و شیوههای مدیریتی مختلف شناخته میشوند. با این وجود، زمانیکه با دقت بیشتری به مسئله نگاه کنید، میبینید که آنها با ورود به هر یک از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، مشکلات مشابهی را تجربه میکنند. ما میتوانیم از این شباهتها و تجربیات مشترک برای ساخت یک چارچوب کلی استفاده کنیم. این چارچوب کمک میکند آگاهی بیشتری نسبت به ماهیت، ویژگیها و مشکلات کسب و کارمان پیدا کنیم.
مدیران و مالکان کسب و کارهای کوچک میتوانند از این آگاهی برای فائق آمدن به چالشهای کنونی استفاده کنند. برای مثال، ممکن است نیاز داشته باشند سیستمهای کامپیوتری خود را ارتقا دهند یا به استخدام و آموزش مدیران میانرده بپردازند تا بدینوسیله رشد و توسعه کسب و کارشان تحقق پیدا کند. به علاوه، با استفاده از این چارچوب میتوان احتیاجات و الزامات کسب و کار در مقاطع زمانی مختلف را پیشبینی و تأثیر قوانین و شرایط مختلف بر کسب و کار را بهتر ارزیابی کرد. لازم به ذکر است که این چارچوب میتواند در امر مشاوره رشد کسب و کار برای شناخت مشکلات و ارائه راهحل سودمند باشد.

طراحی چارچوب کسب و کار کوچک
تا اینجا اهمیت طراحی و استفاده از یک چارچوب مناسب برای کسب و کارهای کوچک روشن شد. محققان متعددی در طی سالها مدلهایی برای بررسی کسب و کارها ارائه داده اند. در همه این مدلها به دو وجه اساسی توجه شده است؛ ابعاد شرکت و مرحله رشد آن. برای اینکه بتوان چارچوبی مناسب برای یک کسب و کار کوچک و در حال رشد طراحی کرد، ترکیبی از تجربه، پژوهش تئوری و تحقیق عملی لازم است. چارچوب رشدی که با در نظر گرفتن این سه عامل ارائه شود، مراحل رشد کسب و کارهای کوچک را به پنج بخش تقسیم میکند. در ادامه هر یک از این پنج بخش را بررسی میکنیم تا بهتر بتوانید جایگاه کسب و کار خود و اقدامات لازم برای پیشبرد آن را درک کنید.
مرحله نخست؛ ایجاد کسب و کار
در نخستین قدم از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، مشکل اساسی کسب و کارها به دست آوردن مشتری و تحویل محصول یا خدمات مذکور در قرارداد است. در این مرحله چندین سوال اساسی پیش میآید:
- آیا میتوانیم برای تبدیل شدن به یک تجارت پایدار، به اندازه کافی مشتری پیدا کنیم و محصولات و خدمات مناسبی ارائه دهیم؟
- آیا میتوانیم اساس فروش خود را از یک مشتری کلیدی یا محصول اصلی فراتر ببریم؟
- آیا منابع مالی کافی برای پوشش هزینههای مرحله استارتاپی داریم؟
سازماندهی کارها در اولین بخش از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک بسیار ساده است. مالک کسب و کار همه کارها را انجام میدهد و به صورت مستقیم بر زیرشاخهها نظارت میکند. این زیرشاخهها باید حداقل از صلاحیت متوسطی برخوردار باشند. در این مرحله سیستمها و برنامهریزی رسمی مشخص وجود ندارد یا در کمترین میزان خود است. استراتژی رشد کسب و کارها در مرحله نخست صرفاً بقا و تداوم حیات است. مالک با کسب و کار خود یکی است، او همه کارهای مهم را خودش انجام داده و منبع اصلی انرژی، راهنمایی و سرمایه است.

طیف کسب و کارهایی که در نخستین بخش از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک قرار دارند از یک رستوران یا فروشگاه زنجیرهای کوچک تا تولیدکنندگان محصولات پیشرفته، گسترده است. این تولیدکنندگان هنوز موفق به تثبیت تولید یا کیفیت محصولات خود نشده اند. تعداد زیادی از این شرکتها هرگز به مقبولیت لازم از سمت مشتریان یا پایداری محصول دست پیدا نمیکنند. در چنین شرایطی، با اتمام سرمایه استارتاپ، مالکان مجبور به بستن شرکت میشوند. این افراد اگر خوششانس باشند میتوانند کسب و کارشان را با ارزشی برابر داراییهای آن بفروشند. برخی مواقع نیز، مالکان کسب و کار نمیتوانند از عهده تأمین زمان، سرمایه و انرژی لازم بر بیایند و شرکت را رها میکنند. شرکتهایی که در این مرحله تعطیل نشوند به دومین مرحله رشد کسب و کارها وارد میشوند.
مرحله دوم؛ بقا
با ورود به دومین مرحله از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، شرکت شما نشان داده است که ماهیتی کارآمد دارد. در این مرحله، کسب و کار شما به اندازه کافی مشتری دارد و قادر است با محصولات یا خدمات مناسب خود آنها را حفظ کند. مشکل اساسی شرکتها در این مرحله تغییر رویکرد از وجود و حیات صرف به برقراری رابطه میان درآمد و هزینهها است. سوالات اساسی در این مرحله به شرح زیر هستند:
- در کوتاهمدت، آیا درآمد کافی برای سر به سر شدن و پرداخت هزینههای تعمیر و جایگزینی داراییهای مختلف را داریم؟
- آیا حداقل سرمایه در گردش لازم را برای تداوم کسب و کار و گسترش آن به ابعادی بزرگتر داریم؟ آیا میتوانیم به بازده اقتصادی کافی در برابر کار و داراییهایمان دست پیدا کنیم؟

در این مرحله از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک نیز سازماندهی همچنان ساده است. ممکن است کسب و کار تعداد محدودی کارمند داشته باشد که تحت نظر یک مدیر فروش یا مدیر عمومی فعالیت میکنند. هیچ یک از این مدیران به تنهایی تصمیمات مهم را اتخاذ نمیکند؛ بلکه بیشتر بر انتقال و اجرای دستورات رئیس یا مالک تمرکز دارد. توسعه سیستمها نیز در کمترین میزان خود قرار دارد. برنامهریزی رسمی، در بهترین حالت، به پیشبینیهای مالی محدود میشود. هدف اصلی کسب و کار نیز همچنان تداوم حیات است.
در مرحله بقا شرکت شما احتمالاً از نظر ابعاد و سوددهی رشد کرده است و میتواند وارد سومین مرحله از مراحل رشد کسب و کار کوچک بشود. یک اتفاق دیگر نیز ممکن است. بسیاری از شرکتها مدتی در مرحله دوم باقی میمانند و با عقبنشینی یا بازنشستگی مالک، به تدریج از عرصه کسب و کار جدا میشوند. برای مثال، شرکتهای تولیدی که نمیتوانند به فروش برنامهریزی شده دست پیدا کنند، به این سرنوشت دچار میشوند.
مرحله سوم از مراحل رشد کسب و کار؛ موفقیت
یکی دیگر از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، مرحله موفقیت است. این مرحله زمانی است که کسب و کار شما از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار داشته و به سودی متوسط به بالا برای تضمین موفقیت دست یافته است. در این مرحله برای مدیریت مالی، سازماندهی توسعه کسب و کار و واگذاری امور به تیمی از مدیران، نیازمند چیزی بیشتر از قبل است.

با رسیدن کسب و کار به سومین مرحله رشد کسب و کارهای کوچک، مالکان دو انتخاب دارند؛ بهره بردن از دستاوردهای شرکت برای توسعه آن یا حفظ ثبات و سوددهی فعلی. بنابراین، مسئله اساسی این است که از کمپانی به عنوان پلتفرمی برای رشد استفاده کنیم یا به عنوان ابزاری حمایتی برای مالکانی که میخواهند از شرکت جدا شوند؟ هدف مالکان از جدایی از شرکت ممکن است راهاندازی یک استارتاپ یا شرکت جدید باشد یا حتی صرفاً دنبال کردن علایق در عین مدیریت از راه دور. اگر تصمیمی مبنی بر افزایش رشد شرکت خود اتخاذ کنید نیازمند تمرکز بر استفاده از منابع پولی و یاری گرفتن از دیگران برای گسترش هستید.
مرحله چهارم؛ تیکآف
اگر در سومین مرحله از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، تصمیم به ادامه رشد بگیرید نوبت به مرحله تیکآف میرسد. در این مرحله، واگذاری اختیارات و امور مالی میتواند به مشکلی بزرگ مبدل شود. یکی از مشکلات اساسی شرکتها در مرحله چهارم این است که چگونه به سرعت رشد کنید و چگونه منابع مالی این رشد را فراهم کنید؟ پس از این، اساسیترین سوالات مربوط به حوزههای زیر میشوند:
تفویض مسئولیت
در توضیح دیگر مراحل رشد کسب و کارهای کوچک گفته شد که در ابتدا مسئولیت تمام امور بر عهده مالکان است. سوال این است که آیا مالک شرکت میتواند مسئولیتهای خود را با هدف ارتقای عملکرد مدیریتی در یک شرکت در حال رشد سریع، به دیگران واگذار کند؟ به علاوه، آیا این واگذاری به شیوه درست با واگذاری صحیح کنترل بر عملکردها انجام شده است؟ یا اینکه مانند بسیاری از موارد صرفاً نوعی کنارهگیری از مسئولیت است؟

امور مالی
آیا منابع مالی شما برای برآورده کردن احتیاجات و نیازهای ناشی از رشد در کسب و کار کافی است؟ آیا جریان نقدی کسب و کارتان تحت تأثیر منفی کنترل نامناسب مخارج قرار نخواهد گرفت؟ در این مرحله، سازماندهی غیرمتمرکز و تا حدی تقسیمبندی شده است. مدیران کلیدی باید از شایستگی بالایی برای اداره یک محیط کسب و کاری در حال رشد پیچیده برخوردار باشند. سیستمها تحت تأثیر رشد کسب و کار بازسازی شده و گسترش یافته اند. برنامهریزیهای استراتژیک و عملی هر دو توسط مدیران مشخص انجام میگیرند.
چهارمین مرحله از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک را میتوان نقطه عطفی در مراحل رشد یک شرکت دانست. اگر مالک کسب و کار حاضر باشد چالشهای مالی و مدیریتی را بپذیرد، ممکن است به شرکتی بزرگ تبدیل شود. در غیر این صورت، میتوان شرکت را با کسب سود قابل توجهی به فروش رساند. لازم به ذکر است که بسیاری از شرکتهایی که به مرحله موفقیت راه مییابند، در مرحله چهارم ناکام میمانند. این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد. این شکست یا نتیجه تمایل به رشد بسیار سریع یا اتمام پول است. اگر کسب و کاری در این مرحله شکست بخورد ممکن است همچنان بتواند به عنوان شرکتی موفق و با ثبات به کار خود ادامه دهد.

مرحله پنجم؛ بلوغ منابع
با ورود به آخرین بخش از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک، اولین دغدغه بزرگ شرکتها یکی کردن و کنترل دستاوردهای مالی است که به دنبال رشد سریع به شرکت وارد شده اند. دومین دغدغه مهم نیز این است که بتوانید همچنان برخی از امتیازات و مزایای شرکتهای کوچک را حفظ کنید. این مزایا عبارت اند از انعطافپذیری عملکردها و روحیه کارآفرینی. یک شرکت موفق باید نیروهای مدیریتی خود را به سرعت افزایش دهد. این سرعت باید به میزانی باشد که ناکارآمدیهای احتمالی ناشی از رشد را برطرف کرده و کمپانی را به سمت حرفهایتر شدن پیش ببرد.
شرکتی که در پنجمین بخش از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک قرار داشته باشد، از کارکنان و منابع کافی برای اجرای عملیاتهای دقیق و برنامهریزی استراتژیک برخوردار است. مدیریت غیر متمرکز است. تعداد کارکنان کافی است و افراد از تجربه کافی برخوردار اند. در این زمان، کمپانی از مزایایی مانند ابعاد گسترده، منابع مالی و توان مدیریتی برخوردار است.

جمعبندی
هرآنچه تا به حال درباره مراحل رشد کسب و کارهای کوچک و اهمیت آن گفتیم را میتوان در یک جمله خلاصه کرد. بن فرانکلین، کارآفرین موفق در این باره میگوید «اگر در برنامهریزی شکست بخورید، برای شکست برنامهریزی کرده اید.» قرار داشتن در هر یک از مراحل رشد کسب و کارهای کوچک تعیینکننده فاکتورهای مدیریتی است. برنامهریزی بر اساس این راهحل به شما نشان میدهد که در آینده با چه مسائلی مواجه میشوید و چگونه باید با آنها روبرو شوید.
تیم تولید محتوای گروه مشاوران غزال
این مقاله به کوشش فرزانه گرگینی و دیگر اعضای گروه مشاوران غزال تولید شده است. تکتک ما تلاش داریم اثری مثبت بر روی کسب و کارها داشته باشیم.
یک پاسخ
جالب بود